شاید شما هم جزو کسانی باشید که اعتقاد دارند این روزها اگرچه امکانات و داشتههای مردم نسبت به سالهای قبل افزایش چشمگیری داشته ولی متأسفانه تفریحات و باهم بودنها و خوشگذرانیهای مردم خیلی کمتر شده است.
به نظرم دنیای امروز ما دنیای فراوانی است. دنیایی که هر چیزی که بخواهیم با کیفیتی بالا در دسترسمان است.
امروزه احتمال خیلی کمی وجود دارد که کسی از گرسنگی یا از سرما و یا بر اثر یک بیماری معمولی و پیش پا افتاده جان خود را از دست دهد. در حالی که شاید کمتر از صد سال پیش چنین اتفاقاتی به راحتی در کشور خودمان رخ میدادند و آب از آب تکان نمیخورد.
این موضوع نشانگر فراوانی و رفاه بالا در جوامع مختلف از جمله جامعه خودمان هست. اگرچه این موضوع نافی رنج و عذاب قشر محروم جوامع نیست؛ اما باید پذیرفت که ما در عصر فراوانی به سر میبریم.
با این حال همچنان افزایش داشتهها و حرص و طمع برای جمع کردن فراگیر است و تمامی ندارد.
این حرص و طمع برای جمع کردن از داشتههای فکری و مدرک دانشگاهی وجود دارد تا داشتههای مادی همچون ماشین و خانه و باغ و ویلا.
انگار که مردم در مسابقهای وارد شدهاند که در آن هر کسی بیشتر جمع کند و بیشتر انبار کند، برنده است و جز این راه بهتری برای زندگی کردن وجود ندارد.
غافل از اینکه در این شرایط پر امکانات، کم کردن و کم داشتن جزو مزیتهای رقابتی افراد است.
در دنیای امروز کسی برنده است که بیشتر و بهتر از دیگران هنر نه گفتن را بلد باشد و بهتر بتواند گزینههایی را که در نگاه اول مطلوب به نظر میرسند، حذف کند و به سراغ گزینههای مطلوبتر برود و منابع خود را برای به دست آوردن چیزهایی صرف کند که در طولانیمدت برایش ارزش بیشتری به همراه دارند.
تمرکز بر موضوعاتی که به دنبال آموختن آنها هستیم،
کم کردن صفحات و کانالهایی که در حال دنبال کردن محتوای آنها هستیم،
محدود کردن خریدهایمان،
کاهش میزان غذایی که میخوریم،
کم کردن تعداد ساعاتی که در مقابل تلویزیون سپری میکنیم،
همگی نمونههایی از هنر کم کردن در دنیا امروز هستند.
دنیایی که زیاد داشتن در آن به ارزش تبدیل شده است؛ اما در این میان همه افرادی که جزو سرآمدان یک حوزه و الگوی دیگران هستند، همین هنر کم کردن و تمرکز را در پیش گرفتهاند.
زیادهخواهی باعث حرکت همزمان در مسیرهای متضاد و متناقض و در نهایت هدر رفتن منابع خواهد شد.
آسانترین کار فکر کردن و تشخیص چیزهایی است که واقعاً نیاز داریم و دوست داریم داشته باشیم و به داراییهایمان اضافه کنیم و سختترین کار یافتن چیزهای اضافی در زندگیمان و کم کردن آنهاست.
موفقترین افراد، بیشترین مقدار تمرکز، بیشترین صرفهجویی در مصرف منابع، کمترین تعداد اولویتها، کمترین تعداد تعهدها، کمترین تعداد اهداف و سرسختانهترین برنامهها را برای رسیدن به آنها داشتهاند.
هنر کم کردن به ما خواهد آموخت که آنچه به دنبال آن هستیم، مهمترین و ضروریترین هدفمان است و به هر قیمتی باید به آن دست یابیم و جای هیچگونه غفلت و تنبلی وجود ندارد ولی تعدد اهداف و ارزشها چیزی جز گمراهی و نبود اثربخشی کافی برای ما به ارمغان نخواهد آورد.
عضویت در کانال تلگرامی روزنوشته ها
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
۵ توصیه از نسیم طالب در مورد قوهای سیاه زندگی
در باره هنر کم کردن دو جمله هست که تقدیمتان میکنم :
جوی مشک بهتر ز یک توده گل (سعدی علیه الرحمه)
کمتر، بیشتر است.
این یک تضاد زیبای زندگی است که هرچه اطرافت چیز های کمتری باشد، بیشتر و بهتر می توانی از آنها استفاده کنی
سلام. بسی خوب. کتاب Deep work خیلی عالی و بی ربط نیست به نوشته امروزتون. نمی دونم ترجمه شده یا نه ولی پیشنهاد می کنم بخونید.
امیرحسین جان،
چند وقت پیش این کتاب رو خوندم و به نظرم کتاب خیلی خوبی هست و به نکات مفید و کاربردیای توش اشاره شده.
ممنونم ازت که این کتاب رو بهم معرفی کردی.
موفق باشی.