اختیار، انتخاب و تصمیم گیری ، از جمله مشخصههایی است که انسان بیش از سایر حیوانات از آن برخوردار است و نقش پررنگتری در زندگی او دارد. به همین دلیل هم هست که آدمی به این داشته خود میبالد و این امکان برایش در تمامی اعصار جذابیت بالایی داشته است.
از این رو انسانها همواره تلاش بسیاری برای بسط و توسعه این امکان در تمامی جنبههای زندگی خودشان داشتهاند و هرچه دامنه انتخابها بیشتر شده، آدمی احساس قدرت و تسلط بیشتری بر پدیدهها و موجودات دوروبر خودش کرده است.
ما هم به عنوان یک انسان همواره در تلاش برای بیشتر کردن اختیارات و انتخابهای خودمان در زندگی روزانه هستیم و تلاش زیادی در این خصوص انجام میدهیم.
این موضوع از تلاش برای افزایش تعداد انتخابهایی که برای سادهترین موارد همچون نوع نان، برند نوشیدنی، نوع غذا و لبنیات خودمان انجام میدهیم تا انتخاب خانه، خودرو و حتی جنسیت فرزند و ظاهر خودمان، همه را در برمیگیرد.
تمامی این موارد نشان از اراده انسان برای تسلط هر چه بیشتر بر محیط اطراف خودش دارد و به نظر میرسد با این کار احساس قدرت و آرامش بیشتری به او دست میدهد.
درواقع اگر در روز اول آفرینش، به انسان این اراده داده میشد که دامنه اختیارات و انتخابهای خود را تعیین کند، بیشک از هیچ اختیار و انتخابی در زندگی و محیط اطراف خود چشمپوشی نمیکرد.
همین زیادهخواهی و تمایل به تسلط بر همهچیز با هدف افزایش آرامش و رفاه، برخلاف انتظار، باعث از دست رفتن آرامش و آسایش انسان امروزی شده است.
همان انتخابها و تصمیماتی که قرار بود برای او راحتی و آرامش به ارمغان بیاورند، هماکنون به مهمترین دغدغه و مانع آسایش و آرامش او تبدیل شدهاند.
امروزه با توسعه تکنولوژی و رشد روزافزون تنوع و تعداد محصولات و امکانات موجود، بشر با هجوم بیشازحد انتخابها و تصمیم گیریها مواجه هست.
این موضوع باعث درگیری دائمی و بیش از حد ذهنی و فکری او در تمامی لحظات زندگیاش شده است و افزایش هر چه بیشتر گزینهها باعث افزایش ناامیدی و عجز انسانها در مقابل گزینههای مختلف گردیده
همین ناامیدی و عجز بهتدریج باعث کاهش لذت انتخاب و تصمیم گیری و در نهایت تحمل هزینههای روحی و روانی متعدد در انسان امروزی شده است.
ما از طرفی در تلاش برای افزایش گزینههای پیش روی خودمان هستیم و از طرفی دیگر حذف هر گزینه موجبات ملال و ناراحتی بیشتر ما را فراهم میآورد.
به نظر میرسد که در این میان حد بهینهای برای تعداد انتخابها و گزینهها وجود دارد که انسان امروزی در حال رد کردن آن حد بهینه و درنتیجه افزایش ناراحتی، استرس و اضطراب خودش است.
در این شرایط چه میتوان کرد و اصولاً چه رویکردی نسبت به این مسائل بایستی در پیش بگیریم؟
در دسته یادداشتهای با موضوع انتخاب و تصمیم گیری سعی خواهم کرد با مطالعه کتابها و مقالات مرتبط با این موضوع، یادداشتهای بیشتری بنویسم و در آنها به نکات و موضوعات کاربردی و مفیدی اشاره کنم.
پیشنهاد میکنم بعد از مطالعه این یادداشت، نوشتارهای زیر را هم بخوانید:
چه کسانی بیشتر در معرض تصمیمات احساسی هستند؟
ما بهعنوان انسان چرا نمیتوانیم در مقابل وسوسه هایمان مقاومت کنیم؟