برای هرکدام از ما پیش آمده است که در یک سری شرایط ناخوشایند قرار بگیریم و با مشکلات خاصی در موقعیتهای مختلف مواجه باشیم. عکسالعمل هریک از ما در مقابل این شرایط و نحوه رفتارمان در این نوع موقعیتها بسیار تعیینکننده است.
برای مثال فردی که در محل کار خود شرایط نامناسب و ناخوشایندی را تجربه میکند، درنهایت باید انتخاب کند که چگونه با این شرایط مواجه شود.
کسی که در زندگی زناشویی خود مشکلات عدیدهای را تجربه میکند، درنهایت در خصوص نحوه مواجهه خود با این مشکل و چگونگی رفتار و موضعگیری در مقابل شریک عاطفیاش باید تصمیم بگیرد.
نحوه برخورد با این نوع مشکلات به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ آلبرت هیرشمن در کتاب خروج، اعتراض و وفاداری دو مؤلفه تأثیرگذار بر نحوه برخورد افراد با این نوع مشکلات را توضیح میدهد.
مؤلفه اول پذیرش یا عدم پذیرش وضع موجود است. به این معنی که ما تصمیم بگیریم که با شرایط موجود کنار بیاییم و آن را قبول کنیم و یا اینکه درصدد رهایی از آن از طریق خروج از رابطه و متارکه باشیم.
مؤلفه دوم هم وفاداری یا عدم وفاداری به سازمان یا شخص مقابل است. با توجه به این مؤلفه ما تصمیم میگیریم که پایبند به تعهدات خودمان در رابطه با طرف مقابل باشیم یا اینکه در خصوص تعهداتمان کاملاً بیتفاوت و منفعلانه عمل کنیم.
بر اساس این دو مؤلفه چهار نوع برخورد با این مشکلات را میتوان در تعریف کرد:
۱. اعتراض
نوع اول برخورد اعتراض است که ناشی از وفاداری فرد است و با هدف تلاش در جهت تغییر وضع موجود صورت میگیرد.
به این معنی که فرد قصد پذیرش شرایط نامناسب موجود را ندارد و درصدد تغییر آن برمیآید و از طرفی پایبندی خود نسبت تعهدات و وظایف محوله را حفظ میکند.
در این شرایط فرد شروع به اعتراض میکند و سعی میکند در جهت تغییر و بهبود وضع موجود قدم بردارد.
برای مثال فردی که در یک سازمان به دلیل شرایط نامناسب کاری دست به اعتراض میزند و تلاش میکند که شرایط کاری خود را تغییر دهد، در این دسته جای میگیرد.
۲. پافشاری
نوع دوم برخورد، پافشاری است. در این شرایط فرد تصمیم میگیرد وضعیت ناخوشایند موجود را بپذیرد و با آن کنار بیاید و از طرفی به تمامی وظایف و تعهدات خودش هم پایبند بماند.
به این صورت که حاضر میشود فشار، رنج و زحمت را تحمل کند و مدام حرصوجوش بخورد ولی اقدامی در جهت تغییر انجام ندهد و از طرفی به بهترین شکل ممکن به تعهدات و وظایف خودش عمل کند.
فردی که تصمیم میگیرد با شرایط سخت محیط کار خود کنار بیاید و هیچ قدمی در جهت اصلاح یا اعتراض برندارد و وظایفش را بهخوبی به انجام برساند، در این دسته جای میگیرد.
۳. سکوت
نوع سوم برخورد در این شرایط، سکوت است. به این صورت که فرد وضع موجود را میپذیرد و قصد ایجاد تغییر در شرایط و وضعیت ناخوشایند موجود را ندارد ولی دیگر هیچ وفاداری نسبت به سازمان یا طرف مقابل هم وجود نخواهد داشت.
فردی که در سازمان خود علیرغم شرایط سخت و دشوار میماند و اعتراضی هم نمیکند ولی هیچگونه دلبستگی و وفاداری نسبت به سازمان ندارد و خود را متعهد به انجام امور به بهترین شکل ممکن نمیداند، در این دسته جای میگیرد.
۴. خروج
در این حالت فرد نه شرایط موجود را میپذیرد و نه اینکه احساس وفاداری و وابستگی به سازمان یا فرد مقابل میکند.
چنین فردی ترجیح میدهد کشور، سازمان و یا شریک عاطفی خود را ترک کند و به شکلی دیگر زندگی خود را ادامه دهد.
این روش خسارتبارترین گزینه برای سازمان یا شخص مقابل است.
انتخاب هر یک از این طرز برخوردها در مشکلات موجود بستگی زیادی به شرایط و ترجیحات فرد دارد ولی آشنایی با این چهار نوع برخورد شاید باعث شود که به شناخت کاملتر و جامعتری از راههای پیش رو دست یابیم و در نهایت تصمیمات بهتری بگیریم.
شاید دوست داشته باشید این مطالب را هم بخوانید:
بزرگترین مزیت رقابتی فردی که باعث تمایز شما از دیگران خواهد شد