بزرگترین عیب یادگیری

شاید بتوان گفت اثربخش‌ترین و مهم‌ترین قابلیت و توانایی بشر در طول عمر خود یادگیری است که اگر این توانمندی نبود، انسان هیچ کدام از دستاوردهای امروزی را نداشت و چه بسا قرن‌ها پیش نسل او منقرض شده بود.

انسان از همان بدو تولد شروع به یادگیری مهارت‌های مختلف از اطرافیان خود می‌کند و این کار همچنان ادامه می‌یابد.

اما بنا به دلایل مختلف، این اصل در مقاطع بعدی زندگی او کمرنگ‌تر شده و اولویت پایین‌تری نسبت به سایر امور کم‌اهمیت‌تر پیدا می‌کند.

صرفاً آن دسته از افراد در جامعه موفق خواهند شد و به جایگاه‌هایی مهم و تأثیرگذار راه خواهند یافت که این اصل را همواره در زندگی خود مدنظر داشته و در هیچ مقطعی دست از یادگیری نکشند.

یادگیری هرچه منسجم‌تر، هدفمندتر و سازمان‌یافته‌تر باشد، اثربخشی و دستاوردهای حاصل از آن هم افزون‌تر و باارزش‌تر خواهد بود.

در سال‌های اخیر با توجه به توسعه فنّاوری و فراگیر شدن دسترسی به فضای وب، حجم اطلاعات در قابل دستیابی افزایش چشمگیری یافته است.

با توجه به این شرایط، به نظر می‌رسد که یادگیری نسبت به قبل سهولت بیشتری هم پیدا کرده و متناسب با سرعت دسترسی به محتوای مفید می‌توان سرعت یادگیری را هم افزایش داد؛ اما شروع مشکل اصلی از همین نقطه است.

با وجود پیشرفت چشمگیر تکنولوژی و افزایش روزافزون محتوای در دسترس، سرعت یادگیری آدمی افزایش چندانی نیافته و در همان حد قبل از توسعه تکنولوژی و فراگیر شدن ابزارهای پیشرفته باقی مانده است.

در واقع بزرگترین و مهمترین عیب یادگیری این است که در مقایسه با سرعت عملکرد ابزارها و سرعت توسعه تکنوژی، بسیار کند است و نیاز به صبر و حوصله فراوانی دارد.

ولی افسوس که ما انسان‌ها هم‌زمان که در ابعاد مختلف زندگی با افزایش سرعت و شتاب مواجه بوده‌ایم، انتظار داریم میزان جذب اطلاعات در واحد زمان توسط مغزمان هم به همان نسبت افزایش یابد.

ولی در عمل چنین اتفاقی نیفتاده و این خطا و این انتظارات بیش از حد نه تنها باعث افزایش کیفیت عملکرد و بهره‌وری ما نشده بلکه باعث شده از اثربخشی و کارایی ما در یادگیری کاسته شود.

همیشه لازم هست که یادگیری به مرور و با سرعت پایین انجام شود تا هم اثربخش باشد و هم ماندگار.

مطمئناً عجله در این مسیر نتیجه معکوس بر جای خواهد گذاشت و شاید باعث شود بسیاری از زحمات و تلاش‌های ما برخلاف انتظار به نتیجه مطلوب منجر نشوند و مهمتر از همه، تمامی منابع صرف شده در این مسیر تباه شوند.

از این رو بهتر است با کند کردن مسیر یادگیری خودمان به دنبال کسب نتایج و دستاوردهای باارزش‌تر، ماندگارتر و شگرف‌تری باشیم.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از مطالعه این یادداشت، در ادامه مطالب زیر را هم مطالعه کنید:

توهم رشد ناشی از خرده یادگیری های روزانه

کاربرد تقویم در زندگی شما چیست؟

کوچک‌ترین اهداف، بهترین اهداف هستند

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

3 دیدگاه

  1. یاد پست میلاد نوری افتادم :
    “که یه نفر توی سایت Qoura پرسیده بود چطوری میشه در یک شب کد نویسی را یاد گرفت ؟
    یه نفر بهش گفته بود یه لپ تاپ ببر و به قطب شمال برو . اونجا شب هاش شش ماه طول میکشه . و اون یه شب رو شروع کن کد نویسی “

    1. اون پست میلاد جالب بود.
      متاسفانه این روزها هر چیزی که اسم سریع و تند روش باشه مردم بهش گرایش زیادی پیدا می‌کنن.
      از جمله موضوعاتی هم که این روزها بازارش داغه، موضوع یادگیری سریع هست که جز وعده‌های توخالی چیزی نیستن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *