به نظر شما مبنای قضاوت در مورد زیاد یا کم بودن یک متغیر چیست؟ پولی که شما در حسابتان دارید، کم است یا زیاد؟ هوای اتاق سرد است یا گرم؟ همین الان برای اقدام کردن دیر است یا زود؟ آب درون لیوان کم هست یا زیاد؟
به نظر میرسد ذاتاً هیچ حد و مرز مشخصی در مغز آدمی برای قضاوت در مورد کم یا زیاد بودن، بالا یا پایین بودن، گرم یا سرد بودن و ثروتمند یا فقیر بودن به شکلی نظاممند تعریف نشده و آنچه وجود دارد صرفاً بر مبنای مقادیر ذهنی متأثر از محیط و مقایسه نسبی است.
در واقع یکی از توانمندیهای اساسی مغز همان مقایسه کردن یا قضاوت در مورد مقادیر متغیرها به شکلی نسبی و بر مبنای مقادیر خاص هست؛ بهطوریکه هر قضاوتی در مورد زیاد یا کم بودن، گرم یا سرد بودن، بالا یا پایین بودن، ثروتمند یا فقیر بودن، هیچوقت به شکلی قطعی و مطلق انجام نمیشود.
پس آن مقدار از دارایی که برای شما کم تلقی میشود شاید برای دیگری زیاد باشد. هوایی که از نظر شما سرد است شاید برای یک اسکیمو گرم باشد، آن زمانی که از نظر شما برای اقدام کردن دیر است، شاید برای دیگری بهترین موقع برای اقدام کردن باشد. همه این قضاوتها بستگی به آن مقدار مبنا و مرجعی دارند که در ذهن شکل گرفته و وجود دارد.
با توجه به این موضوع شاید بد نباشد نگاهی مجدد به قضاوتهای نسبی مهمی که در ذهن خودتان انجام داده و حکمی قطعی برایشان صادر کردهاید، بیاندازید و اگر لازم هست در مورد آنها تجدیدنظر کنید.
همچنین بهتر است تا جایی که امکان دارد، نقاط مرجع و مقادیر مبنای خودتان را برای مقایسه به شکلی آگاهانه انتخاب کنید تا جایی که این مقدار مبنا بیشتر از اینکه عاملی برای یأس و ناامیدیتان باشد، بیشتر محرک شما برای تلاش و تقلای بیشتر برای دستیابی به اهداف ارزشمندتان باشند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: