بنیادگرا کسی است که پیش از کنکاش در هر موضوع، بررسی میکند که آیا از نظر باورهای مذهبیاش قابل قبول است یا نه. بالعکس، فرد کنجکاو کسی است که ابتدا در موضوع کنکاش میکند و بعد بررسی میکند که آیا خواهان پذیرش عواقبش است یا خیر.
فرد کنجکاو تنش میان آیین و چیزهای جدید را میپذیرد، با آن کلنجار میرود و بعد برای پذیرفتن یا رد ایده جدید تصمیم میگیرد.
کنجکاوی کلمه کلیدی است. کنجکاوی به درآمد، تحصیلات و قطعاً به آیین سازمانیافته هیچ ربطی ندارد. به تمایل به درک، تمایل به امتحان کردن و تمایل به باز کردن هر پاکتی که جالب است ربط دارد. رهبران کنجکاوند، زیرا برای فهمیدن اینکه گروه در ادامه چه مسیری را طی خواهد کرد نمیتوانند صبر کنند. آنچه جالب است تغییرات قبیله است، و کنجکاوی باعث این تغییرات است.
آدمهای کنجکاو اهمیت دارند. نه به این دلیل که چنین افرادی زیاد هستند، بلکه به این دلیل که اینها کسانیاند که تودههای میانی را که سردرگم ماندهاند رهبری میکنند. تودههای میانی مغز خود را شستوشو دادهاند و فکر میکنند کار بیخطر آن است که هیچ کاری نکنند، و این چیزی است که فرد کنجکاو تحملش را ندارد.
دشواری کنجکاو بودن، موضوعی است که ممکن است به آسانی دست کم گرفته شود. در طول هفت، ده یا پانزده سال تحصیل، مجبورتان میکنند که کنجکاو نباشید. کنجکاوان بارها و بارها و بارها تنبیه میشوند.
فکر نمیکنم بشود یک کلمه جادویی گفت و بعد، بوم، اتفاقی بیافتد و کنجکاو بشوید. بیشتر شبیه فرایندی پنج، ده یا پانزده ساله است که در آن یافتن دیدگاه خودتان را آغاز میکنید و در نهایت، متوجه میشوید بیخطرترین کاری که میتوانید بکنید احساس خطر کردن است و خطرناکترین کاری که میتوانید بکنید خطر نکردن است.
صدای آرام و در عین حال ماندگار کنجکاوی، وقتی سازمانیافته باشد، از میان نمیرود. هیچوقت. و شاید این کنجکاوی باشد که ما را به سمتی هدایت خواهد کرد که عظمتمان را از میانمایگی، که به صورتمان زل میزند، تمیز بدهیم.
چیزی که میبینیم آن است که بنیادگرایی واقعاً هیچ ربطی به دین و آیین ندارد و صرفنظر از اینکه چه آیینی داریم، اساساً بر دیدگاهمان متمرکز است.
پینوشت: این نوشتار قسمتی از کتاب قبایل نوشته ست گادین با ترجمه آقای امیر انصاری است که توسط انتشارات آموخته منتشر شده.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
اولین قانون انجام کارهای مهم از نظر ست گادین
ممنون حسین جان، این نوشتت باعث شد مطلب دیگه ای که در مورد کتاب قبایل نوشته بودی رو دنبال کنم، کنجکاو شدم زودتر این کتاب رو کامل بخونم، خیلی مقابله میکنم که کتاب جدیدی رو نخرم ولی بعضی کتابها واقعا آدم رو قلقلک میدن،امیدوارم نحوه ترجمش خیلی اذیت کننده نباشه!
زنده باد میلاد عزیز،
من هم با این حرفت که نمیشه در مقابل خرید بعضی از کتابها مقاومت کرد، موافقم.
بعضی از کتابها انگار مدام صدات میکنن و تو ذهنت هستن تا بخریشون.
مخصوصا کتابهای ست گادین که من خیلی از خوندنشون لذت میبرم.
ممنونم ازت
موفق باشی.
بسیار عالی…
تشکر از شما دوست عزیز برای مطالب مفیدتون
ازت ممنونم حمید عزیز