ما وقتی تصمیم میگیریم روی چیزی متمرکز شویم، عواطف و واکنشهایمان را سرکوب کنیم، یا رفتارمان را طوری تغییر دهیم که متناسب با اهدافمان باشند، در حال برداشت از منابع محدود روزانه اراده فردی خویش هستیم. به همین خاطر برای مقابله با وسوسههای متعددی که در طول روز به سراغمان میآیند و مدام ما را به سمت لذتها و خوشیهای لحظهای سوق میدهند، نیاز به این داریم که منابع اراده فردی خویش را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنیم.
در واقع سوخت اصلی کنترل بر رفتارها و انتخابهای روزمره و پیشروی در مسیر دستیابی به اهداف بلند مدت، همان اراده فردی است و با هر بار غلبه بر تمایلات لحظهای بخشی از این سوخت مصرف میشود و از آنجایی که منابع اراده آدمی در طول روز محدود است باید تلاش کنیم بیشترین کنترل را بر این منبع ارزشمند داشته باشیم.
فردی که از صبح تا شب متمرکز بر برنامهریزیهای شخصی خویش برای رسیدن به اهداف بلندمدتش تلاش میکند و با بسیاری از تمایلات برای سر زدن به شبکههای اجتماعی و هر گونه اتلاف وقتی مقابله میکند، در انتهای روز اراده چندانی برای غلبه بر وسوسهی خوردن یک تکه کیک شکلاتی داخل یخچال یا وسوسه خوردن یک شام خوشمزه نخواهد داشت. چون بخش عمده اراده خویش را در طول روز به مصرف رسانده است.
از این رو لازم هست ما بیشتر از قبل حواسمان به مصرف منابع اراده فردی روزانه باشد. شاید یکی از اثربخشترین اقدامات در جهت مدیریت هر چه بهتر این منبع ارزشمند در جهت دستیابی به اهداف بلندمدت و احتمالا اولین گام، شناسایی موارد تحلیلبرنده اراده باشد.
از جمله اقداماتی که در طول روز جزو مصرفکنندگان اصلی اراده هستند و در کتاب آن یک چیز هم به آنها اشاره شده، عبارتند از:
- انجام رفتارهای جدید
- فیلتر کردن عوامل حواسپرتی
- ایستادگی در برابر وسوسهها
- سرکوب عواطف
- کنترل خشم
- سرکوب واکنشهای لحظهای
- آزمون دادن
- تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران
- کنار آمدن با ترس
- انجام کاری که از آن لذت نمیبرید
- برگزیدن پاداشهای درازمدت به جای پاداشها کوتاه مدت
تصمیم به انجام هر کدام از این اقدامات، بخشی از اراده روزانه ما را خواهد بلعید. از این رو اثربخشترین کاری که شاید بتوان در این زمینه انجام داد این است که تا حد ممکن و تا جایی که میتوانیم، بخش اختیاری و نه چندان تاثیرگذار این اقدامات را از زندگی روزانه خودمان حذف کنیم تا بتوانیم سهم بیشتری از میزان محدود اراده روزانه را به اقدامات حیاتی و مرتبط با اهداف بلندمدت خویش اختصاص دهیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
آیا موفقیت حاصل داشتن نظم افراطی در زندگی است؟
ماتریس آیزنهاور | ابزاری برای اولویتبندی فعالیتها
سؤال از دن اریلی | سردرگمی در استفاده از روشهای افزایش بهرهوری