یکی از بخشهای جذاب مصاحبه با بزرگان و یا زندگینامههای اساتید و افراد موفق حوزههای مختلف برای عموم مردم، قسمتهای مربوط به جزئیات رفتاری و اقدامات مختلف آنها در زندگی روزمرهشان است.
این بخشها معمولاً بیشتر مورد استقبال قرار گرفته و بیشتر مطالعه میشوند.
برای مثال وقتی تصویری از محیط زندگی یک فرد موفق و صاحبنام منتشر میشود، افرادی هستند که با کنجکاوی و علاقه فراوان به جزئیات زندگی او نظیر مدل و نوع اثاثیه و حتی چیدمان آنها هم توجه میکنند تا بتوانند از آن تقلید کنند.
یا اینکه در مصاحبهها و سخنان این افراد به دنبال کوچکترین و جزئیترین نشانهها از سبک زندگیشان میگردند.
سؤالهایی از هنرمندان و بزرگان پرسیده میشود که هدف آن بیشتر کشف اعمال و رفتارهای بیاهمیت و یا بیتأثیر آنها در زندگیشان هست.
ازجمله این موارد میتوان به تعداد ساعات خواب، برنامه کاری روزانه، ساعت خواب و بیداری، تعداد ساعات مطالعه، ورزش موردعلاقه، تعداد ساعات تفریح و پیادهروی اشاره کرد.
برخی از افراد پا را فراتر گذاشته، برند مواد غذایی، پوشاک و ماشین شخصی خودشان را هم بر اساس برندهای مورداستفاده شخص موردعلاقهشان انتخاب میکنند.
همه این تلاشها در این جهت است که فرد بتواند ازنظر مهارتها و تواناییها و جایگاه اجتماعی خودش را به شخص موردعلاقهاش نزدیک کند و موفقیتهایی که او کسب کرده است، در زندگیاش تجربه کند.
مسئله مهمی که وجود دارد، این است که هر مقصد و جایگاه و دستاوردی در زندگی مبتنی بر تصمیمهای روشن و قاطع نیست و فرد بهصورت یکباره و بیمقدمه وارد یک کار نمیشود.
بنابراین نباید به دنبال جزئیات کوچک و بیاهمیت زندگی بزرگان و افراد موفق بود بلکه باید سعی کرد مدل ذهنی آنان را فهمید و از آن الگوبرداری کرد.
اینکه شخصی دقیقاً مانند فرد موردعلاقهاش لباس بپوشد، مثل او بخوابد و بیدار شود، مثل او غذا بخورد و عیناً رفتارهای او را تقلید کند ولی آشنایی کافی با مدل ذهنی او نداشته باشد و نداند که در موقعیتهای مختلف زندگی و کسبوکار چه رفتاری بکند و چگونه تصمیم بگیرد، مطمئناً تنها ازنظر ظاهری شبیه او خواهد بود و در عمل به نتیجهای نخواهد رسید.
برای نزدیک شدن به جایگاه یک فرد موفق و صاحبنام در یک حوزه مشخص، باید سعی کرد که طرز تفکر و نگاه او به مسائل و موضوعات و چالشهای مختلف را شناسایی و از آنها الگوبرداری کرد.
من همواره سعی کردهام هنگام مطالعه زندگینامه، مصاحبهها و آثار اشخاص و شخصیتهای موردعلاقهام تا حد امکان مدل ذهنی و شخصیت آنان را مورد شناسایی قرار دهم و بر اساس آن مدل ذهنی بخشهایی را که برایم منطقی و قابلقبول است برگزینم و در اصلاح و تعدیل دیدگاهها و افکارم بهکارگیرم.
ظواهر و جزئیات زندگی اشخاص موفق و صاحبنام شاید بههیچوجه بر اساس انتخاب و خواست عمدی و آگاهانه آنها انجام نشود. آنچه در زندگی این افراد اهمیت دارد و تعیینکننده است، طرز تفکر، فرایند تصمیمگیری، معیارها، ارزشها و در نهایت همان مدل ذهنیای است که آنها از جهان هستی و کسبوکار خودشان دارند.
برخی انتخابها هم در زندگی وجود دارند که برای هر فردی میتواند متفاوت باشد. بهعنوانمثال، اگر فردی با سه ساعت خواب در شبانهروز توانسته است به موفقیتهای بزرگی دست یابد، لزوماً به این معنی نیست که من هم باید سه ساعت خواب در شبانهروز داشته باشم تا بتوانم آن موفقیتها را تجربه کنم.
شاید خواب سهساعته نهتنها باعث موفقیت من نشود، بلکه باعث از دست رفتن تمرکز من بر سایر کارهای روزانهام شود و بیشتر به عقب ماندن من از جریان زندگی عادیام منجر شود.
بنابراین مهمترین چیزی که باید در آثار و سخنان بزرگان به دنبالش بود، مدل ذهنی، نحوه تصمیمگیری و چگونگی نگاه آنان به مسائل و موضوعات مختلف است.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
هر کس که عینک گرد به چشم کند و همیشه یک نوع لباس ساده بپوشد، لزوما استیو جابز نمیشود. متاسفانه این هم یکی دیگر از ضربههایی است که اکثر افراد به خاطر ظاهربینی به خودشان وارد میکنند. شاید هم چون تقلید بینش سختتر از تقلید ظاهر است، کمتر طرفدار دارد.