هر کدام از ما بر اساس اهداف خرد و کلانی که در زندگی داریم، برنامهریزی کرده و در مسیرهایی که خود تعیین کردهایم در حال حرکت هستیم.
اهداف تعیینشده توسط هر کس، تنها و تنها باید توسط خودش مورد تأیید قرار گیرد و نیازی به تأیید این اهداف از طرف دیگران نیست.
درصورتیکه ما به دنبال دریافت تأیید دیگران برای اهدافمان باشیم و اصرارمان بر این باشد که اهداف موردعلاقه دیگران را برگزینیم، در ادامه راه به مشکل بر خواهیم خورد و بهاحتمالزیاد انگیزه و انرژی لازم را برای حرکت در مسیر نخواهیم داشت.
تا وقتی که ما درون خودمان نسبت به هدف اصلی احساس عشق و علاقه نکنیم و با تمام وجود آن را نخواهیم، تحمل دشواریهای مسیر و شکستهای متعدد برایمان ناممکن خواهد بود.
هر گامی که در جهت تعدیل یا تغییر اهدافمان در جهت قضاوتها و نظرات دیگران برداریم، به همان میزان احتمال کسب موفقیت در طی کردن مسیر و دستیابی به آن را کاهش خواهیم داد.
نیکولاس چامفورت نویسنده و منتقد فرانسوی در این مورد میگوید:
نظر عموم بدترین نوع نظرات است.
آدم بهتر است مطمئن باشد که هر نظریه عمومی و هر مفهوم عامهپسندی، حماقت است، چراکه توانسته نظر اکثریتی را جلب کند.
چیزی که چاپلوسانه، به آن خرد جمعی گفته میشود، معمولاً کمی بیشتر از بیخردی جمعی بوده، پر است از سادهسازی و بیمنطقی، تعصب و سطحینگری.
بیهودهترین رسوم و مسخرهترین مراسم همهجا با بیان عبارت اما رسم بر این است توجیه میشود.
بعدازاینکه اهداف خودمان را بر اساس علایق، ارزشها، معیارها و افکار خودمان انتخاب کردیم، نباید در میانه راه منتظر تأیید دیگران باشیم.
مطمئناً بعد از آن هم ایرادگیریها و مانعتراشیها و درنهایت نظرات مخالف دیگران ادامه خواهد داشت.
علاوه بر آن وقتیکه ما بر اساس نظرات و افکار خودمان هدفی را تعیین میکنیم، نباید منتظر تشویق و همراهی دیگران در ادامه مسیر باشیم.
وقتی از طبیعت سطحی و پوچ اندیشههای دیگران، تنگی نظرشان، پستی نیتهایشان، حقارت دیدگاههایشان و تعداد خطاهایشان کاملاً آگاه میشویم، کمکم به چیزی که در سرشان میگذرد بیتفاوت میشویم… آنوقت میبینیم که هرکس بیشازحد برای نظر دیگران ارزش قائل شود، بیشازاندازه برای آنان احترام قائل است.
آرتورشوپنهاور
از طرفی تشویقهای دیگران را هم نباید در این مسیر جدی تلقی کرد و نباید عطش دریافت تشویق از دیگران داشته باشیم.
موضوع مهمتر اینکه وقتیکه ما خودمان اهداف اصلی زندگی خودمان را تعیین کردهایم و خودمان برای دستیابی به آن برنامهریزی کردهایم، درنهایت این تنها و تنها خودمان هستیم که صلاحیت تشخیص و قضاوت موفقیتها و شکستهایمان را خواهیم داشت.
کسانی که از اهداف اصلی ما مطلع نیستند، مطمئناً در خصوص موفقیتها و شکستهای ما هم نخواهند توانست نظرات درست و مناسبی ارائه دهند.
اگر گروهی از حضار موسیقیدانی را تشویق کنند، وقتی آن موسیقیدان بداند که بهجز یک یا دو نفر آنها، همگی کر هستند، آیا باز هم احساس غرور میکند؟
آرتور شوپنهاور
بنابراین در طی مسیر دستیابی به اهداف نهتنها نظرات و آرا منفی دیگران نبایستی بر ما تأثیر داشته باشد، بلکه تشویق آنان نیز نباید باعث شود که ما معیارها، ارزشها و اهداف خودمان را در خصوص نحوه و کیفیت دسترسی به اهدافمان تحت تأثیر قرار دهیم.
تنها خودمان بهترین قضاوت کننده برای موفقیت یا شکست در مسیر زندگی و دستیابی به اهدافمان هستیم.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
در چه شرایطی احساس شکست به سراغ ما خواهد آمد؟
البته نظرات افراد معتبر و معتمد میتواند راهگشا و راهنما باشد، اما من هم موافقم که نباید تصمیمات کلیدی زندگی را به دیدگاهها، انتقادها، تایید و تشویقهای دگیران وابسته کرد. اصلا بر همین مبنا بود که من از شبکههای اجتماعی جدا شدم، چون به نظرم این شبکههای اجتماعی خواه ناخواه آدم را مجبور میکنند که برای جلب توجه و جذب مخاطب بیشتر تبدیل به کسی بشود که واقعا خودش نیست. در عوض ترجیح میدهم خودم مشوق خودم باشم تا دیگران، این نکته را در نوشتار اخیر وبلاگ سرکار خانم سارا حقبین هم خواندم. در آن نوشتار به اهمیت تبریک گفتن به خود تاکید شده بود (پیشنهاد میکنم حتما بخوانید). در مورد خرد جمعی هم در همین رابطه یک مثل معروف در اقتصاد داریم که میگوید هر گاه اکثر افراد تصمیم به خرید کردن گرفتند تو بفروش و هرگاه همه خواستند بفروشند تو بخر. این موضوع را میتوان به باقی مسائل هم تعمیم داد.
توضیحاتت خیلی کامل و مفید بود بهرادجان
مطمئنا با این رویهای که در پیش گرفتی، به موقعیتهای خیلی خوبی خواهی رسید.