خلاقیت: تفکر انتقادی کتابی است که با هدف تقویت تفکر انتقادی از طریق ارائه راهکارهایی برای افزایش خلاقیت بیشتر در زمینههای مختلف نگاشته شده. خلاقیت یکی از توانمندیهای اصلی و پایهای تفکر نقادانه هست. همانطور که نویسنده در ابتدای کتاب بهدرستی اشاره میکند اندیشه انتقادی میتواند نیاز به ایدههای جدید را به ما نشان داده، آنها را پالایش و تشریح کند؛ اما تفکر نقادانه بدون خلاقیت فقط روی یک پا راه میرود. ازاینرو تقویت این توانمندی گامی مهم و اثربخش در جهت داشتن تفکر انتقادی خواهد بود.
از جمله موانع مهم داشتن خلاقیت، محصور کردن فکر و ذهن در یک محدوده کوچک و عادت به ماندن در آن محدوده هست که از استعاره جعبه برای توصیف آن استفاده میشود. خیلی از اوقات ذهن اصلاً متوجه محدود بودن در یک جعبه نیست.
هنر افراد خلاق توانایی اندیشیدن در بیرون از جعبه است. وقتی اکثریت اصلاً نمیدانند که درون جعبه محصور هستند، افراد خلاق پا را فراتر گذاشته و از این طریق اندیشههای خود را توسعه میدهند و با فکری بازتر با موضوعات و مسائل مختلف مواجه میشوند.
در واقع خلاقیت توانایی افکندن نوری تازه بر یک موقعیت، یک چالش یا یک مسئله است تا بدینوسیله امکانهای جدیدی ایجاد شود که پیش از این آشکار نبودهاند. به همین دلیل این افراد خلاق هستند که میتوانند با نگاه به مسائل و موضوعات مختلف از چشماندازهای متفاوتتر، بهخوبی بر آنها تسلط یافته، نقدشان کرده و در نهایت راهکارهایی بدیع ارائه دهند.
آنتونی وستون در کتاب خلاقیت: تفکر انتقادی کوشیده با ارائه راهکارهای مختلف در کنار مثالها و تمرینهای عملی، ساده و ملموس، نحوه دست یافتن به خلاقیت را به مخاطب بیاموزد.
از جمله روشهایی که در این کتاب مورد بحث قرار گرفته، میتوان به مواجهه با بسیاری عادتهای پرتکرار فکری و عملی، تکیه به روشهای اصولی برای تقویت خلاقیت، تداعیهای نامتعارف و آزاد، غلبه بر پیشداوریها، افزایش گزینههای پیش رو، اغراق و تفکر جانبی اشاره کرد.
در ادامه، بخشهایی از کتاب را نقل میکنم.
خلاقیت با نشان دادن دنیا آن طور که ممکن است باشد، چشمانداز کاملاً جدیدی از دنیا آن طور که هست به ما نشان میدهد.
ما برای شکستن «گرایش» یا «فکر کردن بیرون از جعبه» به روش نیاز داریم. کافی نیست که فقط به کسی بگوییم «خلاق باش!» یا «جعبه عادتها را بشکن!» بدون راهنمایی بیشتر، یکی دو قدم دوروبرِ همان دایرههای قدیمی میرویم و از جایی نزدیک همان جای قبلی سر در میآوریم.
از همه ایدهها استقبال کن بدون آنکه بلافاصله بر مشکلات و مسائل احتمالی تمرکز کنی. به این ترتیب، ما ایدههای جدیدی طرح میکنیم که تازه سر از تخم درآوردهاند، امکان میدهیم رشد کنند و با بقیه مرتبط شوند. شروع کنیم به گشتوگذار و پشت سر هم به خلق ایدههای جدید کمک کنیم. بعد بیا و دنبال مسائل احتمالی هر کدام بگرد.
البته، وسوسهبرانگیزتر و بیخطرتر آن است که به هر پیشنهاد جدیدی با شک و تردید نگاه کنی: مثلاً بگویی: «بعید است بشود؛ کسی آن را دوست ندارد و غیره»؛ اما فکرپرانی از ما میخواهد عکس این کار را بکنیم: باید در نظر بگیریم که چطور یک ایده جدید به کار میآید، نه اینکه چطور این ایده بیمصرف میشود. حتی یک ایده خام و آشکارا غیرواقعی هم میتواند در جمع به ایده واقعبینانهتری تکامل پیدا کند و در عین حال، جرقهی ایدههای جدید را بزند. ایدهها روی کول هم سوار میشوند؛ اما این تویی که باید کمک کنی تا این اتفاق بیفتد.
اگر ایده خیلی خوبی درباره چیزی داری، همینطور آن را ول نکن، ببین کجاها میشود آن را به کار برد.
هیچ اجباری وجود ندارد دنیا در شکل کنونیاش باقی بماند. به همهچیز میتوان دوباره اندیشید و آن را از بیخ و بن تغییر داد. سعی کن همهچیز را آنطور که ممکن است باشد هم مجسم کنی نه فقط آنطور که هست. هیچگاه و هیچ جا از این فکر تا انجام تغییرات واقعی دست برندار.
پینوشت: حجم کتاب خلاقیت: تفکر انتقادی ۱۲۰ صفحه است که توسط آقای کاوه بویری به فارسی ترجمه و به همت انتشارات کتاب آمه منتشر شده است.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | انتقادی اندیشیدن به زبان ساده نوشته ماندانا سلحشور
معرفی کتاب | شیب نوشته ست گادین (ست گودین)
معرفی کتاب | آشنایی با مبانی استدلال اخلاقی نوشته لیندا الدر و ریچارد پل
1 دیدگاه