موهبت کامل نبودن با عنوان فرعی رها کردن خودِ آرمانی و پذیرش خودِ واقعی اثر برنه براون کتابی است در مورد پذیرش نقصها و پرورش اصالت و اعلام شجاعانه این موضوع که «من کافی هستم».
نویسنده در این کتاب تلاش کرده راهکارهایی ارائه دهد برای غلبه بر احساس شرم ناشی از وجود نقص یا کمبود در جنبههای مختلف عملکردیمان در زندگی و نوع نگاهی که دیگران به آن دارند. در واقع هدف اصلی و غایی او از این توصیهها رسیدن به نقطه مطلوب «دوست داشتن خویش باوجود انواع و اقسام نقصها و کمبودها» است.
برنه براون معتقد است که برای زندگی با تمام وجود، درک و شناخت هر چه بیشتر از خود مهم است، اما مهمتر از آن این است که خود را دوست داشته باشیم. او در ابتدای کتاب، زندگی کردن با تمامِ وجود را اینچنین معنا میکند:
زندگی کردن با تمام وجود یعنی اینکه از موضع ارزشمندی با زندگی درگیر شویم؛ یعنی همگام با پرورش شجاعت، شفقت و پیوند، صبحهنگام که از خواب بیدار میشویم با خود بگوییم مهم نیست چهکاری انجام میدهم و چه مقدار کار انجامنشده روی زمین میماند. درهرصورت من کافی هستم؛ یعنی اینکه شبهنگام که به رختخواب میرویم با خود بگوییم: بله، من ناقص، آسیبپذیر و گاه نگران هستم، اما هیچیک از اینها این حقیقت را تغییر نمیدهند که من شجاع هستم و ارزش آن را دارم که عشق و احساس تعلق را تجربه کنم.
نویسنده در ادامه با گفتن خاطرات و آوردن نمونههای مختلف سعی دارد تا راهکارهای ارائهشده را به شکلی عملی و مشخص به مخاطب بیاموزد.
کتاب بر اساس مصاحبه با افراد موفق که در طول سه سال انجام گرفته، نگاشته شده و شامل ده راهکار است که هرکدام از راهکارها با عنوان کردن نمونههایی از دنیای واقعی بهخوبی تشریح شدهاند. این ده راهکار عبارتاند از:
- پرورش اصالت
- پرورش شفقت به خود
- پرورش روحیه تابآوری
- پروش شادی و شکرگزاری
- پرورش شهود و ایمان
- پرورش خلاقیت
- پرورش بازی و استراحت
- پرورش آرامش و سکون
- پرورش کار معنادار
- پرورش خنده، شادی و آواز
بخشهای برگزیده از کتاب موهبت کامل نبودن
تا با جان و دل پذیرای یاری دیگران نباشیم، نمیتوانیم با دل و جان دیگران را یاری دهیم. وقتی دریافت کمک را با پیشفرض و قضاوت خود همراه میکنیم، دانسته یا ندانسته یاری رساندن ما نیز توأم با قضاوت میشود.
آنچه افراد برخوردار از احساس تعلق و عشق عمیق را از دیگران جدا میسازد، فقط یک چیز است و آن، احساس خودارزشمندی است. اگر بر آنیم که عشق و احساس تعلق را بهطور کامل تجربه کنیم، باید باور داشته باشیم که سزاوار عشق و تعلق هستیم. وقتی فکر و قضاوت دیگران را کنار بگذاریم و داستان خود را بپذیریم به احساس خودارزشمندی دست مییابیم و خود را همانگونه که هستیم درخور عشق و تعلق میدانیم. وقتی پیوسته سعی میکنیم بخشهایی از وجود زندگی خود را که به گمانمان با من آرمانی ما فاصله دارد، نادیده بگیریم، بیرون از ماجرای زندگی میایستیم و سعی میکنیم با انجام کارهای بزرگ، کمالگرایی، راضی نگه داشتن دیگران و اثبات خود، احساس ارزشمندی را به چنگ آوریم. احساس ارزشمندی، یعنی بخش مهمی که دسترسی به عشق و احساس تعلق را ممکن میسازد، در درون داستان ما جای دارد.
زمانی عشق را در خود پرورش میدهیم که اجازه دهیم نقاط قوت و ضعفمان رو شوند و پیوند معنوی برخاسته از این پیشکش را با اعتماد، احترام، مهربانی و محبت پاس بداریم.
ما همانقدر میتوانیم به دیگران عشق بورزیم که به خود عشق میورزیم.
فقدان هدف، معنا و فلسفهای برای زندگی باعث میشود تا به سهولت در دام ناامیدی اسیر شویم، از روبهرو شدن با هیجانهای آزاردهنده اجتناب کنیم، زیر بار ناملایمات خم شویم و در چالشهای زندگی خود را کوچک، ناتوان و بازنده بپنداریم.
پینوشت: کتاب موهبت کامل نبودن اثر برنه براون توسط خانم اکرم کرمی به فارسی ترجمه شده و انتشارات صابرین آن را منتشر کرده است.
لینک مشاهده شناسنامه کتاب موهبت کامل نبودن در تارنمای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | در باب عمر فانی اثر لوسییوس آنییوس سنکا