این روزها وبلاگ نویسی برای من به واژهای دوستداشتنی تبدیل شده است. یک عادت که برایم سرشار از لذت و سرخوشی است. دوستی که بیش از دو سال است همدم روزهای خوب و بد من بوده. در میانه بیماریها، مسافرتها، تنهاییها، خوشیها و ناخوشیها وبلاگ نویسی همراهم بوده. بعد از این مدت نهچندان طولانی دیگر نوشتن در وبلاگ و داشتن تداوم در این کار برای من به یک سرگرمی تبدیل شده، به کاری که برایم وابستگی به همراه آورده.
سال ۹۶ وقتی دامنه وبلاگم را ثبت کردم، خیلی از دوستان دیگر دامنه اختصاصی خودشان را ثبت کردند، حالا یکی دو ماه قبل یا بعد از من. افراد زیادی هم بودند که قبل از من در وبلاگ مینوشتند؛ اما معدود نفراتی هستیم که تا امروز به تصمیمی که گرفتهایم پایبند و وفادار ماندهایم و به شکلی منظم و مداوم مینویسیم.
این روند نشانگر این است که شروع وبلاگ نویسی کاری آسان و داشتن تداوم در آن بسی دشوار است؛ اما شاید این کار آنقدرها هم که ترسناک مینماید، دشوار نباشد.
اصولاً آدمی هر کاری را که بخواهد به یک عادت دائمی تبدیل کند، نیاز به یک محرک و انگیزاننده اصلی دارد. منبعی تمامنشدنی از انرژی که باعث حرکت به سمت هدف شود. درصورتیکه انگیزه شروع کار صرفاً احساس و هیجانی لحظهای باشد، مطمئناً ادامهدار نخواهد بود و همراه با فرونشستن شور و شوق و هیجان اولیه، انجام آن کار نیز متوقف خواهد شد.
اما کسانی که در وبلاگ نویسی تداوم داشتهاند و به بزرگان این حوزه تبدیل شدهاند، چند مورد از انگیزانندههایی که در ادامه توضیح خواهم داد، محرک و انرژیبخش اصلی آنان بوده. گاه یک یا چند مورد از این موارد میتواند عامل اصلی حفظ تداوم در وبلاگ نویسی باشد.
۱. کسب درآمد
پول و کسب درآمد بزرگترین و مهمترین انگیزاننده برای بسیاری از افراد است. تا جایی که خیلیها برای به دست آوردن همین یک مورد، عمر و سرمایه زمانی خودشان را تا سالهای سال در اختیار دیگران قرار میدهند. همین یک قلم میتواند بهتنهایی عاملی اصلی در حفظ تداوم در وبلاگ نویسی باشد.
بسیاری از وبلاگ نویسان بخش بزرگی از درآمد و دارایی خودشان را مدیون همین نوشتن در وبلاگ هستند که به نظرم میتواند یکی از بهترین و تأثیرگذارترین انواع روشهای کسب درآمد باشد.
اما مهمترین مانع و دشواری کسب درآمد از طریق وبلاگ اینکه وبلاگ نویس قبل از رسیدن به درآمد ناچار باید هفتهها و ماهها بی هیچ درآمد و حتی مخاطبی در وبلاگی که همچون بیابانی بی آب و علف است، بنویسد و تولید محتوا کند و در این مدت انتظار خروجی چندانی از این کار نداشته باشد.
بعد از پیمودن مسیری طولانی و درصورتیکه این مسیر به شکلی اصولی و بر اساس استراتژی و برنامهریزی مشخص طی شود، وبلاگ به درآمد خواهد رسید. همین مسئله سبب شده تعداد افرادی که با این روش کسب درآمد میکنند چندان زیاد نباشد. چون تحمل دشواریهای این مسیر و داشتن سختکوشی و برنامهریزی اصولی برای رسیدن به این هدف کار چندان آسانی نیست.
۲. ساخت برند شخصی
این مورد با مورد قبلی همپوشانی بسیار دارد. خیلی از افراد با شروع به وبلاگ نویسی بهمرور دست به ساخت برند شخصیشان میزنند و در نهایت بعد از این مرحله به درآمد میرسند. در واقع مسیر کسب درآمد از طریق وبلاگ نویسی از گذرگاه ساخت برند شخصی عبور میکند.
