انسان همواره در جستجوی حس مثبت در زندگیاش هست؛ ولی این روزها انگار در زندگی بسیاری از افراد حس مثبت به یک عنصر نایاب تبدیل شده است.
نداشتن حس مثبت یا حال خوب علاوه بر آثار منفی متعددی که میتواند داشته باشد، بهصورت مستقیم بر کارکرد افراد و بازدهی آنها نیز تأثیر منفی میگذارد. به همین دلیل کسانی که به دنبال بازدهی بالا و پیشرفت در زندگی هستند، لزوماً بایستی احساسات مثبت را همواره در زندگی خود تجربه کنند.
تونی شوارتز و کاترین مک کارتی در مقالهای با عنوان «انرژیتان را مدیریت کنید، نه زمانتان را» که در سال ۲۰۰۷ در Harvard Business Review منتشر شده است، به این موضوع پرداختهاند که مشکل اصلی افراد در زندگی مدیریت زمان نیست، بلکه مشکل اصلی نحوه مدیریت انرژی است.
آنها معتقدند که زمان یک منبع محدود است که افزایش میزان بهرهبرداری از آن، بیشتر از یک حد معینی امکانپذیر نیست و این انرژی ماست که باید مدیریت شود تا بتوان از زمان موجود بیشترین استفاده را کرد.
نویسندگان در ادامه منابع انرژی را در وجود انسان به چهار دسته طبقهبندی کردهاند که عبارتاند از: بدن، احساسات، ذهن و روح.
در مقالهای که در HBR منتشر شده، نحوه درست مدیریت هرکدام از این منابع بهصورت مجزا و بهتفصیل توضیح داده شده است.
اما در بخش مربوط به احساسات ۴ روش برای به وجود آوردن احساسات مثبت در وجود آدمی تشریح شده است که در ادامه توضیح خواهم داد.
پست مرتبط: اهمیت انتخابها در زندگی ما انسانها
۱. نفس عمیق
نویسندگان معتقدند یکی از کارهایی که انجام آن باعث کاهش احساسات منفی مانند زودرنجی، بیحوصلگی، نگرانی و ناامنی میشود، تنفس عمیق شکمی است.
در این تنفس که در این مقاله از آن با عنوان «خرید زمان» نام برده شده، نفس عمیقی کشیده میشود و بازدم پنج تا شش ثانیهای آن باعث آرامش و بازیابی توان میشود و انرژی هدررفته در اثر احساسات منفی را احیا میکند.
پست مرتبط: حضور در لحظه + سخنرانی تد در مورد عوامل اصلی مؤثر بر شادی افراد
۲. قدردانی از دیگران
اقدام مؤثر دیگری که در این مقاله به آن اشاره شده، قدردانی از دیگران است. نویسندگان این مقاله معتقدند که حس قدردانی و تشکر از دیگران هم برای فرستنده و هم برای گیرنده به یک اندازه سودمند است.
قدردانی میتواند از روشهای مختلف مانند دستنوشته، ایمیل، تماس تلفنی، پیام کوتاه و یا گفتوگو انجام شود.
در بخشی از مقاله به این نکته هم اشاره شده است که تخصیص زمان بیشتر برای انجام این کار شانس موفقیت در رسیدن به هدف اصلی را افزایش میدهد.
پست مرتبط: توصیههایی از جیم ران برای موفقیت
۳. تغییر نحوه تفسیر اتفاقات زندگی
هر کسی در زندگی خود اتفاقات و رویدادهای تلخ و شیرین مختلفی را تجربه کرده است و حکایت خاص خود را از این رویدادها نقل میکند. حتی اگر فردی این حکایات و داستانها را برای کسی نقل نکند، گاهی اوقات آن را در درون برای خودش بازگو میکند.
این داستانها و نحوه بیان آنها تأثیر بسیار زیادی بر احساسات فرد دارد. بسیاری از افراد داستان شکستهای خود را در زندگی بهگونهای تعریف میکنند که خود را در نقش قربانی این قضیه در نظر میگیرند و بیشتر اطرافیان و محیط را عامل به وجود آورنده این شکست فرض میکنند.
