یکی از مشکلات اصلی ما در دوران مدرسه این بود که بیشتر معلمان همیشه تلاش میکردند کاری کنند تا ما به بهترین شکل ممکن فرمولها و راهحلها را حفظ کنیم. این مشکل در دوران دبیرستان و قبل از کنکور ورودی دانشگاه، بیشتر هم شد. با توجه به محدودیتی که زمان برگزاری کنکور داشت و دشواری حل مسائل ریاضی و فیزیک و شیمی و … معمولاً اساتید تأکید زیادی بر حفظ فرمول داشتند. این روند باعث شکلگیری یک مدل ذهنی شد که در آن بهجای استدلال بر اساس اصول اولیه، استدلال و حل مسائل بر اساس مسیری که فرمول حفظشده اقتضا میکرد، انجام میشد.
همین حاکم شدن مدل ذهنی فرمولی بهجای مدل ذهنی استدلال بر اساس اصول اولیه، باعث شکلگیری مسیر متفاوتی در زندگی افراد شد. مسیری که باعث شد مهندسان و پزشکان و وکلا و اساتید جامعه نتوانند آنطور که باید در مواقع لزوم بر اساس اصول اولیه، استدلالی درست انجام داده و مسائل و مشکلات را به شکلی مبنایی حل کنند.
دانشآموزی که اصول اولیه را بهخوبی نیاموخته، اگر صورتمسئله کمی با آنچه در کلاس آموخته متفاوت باشد، ناتوان از حل آن خواهد بود.
آشپزی که اصول را نیاموخته، اگر روزی دستور آشپزی خود را به همراه نداشته باشد، قادر نخواهد بود با وجود انواع و اقسام مواد اولیه دست به آشپزی بزند.
استادی که اصول اولیه را نیاموخته، اگر جزوه تدریسش را جا گذارد، قادر به تدریس نخواهد بود.
مهندسی که اصول را نیاموخته، اگر روزی اطلاعات رایانهاش حذف شوند، قادر به انجام محاسبات و ترسیم نقشهها نخواهد بود.
یادگیری اصول و استدلال بر اساس اصول اولیه یعنی یادگیری تفکر از پایین به بالا؛ یعنی بنا کردن ساختمان افکار با شروع از پایه و بالا آمدن تا طبقات انتهایی.
اصول اولیه گروهی از فرضها هستند که اساس افکار را تشکیل میدهند و نتایج نهایی بر اساس آنها به دست میآید.
اگر ما استدلال را از اصول اولیه شروع کنیم، بهراحتی خواهیم توانست شرایط ناشناخته و مشکلات جدید را مدیریت کرده یا شرایط مختلف تکراری را به روشهایی بهتر و خلاقانهتر پیش ببریم.
آموختن اینکه چطور فرمولهای مختلف را استخراج کنیم، به ما کمک خواهد کرد تا متناسب با مسائل و مشکلات بهترین فرمولها را بسازیم.
دانستن اینکه مولکولها چطور با هم ترکیب شده و مواد را به وجود میآورند، باعث خواهد شد مواد مورد نیاز را با ترکیب مولکولهای مختلف بسازیم.
ایلان ماسک مدیرعامل شرکت تسلا موتورز این مدل ذهنی را اینطور تشریح میکند:
کسی که مدل ذهنی استدلال بر اساس اصول اولیه را بهخوبی میداند وقتی با قیمت بالای باتری مواجه میشود که نشان از هزینه تمامشده ۶۰۰ دلار به ازای هر کیلووات ساعت است، به این فکر میافتد که مواد اولیه ساخت باتری چیست. او با کمی تحقیق متوجه خواهد شد که باتری از کبالت، نیکل، آلومینیوم، کربن و برخی پلیمرها تشکیل شده است که اگر بتوان آنها را از بورس کالای لندن خریداری کرده و خود تولیدش کند، قیمت تمامشده هر کیلووات ساعت انرژی معادل ۸۰ دلار خواهد شد.
وقتی ما از اصول شروع کنیم، فهمی عمیق از موضوعات مختلف خواهیم داشت و مسیر را از ابتدا طی خواهیم کرد و بهاینترتیب میتوانیم از گرفتار شدن در دامهای بالقوه که هرکدام میتواند مانعی بزرگ در غلبه بر مشکلات و رسیدن به موفقیت باشند، اجتناب کنیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه فرمایید:
مدلهای ذهنی ابزاری برای ارتکاب اشتباهات کمتر در زندگی
مدل ذهنی رشد و مدل ذهنی ثابت، نقطه تمایز افراد موفق و ناموفق
با جستار شما موافقم. متأسفانه در جامعۀ امروز، پایبندی به اصول اولیه، یادگیری و پردازش عمیق آنها رفتهرفته درحال سستشدن است. زمانی که داوطلب آزمون سراسری تنها چند ثانیه وقت قانونی برای تحلیل، محاسبه و حل یک مسئله دارد، وقتی که دانشجویان امروز در بسیاری از رشتهها بهمعنای واقعی طالب دریافت علم نیستند و داشتن چنین انتظاری از اساتید خود را بهجا نمیدانند، زمانی که یک طراح یا مهندس، پروژۀ خود را وابسته به طرحها و ایدههای از پیشطراحیشدهی موجود در اینترنت میداند، این موضوع اصولگریزی بهخوبی توجیه میشود. مسلّم است که داوطلب آزمون بهدلیل ضیق وقت و اهمیت آن آزمون خاص، بهدنبال روشها و فرمولهایی برای هرچه کمتر تحلیل و بررسی کردن سوالات طبق اصول اساسی میرود، بدیهی است زمانی که دانشجو طالب دانش نباشد، تدریس عمیقتر و افزایش توان و تسلط علمی تدریسکننده از حوصلهی بسیاری از استاید خارج بشود.