جمله بالا به هیچ وجه برای ایجاد نگرانی در شما نیست. این ذهنیتی هست لازم برای برنامهریزی درست و واقعبینانه و آمادگی حداکثری برای پیش بردن هر چه بهتر کارها در بدترین زمان ممکن. البته شاید برای بسیاری از افراد در نظر گرفتن احتمال وقوع بحران و اتفاقات غیرمنتظره منطقی و واضح باشد. اما کمتر کسی هست که این نکته را در برنامهریزیهای خود مدنظر قرار دهد و بر این اساس به شکلی واقعی برای آینده آماده شود.
بسیاری از افراد وقتی قصد تنظیم برنامه برای آینده را دارند، به ندرت بر پایه بروز بحران، رخ دادن اتفاقات غیرمنتظره، پرت شدن حواس و یا دیگر عوامل مزاحم برای حرکت در مسیر رسیدن به اهداف، برنامه خود را تنظیم میکنند و اتفاقاً همین عامل باعث به هم ریختن روند انجام کارها و از دست رفتن هر چه بیشتر تمرکز و آرامش میشود.
خیلی از اوقات حواسمان نیست و طوری برنامه میچینیم که گویی در دنیایی بدون کوچکترین نقص و کمبود در حال زندگی کردن هستیم. انگار قرار هست فقط خودمان باشیم و دیگر عوامل مورد نیاز برای اجرای برنامه به بهترین شکل ممکن مهیا باشند و تا پایان پیش بردن کارها هم کسی مزاحممان نباشد.
اما واقعیت بسیار متفاوتتر از این است و ما ناگزیر از پذیرش این موضوع هستیم که زندگی همیشه در حال دخل و تصرف در اولویتها و برنامههای ماست و همواره در حال پرت کردن حواس ما و منحرف کردن توجهمان از کاری که باید انجام دهیم.
پس بهترین برنامهها، آنهایی هستند که با در نظر گرفتن هر بحران و اتفاق غیرمنتظرهای تنظیم شوند و کسی که در حال تلاش برای تنظیم آن است همواره این تفکر را در گوشه ذهن خود داشته باشد که بحران در راه است و اتفاقات غیرمنتظره رخ خواهند داد.
در چنین شرایطی شاید غیرمنتظرهترین اتفاق رسیدن به اهداف و اجرای برنامهها در موعدی زودتر از زمان برنامهریزی شده باشد که اتفاقاً میتواند بهترین اتفاق ممکن هم باشد.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
انسانِ عاشق انفعال و آسیبهایی که متحمل میشود