آشنایی قبلی و تشابه ، زاینده علاقه در ذهن ما

به نظر شما تکرار یک موضوع، وجود آشنایی قبلی و تشابه آن با مشاهدات قدیمی تأثیری بر علاقه و اشتیاق ما نسبت به آن دارد یا نه؟

اگر مجبور شویم بین دو موسیقی که اولی را بارها گوش داده‌ایم و برایمان آشناست و دیگری که برای اولین بار است به آن گوش می‌دهیم، یکی را انتخاب کنیم، ترجیحمان کدام یک خواهد بود؟

احتمالاً تا به حال متوجه شده‌اید که وقتی کانال‌های مختلف تلویزیون روی یک برند و محصول مشخصی از آن تمرکز می‌کنند تا روزها و شاید هفته‌ها تبلیغ آن را در بسیاری از ساعات شبانه‌روز پخش می‌کنند.

این تبلیغ‌ها آن‌قدر تکرار می‌شوند و گاه و بیگاه پخش می‌شوند که گاهی اوقات موجبات اعصاب خردی و ناراحتی بینندگان را فراهم می‌کنند.

شاید برای بسیاری از ما جای سؤال باشد که این حجم از تبلیغ و تکرار با چه قصد و هدفی انجام می‌شود؛ و اگر گفته شود که اتفاقاً هدف همه این تبلیغ‌ها و برنامه‌ها ما هستیم و در نهایت ترجیح خواهیم داد تا به سراغ این محصول خاص برویم، شاید خودمان هم باورمان نشود.

ولی روانشناسان به این نتیجه رسیده‌اند که آشنایی قبلی و تشابه که از طریق تکرار حاصل می‌شود، زاینده علاقه و اشتیاق در ذهن ماست.

به این معنی که اگر فرداروزی ما برای خرید به سوپرمارکت یا مرکز خرید برویم و چندین نوع برند ناآشنا در مقابل ما ردیف شده باشد، ناخودآگاه ترجیح ما این خواهد بود که همان برندی را که حجم انبوه تبلیغش باعث اعصاب خردی‌مان شده بود، خرید کنیم. چون آن برند برای ما آشنا است و تشابه بیشتری به مشاهدات و تجارب قبلی ما دارد.

بله ما شدیداً تحت تأثیر موارد و مسائل آشنا هستیم و ترجیح می‌دهیم که شناخته‌شده‌ترین  گزینه را برای خرید انتخاب کنیم تا ریسک خرید محصولات یک تولیدکننده ناآشنا به گوش و چشم و ذهنمان را متحمل نشویم.

حتی در انتخاب موسیقی، فیلم، کتاب، مدل خودرو، مدل لپ‌تاپ، مدل گوشی تلفن همراه و هر چیز دیگری، ما تمایل و علاقه شدیدی به پرتکرارترین و در نتیجه آشناترین موارد داریم.

با توجه به وجود چنین خطای ذهنی در وجود ما انسان‌ها بهتر است ملاحظاتی را در کارها و برنامه‌های روزانه خودمان لحاظ کنیم.

از جمله مهم‌ترین این ملاحظات انتخاب هم‌نشینان و مطالب و موضوعاتی هست که پیوسته در معرض آن‌ها قرار می‌گیریم.

مسئله بعدی انتخاب اقدامات و اعمالی هستند که در مقابل ما و یا در محیط ما به‌صورت پیوسته تکرار می‌شوند.

همه این‌ها در انتخاب‌ها و علایق ما تأثیرگذار خواهند بود و شاید در مقاطعی مسیر کل زندگی ما را تغییر دهند.

گوش دادن دائمی به یک نوع موسیقی خاص، شنیدن دائمی سخنان منفی و بی‌حاصل، مصرف محتوای غیرمفید و … همگی باعث تغییر ذائقه محتوایی ما خواهند شد.

با توجه به این موضوع بهتر است از این به بعد حواسمان به آنچه در محیط اطرافمان تکرار می‌شود، باشد و خودمان را از تأثیرات موضوعات و مسائلی که منطبق بر اصول، ارزش‌ها و اهداف ما نیستند، مصون نگه داریم.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از مطالعه این یادداشت، نوشتارهای زیر را هم مطالعه کنید:

میزان مطلوبیت تصمیمات و قابل‌اتکا نبودن تجارب حاصل از آن

علاقه ما به افزایش تعداد گزینه های قابل انتخاب و دردسرهای آن

تخلف و تقلب همچون یک بیماری مسری در جامعه

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *