تاملات اثر معروف و خواندنی مارکوس اورلیوس امپراتور روم است. او در این کتاب بیشتر در جستجوی یک زندگی اصیل و بامعناست. در پی اینکه خوشبختی و آرامش چگونه حاصل میشود و زندگی بافضیلت چگونه زندگیای است. او در عمل به دنبال دست یافتن به پاسخ این پرسش هست که «چگونه میتوان زندگی را تاب آورد؟» و در تلاش برای یافتن پاسخ به این سؤال، مباحث و موضوعات آموزنده، قابلتأمل و ارزشمندی را مطرح کرده است.
مارکوس اورلیوس برخلاف آنچه از جایگاهش میتوان فهمید، زندگی چندان آسان و دلپذیری نداشته و در طول زیست خود در این دنیا دردها و تألمات متعددی را تجربه کرده است. از جمله بیماری شدید، از دست دادن فرزندان، آشوبها و تلاطمهای بسیار و دشمنیها و کارشکنیهای کارگزارانش. ولی با این وجود در جستجو برای یافتن بهترین و اصولیترین روش برای زندگی توانسته دست به آفرینش چنین اثر درخشانی بزند.
تاملات در واقع شامل توصیهها و تکنیکهای روانشناسانهایست که تلاش میکند خواننده را در برابر دشواریها و ناملایمتیهای زندگی راهنمایی و همراهی کند و روشهایی به او ارائه دهد که چندان آرامش خود را در میانه این تلاطمها از دست ندهد. راهکارهایی در مواجهه با خشم، تحقیر، مسخره شدن، بیماری و مرگ.
مارکوس اورلیوس معتقد است زندگی همچون تماشاخانهایست که ما به بازیگری در آن فراخوانده شدهایم. از نظر او تنها بخش کوچکی از اتفاقات و حوادث زندگی تحت کنترل ماست و آن بخش نیز فقط با نیروی عقل و پیروی از آن قابل هدایت و مدیریت درست خواهد بود.
پیشنهاد میکنم فرصت مطالعه این اثر ارزشمند را از دست ندهید.
بخشهایی برگزیده از کتاب تاملات
تیرهبختترین انسان کسی است که سودای فهم کل خلقت را در سر داشته باشد و به قول شاعر «به پژوهش در اعماق زمین بپردازد» و با دقتی کنجکاوانه در پی کشف اسرار ارواح دیگران باشد، غافل از اینکه به روح خویش پرداختن، و خادم وفادارش بودن، او را کفایت میکند.
اگر قرار باشد که سه هزار سال یا حتی سی هزار سال زندگی کنی، به یاد داشته باش که تنها زندگیای که انسان میتواند از دست بدهد همان زندگیای است که در لحظه اکنون دارد، و افزون بر آن، این که انسان نمیتواند غیر از زندگیای که از دست میدهد زندگی دیگری داشته باشد.
اگر به چیستی و چرایی افکار، اقوال، افعال و نقشههای دیگران فکر کنی – در یک کلام، هر چیزی که تو را از وفاداری به فرمانروای درونت بازمیدارد – فرصت انجام دادن دیگر کارها را از دست خواهی داد.
چیزهای بیرونی به هیچ وجه نمیتوانند روح را متأثر سازند؛ آنها به روح راهی ندارند، نه میتوانند آن را تغییر دهند و نه آن را به حرکت درمیآورند؛ روح معیارهای داوری خاص خود را دارد و بر اساس آنها هر تجربهای را ارزیابی میکند.
انسان جویای نام، سعادتش را در رد و قبول دیگران جستجو میکند؛ انسان لذت طلب، سعادتش را در ارضای شهواتش دنبال میکند. ولی انسان عاقل سعادتش را در رفتار خودش میجوید.
داشتههای خود را بیشازحد باارزش مشمار، زیرا در این صورت اگر آنها را از دست بدهی، مغموم و ناراحت خواهی شد.
پینوشت: نسخهای از کتاب تاملات اثر مارکوس اورلیوس که من مطالعه کردم، توسط آقای عرفان ثابتی به فارسی برگردانده شده و نشر ققنوس آن را منتشر کرده است.
لینک مشاهده شناسنامه کتاب تاملات در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | در تسلای همسر اثر پلوتارک