اما ساخت برند شخصی قرار نیست همیشه با هدف کسب درآمد مستقیم از طریق وبلاگ صورت گیرد. بسیاری از سخنرانان، اساتید، بازاریابان، برنامهنویسان، فروشندگان و … با ساخت برند شخصی از طریق وبلاگ نویسی موفق به گرفتن سفارش کار یا بستن قرارداد در بیرون از فضای دیجیتال شدهاند.
۳. یادگیری
هدف بعدی که میتواند انگیزهای قوی برای وبلاگ نویسی و حفظ تداوم در این کار باشد، یادگیری است. همانطور که شما هم بهتر از من میدانید، از جمله اثربخشترین روشهای یادگیری، آموزش آموختهها به دیگران هست؛ از این رو اگر فرد علاقه زیادی به یادگیری و کسب تخصص در حوزهای مشخص داشته باشد، وبلاگ نویسی و آموزش آموختهها از طریق وبلاگ میتواند بهترین ابزار برای رسیدن به این هدف باشد.
به همین دلیل بسیاری از افراد آنچه را هر روز یاد میگیرند، در قالب ویدیو، پادکست، متن یا اسلاید در وبلاگشان با دیگران به اشتراک میگذارند. این اقدام باعث سرعت گرفتن یادگیری و عمیق شدن تولیدکننده محتوا در آن موضوع تخصصی خواهد شد.
۴. افزایش دوستان و گسترش جامعه تخصصی
افرادی هم هستند که با وبلاگ نویسی و تداوم در این کار، هر روز افراد بیشتری را به قبیله و جامعه تخصصی که رهبری آن را بر عهده دارند، جذب میکنند. البته این کار همیشه با هدف کسب درآمد نیست. ممکن است شخص با این کار به وجودآورنده حرکتهای بزرگ و تأثیرگذار در جامعه باشد؛ حرکتهایی که در جهت منافع، اهداف یا خواستههای اوست.
یافتن دوستان و همراهانی با دیدگاهها و ارزشهای همسو و هماهنگ میتواند انگیزه خوبی برای داشتن وبلاگ و نوشتن در آن به شکلی منظم و مداوم باشد.
۵. نظم بخشیدن به زندگی
یکی از روشهای اثربخش برای داشتن نظم و حفظ تداوم در کارها، دادن تعهد بیرونی است؛ یعنی اگر فرد اقدام به اعلام عمومی هدفی شخصی بکند، در این صورت حفظ نظم و داشتن پشتکار در جامه عمل پوشاندن به تعهد دادهشده برایش آسانتر خواهد بود.
در واقع ما میتوانیم با نوشتن روزانه و دائمی در وبلاگ و دادن گزارشی از مسیر عمل به تعهدات خود، به زندگیمان نظم بخشیده و آن را در مسیری جذاب و تأثیرگذار هدایت کنیم. مسیری که شاید بتوان خیلی از افراد را در آن با خود همراه ساخت.
این فهرست محدود به این پنج عامل نیست، اما نکته اصلی اینکه فرد علاقهمند به وبلاگ نویسی برای حفظ تداوم در این کار بایستی هدفی برای خود برگزیند؛ هدفی که علاقه و دلبستگی فراوانی به آن دارد، بهطوریکه صرف وقت و انرژی برای دست یافتن به آن برایش کاری دوستداشتنی و لذتبخش باشد.
بعد از یافتن چنین هدفی باید آن را به وبلاگ نویسی گره زد. بهطوریکه برداشتن هر گام در وبلاگ نویسی، باعث برداشته شدن یک یا چند گام در مسیر رسیدن به آن هدف شود.
این هدف ممکن است پول، یادگیری، افزایش تعداد دوستان، ساختن یک قبیله، آموزش، نظم، کتابخوانی و یا هر چیز دیگری باشد. در چنین شرایطی حفظ تداوم در وبلاگ نویسی به کاری بس لذتبخش و مسیری پایانناپذیر تبدیل خواهد شد که بیشک فرد را وابسته خویش خواهد کرد.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
نکتهای مهم و اثربخش در یافتن ایده برای نوشتن
سلام من ۲۲ سالمه
دانشجو هستم فعلا و خیلی علاقه به نوشتن مقاله دلنوشته و کتاب دارم ولی نمیدونم چه جوری و ازکجا باید شروع کنم، میشه لطفا ی راهنمایی کنید؟!
