منتخبی از محتوای منتشرشده در فضای وب (۲۰)

برای مطالعه محتوای منتخب دو هفته گذشته می‌توانید بر روی لینک‌های زیر کلیک کنید.

منتخبی از محتوای منتشرشده در فضای وب (۱۸)

منتخبی از محتوای منتشرشده در فضای وب (۱۹)

۱. اهمیت دفتر یادداشت برای یک نویسنده

یکی از همراهان ضروری و همیشگی یک نویسنده، دفتر یادداشت اوست. نویسنده‌ای که دفتر یادداشت نداشته باشد، مطمئناً در نوشتن به مشکل برخواهد خورد.

نویسندگان بسیاری از اهمیت یادداشت‌برداری روزانه و دفتر یادداشت نوشته‌اند.

طاهره شفیعی در پستی به این موضوع پرداخته و در باب اهمیت دفتر یادداشت و یادداشت‌برداری برای نویسندگان و همچنین روش‌های درست یادداشت‌برداری و نکاتی که باید رعایت شود، نوشته است.

در بخشی از این مقاله می‌خوانیم:

دفتر یادداشت جایی است که یک نویسنده می‌تواند همه ایده‌ها، انگیزه‌ها، داستان‌های تصادفی و سایر محتوای الهام شده‌اش را نگه دارد. به عبارت دیگر، محلی برای نگهداری الهام‌های (بی‌ربط و باربط) است که سازمان‌دهی شده‌اند.

نوشتن در دفتریادداشت، مانند جمع‌آوری دانه‌هایی است که روزی می‌توانند جوانه بزنند و به گلی زیبا یا درختی تنومند تبدیل شوند.

برای مطالعه این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید.

دفتر یادداشت یک نویسنده

مطلب مرتبط: لزوم نوشتن برای داشتن یک زندگی لذتبخش

۲. بوی تولیدکننده محتوا

از جمله موضوعاتی که همواره در حوزه تولید محتوا و نویسندگی مطرح می‌شود، صدای نویسنده و تولیدکننده محتوا در آثارش است. به گونه‌ای که اگر فردی با آثار یک نویسنده و یا تولیدکننده محتوا آشنایی داشته باشد، به‌راحتی می‌تواند آثاری از او را که قبلاً ندیده و نخوانده به‌راحتی تشخیص دهد و هویت تولیدکننده محتوا را در آن تشخیص دهد.

یاور مشیرفر در مقاله‌ای در باشگاه محتوا به این موضوع پرداخته و نکاتی را در این خصوص مطرح کرده است.

در بخشی از این مقاله می‌خوانیم:

زمانی که «ارزش کلیدی» خودتان در دنیای محتوا را یافتید، زمان پرورش آن با «تمرین زیاد» است.

ارزش کلیدی هر شخصی می‌تواند متفاوت باشد: زیبا دیدن، دقت در توصیف، بیان و لحن قوی، یادگیری فوق‌العاده زیاد و …

برای هر کدام از این ارزش‌های کلیدی می‌توان به یک «صدای واحد» دست یافت. البته با تمرین.

برای مطالعه این نوشته بر روی لینک زیر کلیک کنید.

بوی تولید کننده محتوا

مطلب مرتبط: رسالت و هدف اصلی یک نویسنده و تولیدکننده محتوا چیست؟

۳. دلیلی برای نوشتن از حرف‌ها و ایده‌های تکراری

برخی از نویسندگان فضای وب و شبکه‌های اجتماعی پیوسته به دنبال پیدا کردن ایده‌ای جدید برای نوشتن از آن هستند. البته یافتن چنین ایده‌هایی کار آسانی نیست و در مورد هر چیزی که بخواهیم در مورد آن بنویسیم، حتماً قبلاً مطلبی در مورد آن منتشر شده است.

به همین دلیل است که بسیاری از نویسندگان در ابتدای کار که همان یافتن موضوعی نو هست، گرفتار می‌شوند و از نوشتن باز می‌مانند.

افرادی هم هستند که برای دیگرانی که این اصل را رعایت نکنند، پیوسته ایراد می‌گیرند که چرا حرف تکراری و موضوع تکراری را برای نوشتن انتخاب کرده‌اند.

شاهین کلانتری در یادداشتی به این موضوع پرداخته و آن را به عنوان اشتباهی در دنیای نویسندگی قلمداد کرده است.

در بخشی از این پست می‌خوانیم:

بی‌مایه بودن متن‌های ما، به خاطر این نیست که حرفی برای گفتن نداریم، یا چیز تازه‌ای برای نوشتن نمانده. نقصی اگر هست، در شیوهٔ بیان ماست. ما باید روی «چگونه گفتن» تمرکز کنیم. همان رازی که «حافظ» را از تمام پیشینان خود متمایز می‌کند.

برای مطالعه این یادداشت بر روی لینک زیر کلیک کنید.

اشتباه بزرگ ما در مسیر نوشتن و نویسندگی

مطلب مرتبط: چرا هر روز می‌نویسم ؟

۴. نکاتی در خصوص پیمودن تدریجی مسیری به سمت یک هدف

تقسیم یک هدف به اهداف کوچک‌تر و طی کردن مسیر به‌صورت تدریجی، از جمله توصیه‌های هست که در هنگام انتخاب اهداف بزرگ، انجام می‌شود و پیوسته باید رعایت شود.

اما یکی از موارد مهم در این خصوص انتخاب اندازه گام‌ها برای حرکت به سمت هدف و مناسب بودن اندازه این گام‌ها است که در صورتی که مورد کم‌توجهی واقع شود، می‌تواند زمان طی مسیر ما برای رسیدن به اهدافمان را بسیار طولانی کند.

سامان عزیزی در وبلاگش یادداشتی در این مورد نوشته است که برای مطالعه آن می‌توانید بر روی لینک زیر کلیک کنید.

“به تدریج” و دو دام آن

مطلب مرتبط: موضوعی فراتر از هدفگذاری و برنامه‌ریزی

۵. معایب محتواهای غیرمتنی

توصیه‌ای که این روزها بیش از پیش در شبکه‌های اجتماعی و فضای وب از طرف صاحب‌نظران حوزه محتوا مطرح می‌شود، تولید محتواهای غیرمتنی نظیر ویدئو و پادکست است.

مقالات متعددی هم در خصوص مزایای تولید و انتشار این نوع محتوا منتشر شده است.

علی کریمی با رویکردی متفاوت در این خصوص، از معایب آن نوشته است.

در بخشی از این مقاله می‌خوانیم:

در استراتژی محتوا می‌گویند مخاطب باید در ۱۰ ثانیه محتوا شما را بفهمد. مثلاً در پست وبلاگی کاربر در ۱۰ ثانیه می‌تواند بفهمد حرف نویسنده چیست و در چه موردی است. ولی برای محتوای ویدیوی یا صوتی این کار سخت است. مگر اینکه یک خلاصه یا کپشن داشته باشد.

برای مطالعه این نوشته بر روی لینک زیر کلیک کنید.

معایب محتوای ویدیویی، عکس و فایل صوتی نسبت به متن

مطلب مرتبط: بازار بی سروسامان آموزش آنلاین در ایران