معرفی کتاب | قدرت عادت نوشته چارلز دوهیگ

معرفی کتاب قدرت عادت نوشته چارلز دوهیگ

مغز ما تمام تلاش خود را به کار می‌بندد تا با صرف کمترین منابع به بیشترین بازدهی و خروجی دست یابد و ایجاد عادت‌ها یکی از راهکارهای اثربخش مغز برای رسیدن به این هدف است. ازاین‌رو بسیاری از کارهای روزمره ما نه از روی آگاهی و تصمیمات و ارزیابی‌های مکرر بلکه از روی عادت انجام می‌شوند. به همین خاطر اگر در پی رشد، توسعه فردی و اصلاح روندهای جاری زندگی خودتان هستید، ناچار باید توجه اصلی‌تان را بر عادت‌های روزمره متمرکز کنید. چارلز دوهیگ در کتاب قدرت عادت تلاش کرده تا با تشریح ساختار عادت‌های انسانی، راهکارهایی برای ایجاد و یا اصلاح عادات در اختیار ما قرار دهد.

در واقع انجام اقدامات روزمره از روی عادت و به شکلی خودکار کمترین فشار را برای مغز به همراه دارد؛ بنابراین بدون وجود عادت‌ها و با حذف عملکرد خودکار سیستم تصمیم‌گیری و اقدام انسانی، ذهن ما ناچاراً درگیر چالش‌ها و جزئیات بسیاری خواهد شد که از توانش خارج است. به همین علت، ایجاد عادت یک راه‌حل مفید و اثربخش در جهت افزایش کارایی مغز است. اما در صورت غفلت از عادت‌هایی که در زندگی روزمره ما وجود دارند و ما بر اساس آنها اقدام می‌کنیم، مسیرهایی را خواهیم پیمود که چندان آگاهانه و با توجه به اهداف و ارزش‌های فردی‌مان انتخاب نشده‌اند.

چارلز دوهیگ در کتاب قدرت عادت ابتدا به این نکته می‌پردازد که هر عادت شامل سه مرحله است: محرک، انجام کار تکراری و پاداش. برای مثال:

ما احساس بی‌حوصلگی می‌کنیم (محرک)، گوشی تلفن همراه را برداشته، بر روی آیکون برنامه اینستاگرام ضربه زده وارد اینستاگرام می‌شویم (کار تکراری)، و با دیدن لایک‌ها و درخواست‌های دوستی و همچنین تصاویر به اشتراک‌گذاشته شده توسط دیگر دوستانمان احساس خوشایند موقتی بهمان دست می‌دهد (پاداش).

احساس خستگی و کلافگی می‌کنیم (محرک)، سیگاری را از پاکت درآورده و روشن کرده و پک اول را می‌زنیم (کار تکراری)، بر اثر استنشاق دود و نیکوتین موجود در آن احساس خوبی بهمان دست می‌دهد (پاداش).

این سیستم تکراری را در بسیاری از اقدامات روزمره می‌توان مشاهده کرد و البته شناسایی و کشف همین سیستم‌های تکراری و هر کدام از اجزای آن به شکلی درست، می‌تواند یک اقدام مهم و اثربخش در اصلاح زندگی و بهبود روندهای روزمره ما باشد.

چارلز دوهیگ کتاب را در قالب سه فصل نوشته است:

  • فصل اول: عادات افراد موفق
  • فصل دوم: عادات سازمان‌های موفق
  • فصل سوم: عادات جوامع

در هرکدام از فصل‌ها نویسنده تلاش کرده تا عادات مختلف افراد، سازمان‌ها و جوامع را در چرخه اشاره‌شده تبیین کرده و ذهن ما را هر چه بیشتر با این فرایند آشنا کند.

نکته مهم دیگری که چارلز دوهیگ در این کتاب به آن پرداخته این است که عادت‌ها معمولاً از بین نمی‌روند ولی می‌توان با شناسایی درست سه جزء تشکیل‌دهنده یک عادت مشخص، بخش اقدام تکراری را با اراده و اختیار خود تغییر داده و از این طریق عادت‌های نادرست و ناخوشایند را در زندگی تغییر داد.