این کار باعث خواهد شد که احساسات منفی همواره با فرد بوده و تجربه کردن حس مثبت برای او بسیار دشوار شود.
بنابراین افراد باید سعی کنند تفسیر و روایت خود را از اتفاقات مختلف زندگی تغییر داده و خودشان را بهعنوان فردی منفعل در زندگی در نظر نگیرند. بلکه بهتنهایی و با شجاعت، مسئولیت تمامی اتفاقات و پیشآمدهای زندگیشان را برعهده گرفته و در پی بهبود شرایط برآیند.
درواقع انکار حقیقت و یا در نظر گرفتن خود بهعنوان یک قربانی که توان کمی برای کنترل اوضاع و شرایط زندگی دارد، باعث به وجود آمدن بیشترین احساسات منفی در وجود فرد خواهد شد.
پست مرتبط: انتخاب هدف مهم است یا انتخاب مسیر رسیدن به هدف؟
۴. نگاه به رویدادها از زوایای مختلف
بسیاری از افراد عادت دارند که اتفاقات و پیشامدهای مختلف را تنها از نگاه خود بررسی کرده و نتیجهگیری کنند.
نویسندگان این مقاله پیشنهاد کردهاند برای دریافت حس خوب در زندگی، سعی کنید هر داستان و رویدادی را علاوه بر دیدگاه خود از طریق سه دیدگاه و لنز مختلف هم ببینید و با توجه به آن سه دیدگاه تصمیم درست را در خصوص نحوه برخورد با آن اتخاذ کنید.
اولین لنز، لنز معکوس است. اینکه از خودتان بپرسید: «طرف دیگر این کشمکش چه میگوید و چگونه ممکن است که حق با او باشد؟» این لنز درواقع دیدگاه فرد مقابل است؛ یعنی اینکه خودتان را به جای او قرار داده و از آن زاویه به موضوع نگاه کنید.
دومین لنز، لنز بلند است. در این جایگاه باید از خودتان بپرسید: «شش ماه دیگر این موقعیت را چگونه خواهم دید؟» درواقع در این نگاه شما یک بعد زمانی طولانی را در نظر میگیرید و این اتفاق را بهعنوان نقطهای از یک زمان طولانی در تصور کرده و تأثیرات آن را در بلندمدت مورد بررسی قرار میدهید.
سومین لنز هم لنز عریض است که در آن از خودتان میپرسید: «بدون توجه به نتایج این مسئله، چگونه میتوانم از این موقعیت استفاده و رشد کنم؟» در این موقعیت هم به دنبال استفاده از بزرگتر کردن میدان دید و یافتن راهی برای استفاده حداکثری از نتایج مقطعی یک اتفاق برای پیشرفت در بلندمدت هستید.
با تجمیع این سه دیدگاه میتوان برداشت جامعتر و کاملتری از یک اتفاق کرده و به بهترین شکل از شرایط موجود بهره برد.
پست مرتبط: دو مهارت مهم در ارتباطات + سخنرانی تد درمورد درست سخن گفتن
جمعبندی
در این پست سعی کردم با استفاده از نکات مورد اشاره در یکی از مقالات Harvard Business Review چهار روش ایجاد احساسات مثبت را توضیح دهم.
این چهار روش عبارتاند از:
- نفس عمیق
- قدردانی از دیگران
- تغییر نحوه تفسیر اتفاقات مختلف زندگی
- نگاه به رویدادها از زوایای گوناگون
در نهایت اینکه ما همواره باید با یک دید جامع و مثبت به زندگی و اتفاقات آن بنگریم و همواره سعی کنیم، از موقعیتها و شرایط پیش آمده بهترین استفاده را در جهت رشد و پیشرفت خودمان ببریم.
پینوشت: متن کامل این مقاله به زبان فارسی در کتاب مدیریت خود انتشارات آموخته به چاپ رسیده است.
خیلی ممنون از شما ❤️ واقعا همه ما نیاز داریم مثبت تر باشیم و از زندگی لذت ببریم 😊
ممنونم از شما،
موفق باشید.