دیوید مکنزی اگیلوی معروف به پدر تبلیغات در سال ۱۹۱۱ در وست هرسلی روستایی در جنوب غربی لندن به دنیا آمد.
او سختیها و مشقات زیادی را در زندگیاش متحمل شد و سرانجام درنتیجه این تلاشها و زحمات، توانست به جایگاههایی عالی دست یابد.
در کتاب «سلطان خیابان مدیسون» در مورد فقر و مشکلات زندگی اگیلوی در دوران کودکی میخوانیم:
والدین او نمیتوانستند یک کیک تولد برای او بخرند و یا حتی در طول ۴ سالی که دیوید در مدرسه [سنت سیپرین] تحصیل میکرد، یکبار به ملاقاتش بروند، درحالیکه مدرسه فقط ۵۰ مایل با آنها فاصله داشت.
نویسنده در جایی دیگر اشاره میکند:
یکبار اگیلوی [در مدرسه شبانهروزی سنت سیپرین] اجازهٔ شام خوردن نیافت و به بستر فرستاده شد، زیرا گفته بود که ناپلئون هلندی است. گهگاه او با مکیدن سوراخی بر روی قوطی شیر خشک نستله به خواب میرفت (میگفت مزهٔ شیر مادر را دارد) و وقتی شیر خشک تمام شد، نمونهٔ خمیردندانهای مجانی را میمکید.
دیوید که دور از خانوادهاش زندگی میکرد و در نزد همکلاسیهایش تحقیر میشد و گرسنه به بستر میرفت، تجربه بسیار تلخی به دست آورد که در طول دوران نوجوانی همراهش بود و میتوانست بهراحتی اعتمادبهنفسش را در دوران جوانی نیز نابود کند.
اگیلوی در پایان جنگ جهانی دوم در ۳۹ سالگی از انگلیس به آمریکا مهاجرت و دفتر کاری در خیابان مدیسون گشود. او کار خود را بدون هیچ تجربهای در صنعت تبلیغات شروع کرد و تنها بعد از نه سال فعالیت به معروفترین مرد این صنعت تبدیل شد.
اگیلوی به حدی در این صنعت موفق عمل کرد که لقب پدر تبلیغات را به او دادند و به بالاترین جایگاه در صنعت تبلیغات دستیافت.
پرفروشترین کتاب اگیلوی به نام «اعترافهای یک تبلیغاتچی» که در سال ۱۹۶۲ به چاپ رسید، یکی از بهترین، قابلفهمترین و جالبترین کتابها در زمینه تبلیغات است؛ یک عصاره جادویی از یادگیری و درایت. (+)
این کتاب که در ایران توسط انتشارات سیته و با ترجمه خانم رؤیا گذشتی به چاپ رسیده است، حاوی نکات مهم و آموزندهای درزمینه صنعت تبلیغات است.
یکی از فصلهای این کتاب که میتواند برای همگان مفید باشد، فصل ده این کتاب با عنوان «چطور به اوج قله صعود کنیم» است.
در ادامه توصیههایی از پدر تبلیغات را که در این فصل به آنها اشاره شده است، نقل میکنم.
باید بلندپرواز باشید، ولی اجازه ندهید در برخوردتان با اطرافیان، جاهطلبی نمود پیدا کند و حس ناخوشایندی را برانگیزد، چون تحریک میشوند در مقابلتان قد علم کنند و کمر همت به نابودیتان ببندند.
وقتی دورهٔ تحصیل را تمام میکنید و وارد بازار کار میشوید، کبر و غرور را به فراموشی بسپارید و همچنان به فکر یادگیری باشید.
همیشه ساعات کاری من دو برابر همه همکارانم بود و به همین دلیل سرعت پیشرفتم هم دو برابر شد.
چیزی که شهرت میآورد، خدمات اجرایی نیست؛ خلق اثر هنری است.
لازم است هم دستبهقلم باشید و هم خوشسخن.
هرگز با مشتریان خود از در دشمنی وارد نشوید. تحت هر شرایطی رابطه دوستانه را حفظ کنید.
در گفتگوهای روزمرهای که با مشتریان و همکارانتان دارید، فقط روی اصول تکیه کنید و مته روی خشخاش نگذارید. وقتی بارها در صورت بروز اختلافنظر روی مسئلهای پیشپاافتاده و کمارزش کوتاه آمده باشید، بهراحتی میتوانید در مواردی که برایتان حائز اهمیت است، روی حرف خودتان بایستید و به نتیجه دلخواه برسید.
بهترین بازدهی کاری را افرادی دارند که از تعطیلات خود بیشترین بهره را میبرند. از مرخصیهایتان بهطور کامل استفاده کنید و برای خودتان شرایط دلچسبی را فراهم آورید.
توصیههای انجامشده توسط دیوید اگیلوی علاوه بر صنعت تبلیغات در زندگی خصوصی هم میتواند بسیار کاربردی و تأثیرگذار باشد.
پینوشت ۱: منبع مطالب این پست از دو کتاب «سلطان خیابان مدیسون» نوشته «کنت رومن» و «اعترافهای یک تبلیغاتچی» نوشته «دیوید اگیلوی» بودند که هر دو کتاب توسط انتشارات سیته به چاپ رسیده است.
پینوشت ۲: این کتابها حاوی مطالب و نکات بسیار آموزنده هستند. مطالعه آنها را به همه دوستانم پیشنهاد میکنم.
پستهای مرتبط:
برای موفق شدن، بیشازحد اعتماد نکنید
فوق العاده بود این مطالب
اولش که اشک من رو درآورد
دگرگونم کرد
حتما این کتاب ها رو مطالعه می کنم
سپاس از مطلب ارزشمندت
اکثر افراد موفق و بزرگ، زندگی و سرگذشت تلخ و مشقتباری داشتهاند.
زندگینامه دیوید اگیلوی برای من هم خیلی ناراحتکننده بود.
خوشحالم که براتون مفید بوده.
موفق باشید.