کتاب قدرت عادت، در مجموع کتابی است بر مبنای تحقیقات علمی و مستند که به نکات خوب و مفیدی در آن اشاره شده است که این مسئله باعث می‌شود مطالعه آن برای هر کسی مفید و اثربخش باشد. اما مشکلی که من در حین مطالعه کتاب با آن مواجه بودم، اینکه به دلیل تکرار بیش از حد برخی نکات و همچنین روایت داستان‌هایی با جزئیات زیاد که نقش چندانی هم در تبیین درست موضوعات و نکات مطرح شده در کتاب ندارند، در بخش‌هایی مطالعه کتاب خیلی خسته‌کننده و کسالت‌بار پیش می‌رفت. به نظرم می‌شد با حذف بخش‌هایی از کتاب بدون اینکه آسیبی به محتوای اصلی و نکات مطرح‌شده در آن وارد شود، کتاب را خواندنی‌تر و حجم آن را کمتر کرد.

 

بخش‌هایی از کتاب قدرت عادت نوشته چارلز دوهیگ

 

بیشتر تصمیماتی که در طی روز می‌گیریم، ممکن است تصمیم‌گیری‌های عاقلانه‌ای به نظر برسند؛ اما در واقع، همیشه این‌چنین نیست. این تصمیمات همان عادات ما هستند، هر تصمیمی به‌نوبهٔ خود شاید کاری بسیار کوچک باشد؛ مثلاً، غذاهایی که سفارش می‌دهیم، سخنانی که هر شب به فرزندانمان می‌گوییم، پولی که خرجش می‌کنیم یا در بانک پس‌انداز می‌شود، آن زمان که ورزش می‌کنیم، نحوه ساماندهی به افکارمان و …؛ اما انجام دادن همین کارهای روزمره بر سماجت، خلاقیت، امنیت مالی و شادی ما تأثیر فراوانی می‌گذارند.

* * *

دانشمندان می‌گویند: «دلیل پیدایش عادات این است که مغز ما پیوسته به دنبال راه‌هایی است که دست از تماس بردارد. مغز تلاش می‌کند تا هر عمل روزمره‌ای را به عادت تبدیل کند؛ زیرا عادات باعث می‌شوند مغز ما بیشتر استراحت کند. همین استعداد ذخیره‌کردن فعالیت، خود امتیازی مهم محسوب می‌شود.»

* * *

مشکل اصلی این است که مغز نمی‌تواند به تفاوت بین عادات خوب و بد پی ببرد؛ بنابراین، چنانچه عادت بدی داشته باشید، این عادتِ درونیِ مغز در انتظار محرک‌ها و پاداش‌های درست باقی می‌ماند.

* * *

عادات، قوی اما ظریف‌اند. آنها می‌توانند به شکل ناخودآگاه پدید آیند یا سنجیده شوند. آنها اغلب بدون اجازه ما به وجود می‌آیند؛ اما با تغییر اجزایشان دوباره شکل می‌گیرند. آنها زندگی ما را فراتر از محدوده درکمان تشکیل می‌دهند. در حقیقت، عادات آن‌قدر قوی‌اند که باعث می‌شوند مغزمان، خارج از درک ما به آنها وابسته شود.

* * *

متأسفانه هیچ مجموعه مشخص و تضمین‌شده‌ای وجود ندارد که برای همه مؤثر واقع شود. می‌دانیم که عادت ریشه‌کن نمی‌شود؛ پس باید جایگزین شود و می‌دانیم که هنگام اعمال قاعده طلایی تغییر عادت، عادات تأثیرپذیرتر می‌شوند. چنانچه همان محرک و همان پاداش را حفظ کنیم، امکان ایجاد کار تکراری و روزمره تازه‌ای وجود دارد؛ اما این کافی نیست. برای اینکه عادت تغییرکرده بماند؛ افراد باید باور داشته باشند که تغییر امکان‌پذیر است و آن باور اغلب فقط با کمک گروه نمایان می‌شود.

* * *

پی‌نوشت: من کتاب قدرت عادت نوشته چارلز دوهیگ را با ترجمه خانم پروین بیات مطالعه کردم که توسط انتشارات هورمزد منتشر شده است.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

معرفی کتاب | عالی و فوق العاده باش اثر کال نیوپورت

معرفی کتاب | اخبار را دنبال نکنید اثر رولف دوبلی

معرفی کتاب | انحراف‌ناپذیر اثر نیر ایال و جولی لی

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *