معرفی کتاب | چگونه عاقل بمانیم نوشته فیلیپا پری

معرفی کتاب | چگونه عاقل بمانیم نوشته فیلیپا پری

چگونه عاقل بمانیم نوشته فیلیپا پری، کتاب دیگری است از انتشارات مدرسه زندگی که در آن به جنبه متفاوتی از سلامت روانی انسان‌ها پرداخته شده است. فیلیپا پری روان‌درمانگر و نویسنده‌ای است که در مجلات مختلف از جمله گاردین، آبزرور، تایم آت و زندگی سالم مقاله می‌نویسد.

او در ابتدای کتاب یک طیف در زندگی برای انسان‌ها تعریف می‌کند که یک سر این طیف افراد آشفته‌ای هستند که در زندگی‌شان مدام با بحران روبه‌رو می‌شوند و سر دیگر آن انسان‌هایی هستند که برنامه‌های زندگی‌شان یکنواخت است و بر اساس تعداد محدودی واکنش انعطاف‌ناپذیر و قدیمی عمل می‌کنند. در واقع حرف اصلی کتاب این است که چطور بین این دو آستانه افراط و تفریط در تعادل بمانیم. چگونه باثبات، منسجم، انعطاف‌پذیر و درعین‌حال قادر به پذیرش پیچیدگی‌ها باشیم.

نویسنده این کتاب را بر مبنای استعاره ارائه‌شده توسط افلاطون در مورد مغز نگاشته است. استعاره‌ای که بر اساس آن روح در حکم ارابه‌ای است که دو اسب آن را می‌کشند. خرد، ارابه‌ران این ارابه است و یکی از اسب‌ها ذهن و دیگری هم میل است.

فیلیپا پری معتقد است چهار حوزه، پایه و اساس سلامت روانی ما را تشکیل می‌دهند و ما با کار بر روی این چهار حوزه می‌توانیم تا حد زیادی انعطاف‌پذیری لازم برای سلامت روانی و رشد را به دست آوریم. این حوزه‌ها عبارت‌اند از:

خودنگری،

که با تمرین آن یاد می‌گیریم از بیرون نظاره‌گر خود باشیم تا بتوانیم احساسات، عواطف و افکارمان را همان‌گونه که رخ می‌دهند و حالات و رفتارمان را تعیین می‌کنند، تجربه، تصدیق و ارزیابی کنیم. افزایش این توانایی به ما امکان می‌دهد پذیرای رخدادها باشیم و در این حال قضاوت نکنیم.

ارتباط با دیگران،

که به ما شکل می‌دهد و ما در نتیجه روابطی که پی‌درپی برقرار می‌کنیم، متحول می‌شویم و تغییر می‌کنیم.

استرس یا تنش،

که نوع خوب آن با ایجاد انگیزه مثبت، ما را وامی‌دارد چیزهای جدید یاد بگیریم و خلاق باشیم، هرچند آن‌قدر شدید نیست که موجب اضطراب و وحشت ما شود. هم‌چنین استرس خوب، راه‌های عصبی جدیدی به وجود می‌آورد که برای رشد و تکامل فردی خود به آن نیاز داریم.

داستان زندگی خود،

که در صورت شناخت درست می‌توانیم در صورت نیاز، آن را ویرایش کرده و تغییر دهیم.

 

فیلیپا پری در ادامه هرکدام از این حوزه‌ها را در فصلی مستقل و به شکلی کامل تشریح کرده و به جنبه‌های مختلف آن می‌پردازد.

درنهایت در بخش انتهایی کتاب با عنوان تمرین، راهکارهایی عملی برای دست‌یابی به اهداف بیان‌شده در کتاب ارائه می‌کند که می‌تواند برای خواننده بسیار مؤثر و کاربردی باشد.

در ادامه، بخش‌هایی از کتاب را برایتان نقل می‌کنم:

 

ما باید بتوانیم از احساسات خود استفاده کنیم، نه این که احساسات از ما استفاده کنند. اگر به‌جای مشاهده احساساتمان، به خود آن احساسات تبدیل شویم، آشفته می‌شویم. از طرف دیگر اگر تمام احساسات خود را سرکوب کنیم، انعطاف‌پذیری‌مان را از دست می‌دهیم.

 

هنگامی‌که با شور و حرارت علیه چیزی بحث می‌کنیم، این مشاجره نه به علت استدلال‌های ما، بلکه به خاطر احساساتی است که استدلال‌هایمان برای حمایت از آن‌ها به وجود می‌آیند. ممکن است استدلال‌ها نادرست باشند اما احساسات ما هیچ‌وقت نادرست نیستند. آن‌ها فقط وجود دارند. احساس نمی‌تواند درست یا غلط باشد بلکه نحوه عملکرد ما بر اساس آن احساسات می‌تواند اخلاقی یا غیراخلاقی باشد.

 

در روابطی که نقاب‌های اجتماعی را کنار می‌گذاریم و خود واقعی‌مان هستیم و حضور کامل داریم مغز ما دائم در حال شکل‌گیری است. دیدن جهان از دید دیگری، در کنار دیدگاه خودمان می‌تواند باعث رشد هر دو طرف شود. اگر ما بیش‌ازاندازه به شیوه‌ی خودمان اصرار بورزیم، کمتر تحت تأثیر دیگران قرار می‌گیریم، کمتر احساسی در ما به وجود می‌آید و کمتر آگاه می‌شویم و در نتیجه سرزندگی‌مان را از دست می‌دهیم. اگر می‌خواهیم روی دیگران تأثیر بگذاریم باید به خودمان اجازه دهیم دیگران هم بر ما تأثیر بگذارند.

 

برای اینکه با شخص دیگری ارتباط معنادار داشته باشیم، باید روراست باشیم. بدین معنا که سعی نکنیم کسی باشیم که فکر می‌کنیم باید باشیم بلکه کسی باشیم که واقعاً هستیم.

 

زمانی که کسی از شما شکایت می‌کند، سعی کنید فقط گوش کنید. از خودتان دفاع نکنید. شما مجبور نیستید رفتارتان را تغییر دهید، گرچه ممکن است خودتان تصمیم بگیرید که این کار را بکنید. وجود تفاوت‌ها سبب بروز مشکل در روابط ما نمی‌شود، بلکه نحوه برخورد ما با این تفاوت‌هاست که مشکل‌ساز می‌شود.

 

برای اینکه از لحاظ عقلی سالم بمانیم، باید میزان استرس خوب را در خودمان افزایش دهیم و این میزان با انجام کارهای فکری و فعالیت‌های فیزیکی بالا می‌رود. مغز به اکسیژن احتیاج دارد و هر چه اکسیژن بیشتری به آن برسد بهتر کار می‌کند.

 

پول زیاد، زندگی عاطفی ما را تغییر نمی‌دهد. آنچه زندگی عاطفی ما را عوض می‌کند، نحوه صحبت کردن ما با خودمان و درباره خودمان و همچنین نحوه اصلاح داستان‌هایمان است.

 

پی‌نوشت: من کتاب چگونه عاقل بمانیم را با ترجمه خانم تینا حمیدی که توسط نشر هنوز منتشر شده است، مطالعه کردم.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

معرفی کتاب | چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم نوشته آلیور جیمز

معرفی کتاب | ذهن و همه چیز نوشته مقصود فراستخواه

معرفی کتاب | برگریزان نوشته ویل دورانت

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *