به نظر میرسد دنیای مدرن و تکنولوژیهای جدید پیوسته در تلاش برای افزایش میزان حواسپرتی و اختلال توجه ما انسانها و از میان برداشتن هر چه بیشتر موانع مسیر گرفتار شدن در این مشکلات هستند. موانعی که بر سر راه چک کردن ایمیل، حضور در شبکههای اجتماعی و ارتباط پیوسته با دوستان مجازی و … وجود دارند، روزبهروز در حال کمتر شدن هستند و انجام این کارها رفته رفته آسانتر از قبل میشود. روانشناسان زیادهروی در این کار را نوعی جنون دیجیتال میدانند. جنونی که بیشک با ایجاد تغییرات و آسیبهایی جدی بر مغز ما همراه خواهد بود.
تحقیقات نشانگر این موضوع هستند که قرار گرفتن بیشازحد در معرض کار با تجهیزات ارتباط با دنیای دیجیتال همچون گوشی هوشمند، تبلت و لپتاپ بهمرور باعث ایجاد تغییرات برگشتناپذیر در ذهن و کاهش حافظه ما انسانها میشوند. بهطوریکه اعتیاد به اینترنت بهعنوان یکی از عوامل اختلال مغزی محسوب میشود.
چنین اعتیادهایی یکی از عوامل اصلی حواسپرتی و اختلال توجه انسانها هستند بهطوریکه بهمرور مطلوبیت ذهنی حضور در فضای دیجیتال و استفاده از تجهیزات مرتبط با آن برای انسانها به سطحی بالاتر از مطلوبیت ذهنی مواردی همچون س.ک.س، کشیدن سیگار، خوردن قهوه، مصرف الکل و همچنین خوردن غذا میرسد.
اکثر ما انسانها بر اثر اعتیاد به حضور در فضای دیجیتال نوعی تعهد توجهی به گوشیهای هوشمند خودمان پیدا کردهایم بهطوریکه گاهی اوقات و در بازههای زمانی مختلف تصور میکنیم گوشیمان در حال لرزش هست و بعد از نگاه به صفحه آن متوجه میشویم هیچ لرزشی در کار نبوده و آن احساس لرزش، صرفاً یک توهم ذهنی بیشتر نبوده است. اتفاقات و روندهای اینچنینی نشان از تغییرات مغزی و اختلالات توجهی در اثر استفاده بیشازحد از این تجهیزات در طول زمان دارد.
بیشک اثربخشترین اقدام برای مقابله با چنین عوارض و مشکلاتی، کاهش مدتزمان استفاده از تجهیزات دیجیتال و کمرنگ کردن میزان حضور در فضای دیجیتال است؛ البته مطمئنا این کار در ابتدا باعث کاهش رضایت ما از زندگی و شاید منجر به کاهش میزان شادمانیمان خواهد شد؛ اما واقعیت این است که این کاهش شادمانی اتفاقی مقطعی خواهد بود و کافیست کمی صبر و تحمل از خود نشان دهیم تا بعد از مدتی روند نزولی میزان شادمانی حالتی صعودی به خود بگیرد و در نهایت کیفیت زندگی ما افزایش خواهد یابد.
اولین و مهمترین ابزار برای مقابله با آثار سوءِ استفاده بیشازحد از تجهیزات دیجیتال همان اراده فردی خودمان است؛ اما در کنار اراده فردی میتوان از اپهای محدودکننده، تنظیمات پیشفرض برای خاموش کردن هشدارها، در حالت بیصدا قرار دادن گوشی تلفن همراه در موقعیتهای مختلف و غیرفعال کردن بسیاری از قابلیتهای ارتباط با دوستان مجازی در محل کار اشاره کرد.
از طرفی طراحی محیط به شکلی که هر چه کمتر امکان استفاده از اینترنت را برایمان فراهم کند همچون کاهش دامنه تحت پوشش مودم و همچنین قرار گرفتن در جمعهایی که اعضای آن ترجیح کمتری به استفاده دائمی از اینترنت و تمایل به از بین بردن اعتیاد به تجهیزات دیجیتال دارند، میتواند تأثیری مهم بر رفع مشکل حواسپرتی و اختلال توجه ما داشته باشد.
در نهایت با توجه به اینکه در دنیای مدرن امروزی تعداد زیادی از محرکها همچون صداها، مکانها، مردم، بوها و افکار دور سر ما میچرخند و در رقابت برای جلبتوجه ما هستند، و با توجه به محدود بودن انرژی توجهی هر فرد، مدیریت هرچه بهتر این انرژی تأثیر بسزایی در افزایش میزان شادمانی و رضایت از زندگی خواهد داشت. به همین دلیل تحمل میزان مشخصی از سختی و نارضایتی در ابتدای کار برای دستیابی به این هدف، کاری ارزشمند و اثربخش خواهد بود.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر ار مطالعه کنید:
طراحی شادمانی | کتابی از پاول دولان