یکی از نیازمندیهای ما در زندگی که به آن بیتوجه هستیم، اعتماد به دیگران و جلب اعتماد آنان است. اعتماد یکی از عناصر زندگی است که عدم توجه ما به آن باعث تنزل جایگاه و اهمیت آن در زندگیمان نخواهد شد.
برخی از افراد اعتماد را موضوعی مطلق تلقی میکنند. بسیار شنیدهام که بگویند «من به فلانی اعتماد کامل دارم» و یا اینکه «اعتمادم به فلان کس را از دست دادم».
موضوع مهم اینکه اعتماد امری نسبی است و آن را باید در طول یک طیف سنجید. علاوه بر این اعتماد را در زمینههای مختلف میتوان مورد پایش قرار داد.
برای مثال اعتماد در روابط عاطفی، اعتماد در مسائل مالی، اعتماد در مسائل خصوصی، اعتماد در روابط کاری و … .
همانطور که مشخص است به صورت مطلق نمیتوان در مورد اعتماد یا عدم اعتماد به فردی قضاوت کرد بلکه اعتماد باید در یک موضوع مشخص و بهصورت یک مقدار مشخص از یک طیف بیان شود.
البته این مقدار هم بهصورت عددی مشخص برای هر فرد نیست بلکه هر کس در ذهن خودش مقدار این اعتماد و جایگاه هر فرد در این طیف را بهخوبی میتواند تشخیص دهد.
برای مثال ما در برخی موضوعات و مسائل بسیار شخصی شاید به نزدیکترین افراد به خودمان هم اعتماد نداشته باشیم و برعکس، امکان دارد در موقعیتهایی حتی به دستفروش کنار خیابان هم اعتماد کنیم.
بنابراین اعتماد امری است نسبی و وابسته به موقعیت.
از طرفی اعتماد کردن و اینکه در کجا و به چه کسی اعتماد کنیم، خود موضوعی است که در گذر زمان و با تجربه به دست میآید.
برخی افراد این مهارت را با متحمل شدن هزینههای بسیار کسب میکنند و افرادی دیگر با هزینههای کمتر.
نکته دیگری که وجود دارد، در پیش گرفتن حد اعتدال نسبت به عملکرد محتاطانه در اعتماد به دیگران است.
به این معنی که در اعتماد به دیگران نه باید بیشازحد محتاطانه عمل کرد و نسبت به هر کسی بیاعتماد بود و نه اینکه زیاده از حد سادهانگارانه به موضوع نگریسته و برای هر فردی از کیسه اعتماد هزینه کرد.
مسئله بعدی این است که اعتماد به دیگران بایستی در گذر زمان به دست بیاید و این امر بهمرور شکل میگیرد.
بنابراین بهتر است سعی کنیم در همان ابتدای مسیر آشنایی و صرفاً با توجه بهظاهر افراد و با قضاوت زودهنگام، در مورد اعتماد یا عدم اعتماد به آنها تصمیم نگیریم و از دیگران هم چنین انتظاری نداشته باشیم.
بههرحال اعتماد کردن و روش درست انجام این کار و فرایند آن بسته به اهمیت موضوع و روحیات و معیارهای هر فرد میتواند متفاوت باشد، ولی آنچه مهم است، داشتن دیدگاهی درست نسبت به این موضوع و مطلق فرض نکردن آن برای هر فردی است.
باید بتوانیم بر اساس نیازها و مشکلات خودمان در مقاطع زمانی مختلف مناسبترین افراد را در اطرافمان یافته و بر اساس اعتمادی که در طول زمان بین ما شکل گرفته، مسائل و موضوعات موردنظرمان را با آنان در میان بگذاریم و مشکلات و نیازمندیهای خودمان را رفع کنیم.
به امید روزی که بیاعتمادی در بین مردم جامعهمان به پایینترین حد ممکن برسد و سطح بالایی از اعتماد و رعایت اخلاقیات بر روابط میان مردم حکمفرما باشد.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه: