بخوانید تا فلسفه زندگی تان را کشف کنید

هرکدام از ما فلسفه‌ای خاص برای زندگی‌مان داریم و اهدافی مشخص را دنبال می‌کنیم.

این فلسفه زندگی به میزان زیادی به ارزش‌ها و اصول ما در زندگی بستگی دارد.

معمولاً اگر از فردی بپرسید فلسفه زندگی او چیست به‌احتمال‌زیاد به موضوعات، مفاهیم و مسائل انتزاعی، شعاری و آرمانی اشاره خواهد کرد که ممکن است در عمل به آن‌ها اعتقادی هم نداشته باشد.

حتی شاید افراد در گفتگو با خودشان نیز نتوانند به فلسفه و هدف اصلی زندگی‌شان پی ببرند و آن را شناسایی کنند.

به نظرم یکی از موقعیت‌هایی که هر کسی می‌تواند فلسفه واقعی زندگی‌اش را کشف کرده و به آن پی ببرد، صبح زود و هنگامی است که با زحمت از خواب بیدار می‌شود.

یکی از سخت‌ترین کارهای ابتدای روز برای بسیاری از افراد دست کشیدن از لحظات شیرین خواب صبحگاهی، بیرون آمدن از رختخواب و شروع فعالیت‌های روزانه است.

فرد برای بیرون آمدن از آن جای گرم‌ونرم و دست کشیدن از لذت خواب شیرین باید انگیزه و هدفی داشته باشد. آن زمانی که فرد در میانه خواب‌وبیداری خود را مجاب به بلند شدن و شروع فعالیت می‌کند، گفتگویی درونی با خود انجام می‌دهد.

در همان لحظه و در میانه گفتگوها، آنچه او را مجاب به شروع فعالیت می‌کند، فلسفه و هدف اصلی او برای زندگی آن روزش است.

پزشکی که صبح زود با این انگیزه که بیمارش در بستر بیماری منتظر حضور اوست، از خواب خود می‌زند، فلسفه زندگی آن روزش مداوای بیماران و کم کردن رنجی از رنج‌های سایر انسان‌هاست.

معلمی که روزش را با فکر کردن به دانش‌آموزانش و روش تدریس مطلبی جدید با شیوه‌ای اثربخش به آن‌ها شروع می‌کند، فلسفه زندگی‌اش تربیت انسان‌هایی وارسته و کاردان برای جامعه است.

مادری که با انگیزه رسیدگی به فرزندانش، رختخواب را رها می‌کند و شروع به فعالیت می‌کند، به دنبال تربیت انسان‌هایی مؤثر و مفید است.

نویسنده‌ای که با امید به نوشتن کتابی تاثیرگذار و به پایان رساندن آن روزش را شروع می‌کند، در پی تعالی فهم، درک و شعور جامعه خویش است.

کسی که با انگیزه کسب مال و ثروت روزش را شروع می‌کند، فلسفه اصلی زندگی‌اش را پول تشکیل داده و همواره به دنبال افزایش دارایی‌های مالی‌اش است.

فردی که به خاطر ترس از مدیرش و برای اخراج نشدن، از بستر خواب بیرون می‌آید، دغدغه شکم دارد و به دنبال یک‌لقمه‌نان است و بس.

هر کسی در زندگی شخصی خود انگیزه‌ها و اهداف مختلفی می‌تواند داشته باشد اما به نظرم آن چیزی که فرد روزش را با فکر کردن به آن شروع می‌کند و انگیزه و انرژی لازم برای بیدار شدن را از آن می‌گیرد، همان موضوع، انگیزه و فلسفه اصلی زندگی او در آن روز است.

همین اهداف و انگیزه‌های روزانه هستند که فلسفه کل زندگی و افکار ما را تشکیل می‌دهند.

درنهایت برای ارزیابی عملکردمان در زندگی، این اهداف و فلسفه‌ها و میزان دستیابی به آن‌ها بهترین ابزارها و معیارها خواهند بود.

ای‌کاش بتوانیم فلسفه روزهای زندگی خود را به‌نوعی تعیین کنیم که بعد از سال‌ها زیستن در این دنیا و استفاده از منابع موجود در آن، از عملکرد خودمان رضایت خاطر داشته باشیم و بدانیم که تأثیری مثبت هرچند کوچک در این دنیا داشته‌ایم.

 

شاید دوست داشته باشید این مطالب را هم بخوانید:

توجه و تمرکزی که فرصت‌های بی‌مانند را از ما می‌گیرد

زندگی ما انسانها و نقشها و مسئولیتهایی که می‌پذیریم

از قطب نمای زندگی تان غافل نشوید تا غبار نگیرد

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *