هرکدام از ما اهدافی در زندگی داریم که همواره برای رسیدن به آنها تلاش میکنیم. ولی این تلاشها و کوششها گاهی اوقات برایمان سخت و طاقتفرسا میشوند و ما در میانه راه بر اثر فشارهای وارده از رسیدن به آن هدف دلسرد و ناامید میشویم.
در این مواقع شاید حضور کسانی در کنارمان که به ما دلگرمی دهند و راهنماییمان کنند بسیار احساس میشود. افرادی که از روی آگاهی و دانش یا مسیرمان را تأیید کنند و یا اینکه راهنمایی و کمکی برای اصلاح آن ارائه دهند.
در مقاطعی حضور این افراد به موضوعی حیاتی در طی کردن مسیر رشد، ترقی و موفقیتمان تبدیل میشود که اگر نباشند و یا فردی نامناسب را برای کمک گرفتن و راهنمایی گرفتن انتخاب کنیم، شاید باعث هدایت ما به مسیری شود که به ناکجاآباد ختم میشود و تمامی زحمات و زمان صرف شده به هدر رود.
اما متأسفانه کسانی که همواره دوست داریم تا ما را راهنمایی کنند و مسیر را نشانمان دهند، هیچوقت حکمی قطعی برایمان صادر نخواهند کرد. اینان همانهایی هستند که قبلاً به بهترین شکل ممکن این راهها را پیمودهاند و میدانند که مسیری که برای همه درست باشد، وجود خارجی ندارد. بلکه هرکسی بسته به مدل ذهنی و اهداف خود مسیر منحصربهفرد خود را باید بسازد.
این افراد راهنماییهای کلی در جهت یافتن بهترین راهکارها در زندگی ارائه خواهند کرد ولی هیچوقت مسیری را که ما در حال پیمایش آن هستیم مورد قضاوت قطعی قرار نخواهند داد.
اما کسانی هم هستند که پیوسته در حال ارائه نظرات، قضاوتها و راهنماییهای مطلق و قطعی خود هستند. کسانی که حتی یک بار هم چنین مسیرهایی را با موفقیت طی نکردهاند و به موفقیتهای درخور و چشمگیری نرسیدهاند ولی چنان احکام قطعی صادر میکنند و چنان ما را به انجام کارهایی خاص توصیه میکنند که گاه آدمی را به شک وامیدارند که شاید این فرد به جاهایی رسیده که من از آن بیاطلاعم.
این افراد در بهترین حالت دقیقاً همان مسیرهایی را به دیگران توصیه میکنند که خودشان روزی آرزویش را داشتند و به هر دلیلی نتوانستهاند آن را طی کنند و به آرزوهایشان دست یابند و هماکنون در حال تجویز آن آرزوها ناکام به دیگران با عنوان مشورت، راهنمایی و یا هر اسم دیگری هستند.
درحالیکه راهنمایی و مشاوره کسی که مسیری را نپیموده مطمئناً به هیچ دردی نخواهد خورد و ما را به همانجایی خواهد رساند که خود فرد هماکنون در آنجا ایستاده است.
همیشه آن کسانی بدون تقاضا و درخواست ما را راهنمایی و ارشاد میکنند که اصلاً علاقهای به شنیدن نظراتشان نداریم و برعکس کسانی که آرزو داریم تا راهنمایمان باشند و نظری در مورد مسیرمان بدهند، فرصتی برای این کار ندارند. اینان هیچوقت آن نظر قطعی را که ما انتظار داریم و آن راه مشخص را به ما نشان نخواهند داد.
دلیلش هم این است که اصلاً مسیر و راه مشخصی وجود ندارد که نشان دهند، بلکه راه باید ساخته شود و سازنده اصلی این راه کسی نیست جز خودمان.
این مسیر منحصربهفرد و مخصوص هر فرد است که پیوسته باید در حال جستجو برای یافتن بهترین آن باشد. دشواری اصلی زندگی انجام همین یک کار است.
زندگی به آن راحتی که خیلیها فکر میکنند نیست. هیچکس نمیتواند یک مسیر قطعی و کامل بدون نقص را به ما نشان دهد طوری که ما با پیمودن آن مسیر به بهترین جایگاه ممکن دستیابیم.
مسیر را باید خودمان جستجو کنیم، بیابیم، بسازیم و با تلاش و کوشش طی کنیم.
شاید دوست داشته باشید این مطالب را هم بخوانید:
حضور در میانه مانعی برای رشد و ترقی افراد
1 دیدگاه