ناحیه آسایش یک حالت ذهنی در انجام کارها و رفتارهای مشخص است که در آن فرد سطح بالایی از حس آرامش، آسایش و راحتی داشته و پایینترین حد از اضطراب و استرس را در مقایسه با انجام کار یا رفتاری دیگر تجربه میکند.
با توجه به اینکه افراد سطوح مختلفی از استرس و اضطراب را در شرایط مختلف تجربه میکنند، این ناحیه برای افراد مختلف متفاوت است.
بنابراین بهترین راه برای آگاهی یافتن از ناحیه آسایش ذهنی، شناسایی محدودهای از ذهن است که فرد در آن در کمترین میزان از اضطراب و آسیبپذیری قرار گرفته و این موارد برایش قابل کنترل و مدیریت باشند.
برای مثال یک کارمند که هر روز صبح از خواب بیدار میشود و سرکار میرود، حضور در محل کار یک ناحیه آسایش ذهنی برای او محسوب میشود و دست کشیدن از شغل کارمندی و شروع یک کسب و کار جدید و یا انجام کار به صورت فریلنسینگ برای او خروج از ناحیه آسایش ذهنی به حساب میآید.
امکان دارد برای افراد دیگری وعدههای غذایی یا دراز کشیدن مقابل تلویزیون و تماشای برنامههای آن و یا حضور در شبکههای اجتماعی و اتلاف زمان حضور در ناحیه آسایش ذهنی باشد.
البته ناحیه آسایش ثابت و غیرقابل تغییر نیست بلکه با توجه به حالات، روحیات و مقاطع مختلف زندگی افراد این ناحیه میتواند متغیر باشد.
شما چه زمانی از ناحیه آسایش خود خارج میشوید؟ چه کارهایی مورد علاقه شما هستند که خارج از ناحیه آسایش ذهنی شما قرار میگیرند؟
این موارد و علایق همان مواردی هستند که باعث به وجود آمدن حس اضطراب، استرس، ناامنی و آسیبپذیری در شما میشوند.
ناحیه آسایش یک ناحیه زیباست که در آن هیچ رشد و نموی وجود ندارد.
انواع نواحی ذهنی
وایت آلازدیر (White Alasdair) نواحی مختلف ذهنی را به سه ناحیه تقسیم میکند که عبارتاند از:
- ناحیه آسایش
- ناحیه عملکرد بهینه
- ناحیه خطر
ناحیه آسایش ناحیه بدون استرس هست که فرد بر آن تسلط کافی داشته و با آن و شرایط حاکم بر آن آشنایی کامل دارد و هنگام حضور در آن ناحیه احساس راحتی و آرامش میکند.
ناحیه عملکرد بهینه، ناحیهای است خارج از ناحیه آسایش که در آن فرد با تحمل سطحی از استرس، عملکرد بهینهای از خود نشان میدهد. افراد میتوانند در ناحیه عملکرد بهینه، بیشترین و بهینهترین خروجی را داشته باشند.
ناحیه خطر، ناحیهای است که خارج از ناحیه عملکرد بهینه قرار دارد و با توجه به استرس و اضطراب وارد بر فرد، عملکرد سطح پایینتری نسبت به ناحیه آسایش دارد.
به نظر میرسد مشکل و مسئله اصلی تشخیص این نواحی و مرز جدایی آنها است. در صورت شناسایی دقیق این نواحی میتوان تصمیم بهتری برای عملکرد مؤثرتر و قابلقبولتر اخذ کرد.
البته اکثریت افراد جامعه ترجیح میدهند در ناحیه آسایش خود باقی بمانند و از آن خارج نشوند. به همین دلیل سطح عملکرد بسیاری از افراد در سطح متوسط باقی میماند و نمیتوانند عملکرد بهتری از خود نشان دهند.
بنابراین اولین گام برای برداشتن گامهای بزرگ و دست یافتن به موفقیتهای چشمگیر، شناسایی ناحیه عملکرد بهینه در حال حاضر، خروج از ناحیه آسایش و حضور در آن ناحیه هست.
در آینده مطالب بیشتری در مورد ناحیه آسایش خواهم نوشت.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
۴ روش برای غلبه بر ترس از شکست
3 دیدگاه