دلیل اصلی ناامیدی و دلسری ما از پیشرفت در یک زمینه خاص

خیلی از اوقات پیش می‌آید که ما هدفی را انتخاب می‌کنیم و تلاش و ممارست زیادی برای رسیدن به آن انجام می‌دهیم ولی آن‌طور که باید پیشرفتی را در مسیر رسیدن به آن هدف احساس نمی‌کنیم.

اگرچه بر اساس یک سری برنامه‌های مشخص، اقداماتی را هرروز تکرار می‌کنیم و کارهایی را برای رسیدن به اهدافمان انجام می‌دهیم ولی به نظر خودمان مدام در جا می‌زنیم.

هرروز کتاب می‌خوانیم ولی بعد از چند روز و چند هفته، به نظر خودمان هیچ پیشرفتی حاصل نمی‌شود و همان آدمی هستیم که اول کار بودیم.

هرروز تمرین نواختن موسیقی می‌کنیم ولی بعد از مدتی احساس می‌کنیم تفاوتی به وجود نیامده است.

به‌صورت مداوم و روزانه می‌نویسیم ولی تفاوتی بین نوشته‌های امروز و یک ماه پیش خودمان احساس نمی‌کنیم.

البته با امکانات موجود، روش درست آموختن هر مهارتی به‌راحتی در دسترس است و اساتید رشته‌های مختلف را می‌توان یافت و نزدشان شاگردی کرد و یا اینکه حداقل از روش درست آموختن یک مهارت مطمئن شد.

اما به نظرم ایراد اصلی در بسیاری از موارد در روش آموختن و تمرین ما نیست که با تمرین و ممارست، هر حرفه و مهارتی را می‌توان آموخت.

روند رشد و پیشرفت در آموختن هر مهارتی بسیار کند و تدریجی است. به‌طوری‌که در بازه‌های زمانی کوتاه مغز ما توانایی تشخیص پیشرفت‌ها و بهبودهای جزئی را ندارد و از تشخیص آن‌ها عاجز است.

ندیدن و احساس نکردن این پیشرفت‌های جزئی و کوچک، دلیل بر عدم پیشرفت و تغییر نیست. ولی این ندیدن و درک نکردن، خود نقش اصلی را در بسیاری از ناامیدی‌ها و دلسردی‌های ما در مسیر آموختن مهارت‌ها و تبدیل‌شدن به یک استاد بازی می‌کند.

این موضوع باعث می‌شود که ما زود خسته، ناامید و دلسرد شویم و از تلاش و کوشش دست‌برداریم.

مغز ما از تشخیص و درک بسیاری از تغییرات و بهبودهای جزئی و کوچک ناتوان است و آن‌ها را نمی‌بیند. مخصوصاً اگر این تغییرات در مغز و توانمندی‌های خود آن باشند، این ناتوانی بیشتر به چشم خواهد آمد.

به نظرم برای غلبه بر این مشکل می‌توان از بازخورد افراد ماهر استفاده کرد. می‌توان با ارائه نمونه کارهایی در فواصل معین به افرادی که در یک زمینه و تخصص مشخص، استاد و صاحب‌نظر هستند، نظرات و بازخوردهای آنان را دریافت کرد.

این کار علاوه بر اینکه ما را متوجه نقاط ضعف و مشکلات خودمان خواهد کرد، بلکه باعث خواهد شد روحیه و دلگرمی مضاعفی دریافت و در ادامه مسیر با قدرت و انرژی افزون‌تری حرکت کنیم.

بنابراین اگر احساس می‌کنید که باوجود تلاش و کوشش فراوان پیشرفتی در کیفیت انجام کار و میزان تسلطتان بر یک مهارت خاص حاصل نمی‌شود، به نظرم بهتر است اولاً در مشاهده آثار و نتایج محسوس تلاش‌ها و کوشش‌ها عجله نکنید و دوما تحت نظر اساتید و بزرگان مربوط به آن رشته به تمرین ادامه دهید که مطمئناً با ممارست و پشتکار در انجام هر کاری می‌توان به سطح بالایی از مهارت دست یافت.

 

شاید دوست داشته باشید این مطالب را هم بخوانید:

دنیای کوچک مشکلات ما و دنیای بزرگ فراموش‌شده

عضویت در گروهها و قبایل مختلف صرفاً جهت دل‌خوشی

چگونه اینستاگرام باعث سرخوردگی و ناامیدی افراد می‌شود؟

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

3 دیدگاه

  1. دقیقا با این مطالب موافق هستم
    در مسیر پیشرفت و رسیده به هدف تغییرات بقدری کوچک و نامحسوس است که در خودمون احساس عدم کفایت میکنیم و هدف رو غیر قابل دست یابی میدونیم
    تجربه ی من در این مورد به این صورت است که ابتدا کاری که باید انجام بدم رو در مقیاس زمانی کوچک به عادت تبدیل میکنم و بعد از تثبیت عادت، اون رو گسترش میدم. با این روش شاید به یک ماه زمان بیشتری نیاز داشته باشیم ولی احتمال موفقیت به مراتب بیشتر میشه

    1. به‌به، خیلی خوبه که از تجربیات خودت برام نوشتی مهردادجان،
      به نظرم این روش عالیه و مطمئنا در بلندمدت به بهترین نتایج منتهی میشه.
      من هم تو نوشتار «طراحی روال روزانه آسان‌ترین راه برای دستیابی به موفقیت» به روال روزانه‌ای که طراحی کردم و اجرا می‌کنم، اشاره کردم.
      به نظرم بهترین و آسان‌ترین روش رسیدن به اهداف ایجاد روندهای تکراری و تبدیل میکرواکشن‌ها به یک عادت هستش.
      ممنونم ازت.
      موفق باشی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *