یکی از مشکلات و معضلاتی که در بازار کار کشور مدام به آن اشاره میشود و کارفرمایان از آن گلایهمند هستند، نبود تعداد نیروی انسانی متخصص و خبره کافی در زمینههای مختلف تخصصی هست.
از طرفی دورههای حضوری و آنلاین متعددی توسط مؤسسات و آموزشگاههای مختلف در حال برگزاری است که افراد بسیاری هم در آنها شرکت میکنند.
با این حساب چگونه میتوان این تضاد و تعارض را توجیه کرد و دلایل آن چه چیزهایی میتوانند باشند؟
مطمئناً کارشناسان حوزه آموزش و متخصصان امر، نظرات تخصصیتری در این خصوص میتوانند ارائه دهند. اما من قصد دارم در این یادداشت از یک دیدگاه کلیتر به موضوع بپردازم.
وقتیکه تقاضا برای یک تخصص و مهارت در کشور بالا میرود، افراد زیادی از کارمندان گرفته تا بانوان خانهدار برای آموختن آن مهارت اقدام میکنند و تا مدتی بازار آموزش موضوع مورد تقاضا رونق زیادی پیدا میکند.
از طرفی مؤسسات، آموزشگاهها و اساتید مختلف استفاده حداکثری از فرصت به وجود آمده و اقدام به برگزاری انواع دورههای آموزشی حضوری و غیرحضوری میکنند.
افراد شرکتکننده در این دورهها را میتوان به سه دسته کلی تقسیمبندی کرد:
دسته اول آنهایی هستند که بعد از دیدن تبلیغات و پوسترهای مربوط به برگزاری دورهها که معمولاً هم بسیار مبالغهآمیز و ایدهالنگرانه طراحی میشوند، این ذهنیت را پیدا میکنند که صرفاً با حضور چندساعته در این کارگاههای آموزشی و چند روز تمرین خواهند توانست در زمینه موردنظر به فردی متبحر تبدیل شوند که با ورود آنها به بازار کار رقابت سختی برای استخدامشان شکل خواهد گرفت.
دسته دوم آنهایی هستند که کلن تمایل به کسب همه جور تخصصی دارند و هیچ دوره و کارگاه آموزشیای را بدون ثبتنام رها نمیکنند. این دسته از افراد همه امیدشان به مدرکی هست که بعد از گذراندن دوره آموزشی دریافت خواهند کرد. در این صورت یک بند دیگر و یک مدرک دیگر به رزومه بلندبالایشان افزوده خواهد شد تا به خیال خود در آیندهای نزدیک بتوانند با این رزومه به یکی از مقامهای سطح بالای مدیریتی یک سازمان معظم دست پیدا کنند.
اما دسته سومی هم وجود دارند. آنهایی که با تحقیق و پرسش از کارشناسان، خبرگان و صاحبنظران یک حوزه تخصصی که به آن علاقمند هستند، کارگاهها و کلاسهای آموزشی متناسب با نیازشان را که از اعتبار بالایی هم برخوردار باشد، یافته و در آن ثبتنام میکنند.
مهمترین هدف این افراد از شرکت در این دورهها یا کارگاهها صرفاً آموختن از روی علاقه هست و و آمادگی لازم را برای ساعتها آموزش و هفتهها تمرین و مداومت دارند.
این افراد با نگرش مثبتی که نسبت به دوره آموزشی دارند و با انرژی مضاعفی که برای تمرین و آموختن صرف میکنند، درنهایت بعد از گذراندن دوره آموزشی شروع به تمرینات مداوم و آزمونوخطای بسیار میکنند تا درنهایت به یکی از افراد متبحر و صاحبنظر آن حوزه تبدیل میشوند.
همین افراد دسته سوم هستند که به متخصصان و تأثیرگذاران حوزه موردنظر تبدیل میشوند که بازار کار شدیداً نیازمند آنها و خدماتشان است.
با توجه به موارد گفتهشده به نظر میرسد دلیل اصلی این مشکل که باوجود برگزاری انواع و اقسام دورهها و کارگاههای آموزشی، افراد متخصص کافی در بازار کار وجود ندارد، عدم هدفگذاری درست توسط شرکتکنندگان و همچنین نداشتن ذهنیتی مثبت نسبت به آن دورههاست.
البته موارد گفتهشده صرفاً بررسی موضوع از دیدگاه شرکتکنندگان در دورهها بود. قبلاً در مطلبی با عنوان «بازار بی سروسامان آموزش آنلاین در ایران» به مشکلات و معضلات اساتید و مدرسان دورهها هم پرداخته شد.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
دنیایی پر از محتوای آموزشی در دسترس و انسانهای نیازمند آموزش
۱۰دلیل برای یادگیری مادام العمر + سخنرانی تد درمورد سیستم آموزش