سلام دوست عزیزم،
به نظرم ۲۲ سالگی بهترین سن برای شروع به نوشتن هست.
برای این کار هیچ شرایط سختگیرانه و موانع دشواری برای خودت در نظر نگیر.
اول اینکه سعی کن هر روز فقط و فقط برای خودت بنویسی. از هر چی تو ذهنت جاری هست و در حال حاضر میگذره. هیچ فیلتری برای اون چیزی که میخوای بنویسی قرار نده. بنوبس و اگه خواستی، آخرش همه نوشتههات رو بریز دور.
اما یه بخشی از نوشتههات رو هم به نوشتن تو فضای وب اختصاص بده. به نظرم نوشتن تو ویرگول یه نقطه شروع خوبی هست و بعدها میتونی وبلاگ اختصاصی خودت رو تو یه دامنه به اسم خودت راهاندازی کنی.
فقط دو تا نکته رو در نظر بگیر. اول اینکه هر چی بیشتر بخونی و مغزت ورودی بهتر و بیشتری داشته باشه، نوشتههات روز به روز بهتر خواهند شد و دوم اینکه تو ابتدای راه اصلا منتظر مخاطب نباش. هرچند اگه تو ویرگول بنویسی، به صورت اتوماتیک یک سری افراد نوشتههات رو خواهند خوند ولی سعی کن اوایل کار برای دیگران ننویسی و منتظر نظرات و تعریفهای اونا نباشی.
اگه شروع کردی به نوشتن، خوشحال میشم لینک نوشتههات رو همینجا برای من هم بفرستی.
موفق باشی.
یاد میگرم از نظم تو و پیوسته نوشتنت در وبلاگ حسین عزیز.
اون پیوستن به قبیله های دلخواه مورد خوبی بود.
امیدوارم پویا و سلامت باشی
ازت ممنونم بهنامجان،
خیلی خوب و منظم تو وبلاگت مینویسی،
بیتعارف جزو کسانی هستی که از خوندن نوشتههاشون لذت میبرم و ازشون یاد میگیرم.
موفق باشی.
مارک منسن در کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغهها، حرف جالبیو درمورد خوشحالی واقعی میزنه. میگه خوشحالی واقعی از فرآیند بدست میاد. و رنج جزئی لاینفک از این فرآینده.
رنج وبلاگنویسی بیشک جزو لذتبخشترین رنجهایی بوده که تابحال تجربهه کردم.
مطمئنا مارک منسون هم به عمق این رنج و این خوشحالی دست یافته که تونسته از وبلاگی که داره و تو اون مینویسه، به موفقیتهایی بزرگ و درآمدی چشمگیر دست پیدا کنه.
سلام
من دقیقا متوجه فرق مورد اول و دوم نشدم ، یعنی به نظر شما راه های دیگری هم برای درآمد زایی به جز استفاده از برند شخصی ، از طریق داشتن وبلاگ شخصی وجود داره؟
سلام محمدصالح عزیز،
خوشحالم که به عنوان یک دوست متممی به اینجا سر میزنی و همراهم هستی.
اما پاسخ من به سؤالی که پرسیدی یا ابهامی که تو یادداشتم هست:
وبلاگهایی هستن که تو اونها برند شخصی و نام فرد مشخصی وجود نداره یا اگر هم هست، چندین نفر نویسنده و تولیدکننده محتوا هستند که همزمان با هم در آن وبلاگ مینویسند و در حال کسب درآمد از طریق گرفتن تبلیغ یا مدلهای درآمدی دیگه هستن. یعنی وبلاگ نویسی با هدف کسب درآمد بدون هدف ساخت برند شخصی و یا حداقل برجسته نکردن این موضوع.
اما وبلاگهایی هم هستند که صرفا در پی ساخت برند شخصی و بهرهبرداری از اون در جایی دیگر و یا زمینهای دیگر هستند و هیچ درآمد مستقیم از فضای دیچیتال و وبلاگ ندارند.
به هر حال به نظرم میرسد که این دو میتوانند مستقل از هم باشند. هر چند همونطور که تو یادداشت هم اشاره کردهام، خیلی جاها با هم همپوشانی دارند و همزمان انجام میشوند.
ممنونم ازت که سؤال و ابهامی که تو یادداشت وجود داشت رو اینجا مطرح کردی.
امیدوارم تونسته باشم پاسخ کاملی بدم.
موفق باشی.