روزی از روزها که نیر ایال همزمان با بازی با دخترش مشغول چک کردن گوشی خودش هم بود، متوجه حرفی که دخترش در مورد موضوعی خاص زد، نشد و بعدها خودش را به خاطر این غفلت و حواسپرتی مورد سرزنش قرار داد. این اتفاق باعث شد تا او که روزی کتاب قلاب را برای کسبوکارها نوشته بود تا به آنها نحوه جذب مشتریان و مخاطبان وفادار را در فضای دیجیتال و شبکههای اجتماعی نشان دهد، به فکر نوشتن کتابی در خصوص نحوه مقابله با این تلاش کسبوکارها بیفتد. کتابی به نام انحرافناپذیر که در واقع با هدف مقابله با حواسپرتی حاصل از عوامل مختلف درونی و بیرونی، بهخصوص گوشیهای هوشمند نگاشته شد.
نیر ایال به همراه جولی لی در این کتاب تلاش میکنند تا از جوانب مختلف به مسئله حواسپرتی در زندگی انسان نگاه کنند. مشکلی که به نظر میرسد به یکی از فراگیرترین معضلات زندگی انسانهای امروزی بدل شده و جنبههای مختلف زندگی آنها را تحت تأثیر قرار داده است.
نویسندگان کتاب انحرافناپذیر ابتدا سعی کردهاند از نگاه روانشناسانه و نیازهای انسانی به این مسئله بپردازند و بعدازآن تلاششان بر این بوده که راهکارهایی عملی و کاملاً قابل اجرا به مخاطبان خویش عرضه کنند.
این راهحلها در قالب فصلهای مختلف و متناسب با محیطها و شرایط متعددی که امکان دارد روزانه در آن قرار بگیریم، ارائه شدهاند که شامل نحوه مناسبسازی محیط، تکنیکهای مدیریت اپهای تلفن هوشمند و همچنین برنامههای کامپیوتری هست.
در فصلهای انتهایی کتاب به نحوه مدیریت کودکان و نوجوانان هم پرداخته شده و در خصوص اینکه چطور میتوان آنها را در جهت مدیریت هرچه بهتر کیفیت استفاده از تلفن همراه هوشمند و همچنین برنامههای کامپیوتری هدایت کرد، راهکارهایی ارائه شده است.
بخشهایی از کتاب انحرافناپذیر
افراد انجام دادن کاری را به فکر کردن ترجیح میدهند، حتی اگر آن کار آنقدر ناخوشایند باشد که در شرایط معمول برای اجتناب از آن حاضر به پرداخت پول باشند. این ذهن تعلیمنیافته دوست ندارد با خودش تنها باشد.
* * *
ما اغلب فکر میکنیم مشکلات حواسپرتیمان را با کار بیشتر و بیشتر در هر دقیقه حل میکنیم؛ ولی مشکل اصلی این است که به خودمان وقت کافی نمیدهیم تا به کارمان برسیم. با تعیین کردن زمانبندی لازم مختص زمان «شما» و با پیگیری مداوم آن، به قولهایی که به خودمان دادهایم عمل میکنیم.
* * *
چه در محل کار باشیم چه در خانه یا تنها، از پیش برنامه ریختن و تعیین محدوده زمانی گامی اساسی برای انحرافناپذیر شدن است. با تعریف نحوه گذراندن زمانمان و هماهنگ کردن آن با ذینفعان زندگیمان، مطمئن میشویم که کارهایی را انجام میدهیم که مهماند و کارهای بیاهمیت را نادیده میگیریم. این برنامه ما را از مسائل پیشپاافتاده در روز رها میکند و زمانی را که باارزشتر از آن است که تلف کنیم، به ما بازمیگرداند.
* * *
تصویر ما از خودمان تأثیر قابلملاحظهای روی رفتار ما دارد و به الزاماتی بیش از جایگاه اخذ رأی نیاز دارد. هویت یکی دیگر از میانبرهای شناختی است که به مغز ما کمک میکند پیشاپیش انتخابهای سخت انجام دهیم و بدین طریق تصمیمگیری را کارآمدتر میکند.
* * *
از آنجایی که ما برای فرار از ناراحتی به دستگاههای دیجیتالمان متوسل میشویم، وقتی فقدان کنترل را تجربه میکنیم، اغلب برای داشتن احساس بهتر دستمان را بهسوی ابزارهای فناورانه دراز میکنیم. بررسی ایمیل یا وارد صحبت شدن در موضوع یک چت گروهی به ما احساس سودمندی میدهد؛ صرفنظر از اینکه آیا کارهایی که انجام میدهیم واقعاً چیزها را بهتر میکنند یا نه.
* * *
پینوشت: من کتاب انحرافناپذیر نوشته نیر ایال و جولی لی را با ترجمه خانم عادله میرزائی مطالعه کردم که نشر خوب آن را منتشر کرده است.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | سکوت در عصر سروصدا نوشته ارلینگ کاگه