معرفی کتاب | خطاهای ساختاری در اندیشه نوشته علی نسیمی

معرفی کتاب خطاهای ساختاری در اندیشه نوشته علی نسیمی

کتاب خطاهای ساختاری در اندیشه یکی از منابع تألیفی به زبان فارسی در زمینه خطاهای شناختی و خطاهای ذهنی است که دکتر علی نسیمی عضو هیئت‌علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در گروه فیزیولوژی آن را تألیف کرده و در سال ۸۸ منتشر شده ولی بعدازآن متأسفانه تاکنون دیگر تجدید چاپ نشده است که می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد.

کتاب با عنوان دوم بحثی از روان‌شناسی ادراک شامل هفت فصل است که در فصل اول تعاریف و کلیات مرتبط با ذهن و خطاهای ذهنی ارائه شده است. نویسنده، در فصل دوم کتاب به سراغ خطاهای حسی همچون خطای بینایی و شنوایی رفته و با ارائه‌ای مختصر در زمینه فیزیولوژی بدن و علوم فیزیک، خطاهای موجود را توضیح داده است.

فصل سوم هم اختصاص به خطاهای شناختی ناشی از تمایلات و انگیزه‌های شخصی دارد و فصل چهارم هم در خصوص همین جنس خطاها ولی از نوع اجتماعی آن است.

در فصل پنجم خطاهای ادراکی عمومی و قیاسی به‌اختصار بیان شده‌اند و فصل ششم هم به خطاهای مربوط به استقرا اختصاص یافته است.

در نهایت در فصل هفتم نویسنده تلاش کرده تا روش‌ها و راهکارهایی برای مقابله با خطاهای شناختی انسان ارائه دهد و نکاتی کاربردی در این خصوص به مخاطبان خود پیشنهاد کند.

در مجموع کتاب دارای زبان ساده و مثال‌های متعدد برای فهم و درک هر چه بهتر موضوعات و نکات مطرح شده است. به نظرم مهم‌ترین مشخصه این کتاب ارجاع به مقالات و منابع علمی متعدد در پانویس صفحات کتاب است که تعداد این ارجاعات در برخی صفحات از تعداد انگشتان یک دست هم فراتر می‌رود که به نظرم می‌تواند سرنخ‌های خوبی برای مطالعه و عمیق شدن بیشتر در موضوعات مرتبط با مفاهیم مطرح‌شده در کتاب باشد.

 

بخش‌هایی از کتاب خطاهای ساختاری در اندیشه

 

آنچه در جهان پیرامون ماست صرفاً ذرات، مولکول‌ها و انرژی‌های مختلف است. نه زیبایند و نه زشت، نه دوست‌داشتنی‌اند و نه نفرت‌انگیز، نه دلپذیرند نه مشمئزکننده، خلاصه هیچ عاطفه خاصی در جهان فیزیکی پیرامون ما وجود ندارد. این ذهن ماست که به ادراکات حسی ما رنگ عاطفی می‌دهد. با دیدن صحنه‌ای می‌گرییم و با دیدن صحنه دیگری می‌خندیم. ما به‌طور ذهنی، تمایلات و پیش‌فرض‌ها و عواطف خود را به واقعیت‌های خارجی انتساب می‌دهیم. نسبی بودن شدید این عواطف، ذهنی بودن آنان را آشکار می‌کند.

* * *

افراد متمایل‌اند که آن چیزی را باور کنند که می‌خواهند؛ اما ظرفیت انجام این کار توسط شواهد عینی و توسط توانایی فرد برای ساختن توجیه معقول، محدود می‌شود. اکثر افراد گمان می‌کنند که واقع‌گرا هستند و گمان می‌کنند که باورهایشان به‌طور نزدیکی متکی بر شواهد است؛ اما نمی‌دانند که پروسه استنباط آنان به‌وسیله اهدافشان (امیال و اغراض) دچار خطا می‌شود. مثلاً بسته به خواسته و تمایل فرد، ذهن به دسته خاصی از اطلاعات حافظه دسترسی پیدا می‌کند؛ اصول و باورها و قوانین خاص را برای استنباط به کار می‌گیرد و حتی می‌تواند در شرایط مختلف نتایج متضاد را توجیه عقلی کند؛ بنابراین انگیزه‌های ما بر عقاید و باورهای ما تأثیر می‌کنند و یافتن شواهد و استدلال‌های عقلانی که آن عقیده را توجیه کند، موجب راحتی فرد می‌شود.

* * *

انسان به‌طور طبیعی خودبزرگ‌بین است که طبعاً موجب خطا در درک خویش می‌شود. در مقابل، عده‌ای توصیه به تواضع و تحقیر افراطی خویش می‌کنند که این هم خطای مسلم است. هیچ‌چیز گران‌بهاتر و مفیدتر از شناخت واقعیت نیست. شناخت واقعیت جهان خارج یا شناخت واقعیت خویش.

* * *

پی‌نوشت: کتاب خطاهای ساختاری در اندیشه تألیف دکتر علی نسیمی در سال ۸۸ و توسط نشر پرسش منتشر شده است.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

معرفی کتاب | دروغ‌های مسلح اثر دنیل جی. لویتین

معرفی کتاب | درآمدی بر تفکر انتقادی نوشته حسن قاضی‌مرادی

معرفی کتاب | واضح اندیشیدن اثر ژیل لوبلان

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *