تفکر هوشمندانه نوشته مایکل کالت، کتابی است با موضوع تفکر نقادانه و با محوریت حال مسائل و مشکلات زندگی و کسب و کار با تکیه بر این مهارت.
نویسنده در پشت جلد کتاب اینطور در مورد محتوای آن توضیح میدهد:
تفکر، فرایندی است که هر انسانی برای حل مسائل، اتخاذ تصمیم، تولید ایدههای جدید و خلاق بودن از آن استفاده میکند. هدف کتاب تفکر هوشمندانه، پاسخ به این سؤال است که «ما دقیقاً چگونه میتوانیم در حل کردن مسائل، تصمیمگیری و خلاقیت بهتر باشیم؟» در واقع، سؤال این است که «اگر تفکر چیزی است که ما از آن برای حل مسائل استفاده میکنیم، پس چگونه میتوانیم تفکرمان را در ارتباط با حل کردن مسائل بهبود دهیم؟» ایده نوشتن این کتاب از چندین سال قبل با هدف کمک به دیگران برای پاسخ به این سؤال، ایجاد شده است.
تفکر انتقادی درباره هوشمندتر کردن افراد نیست؛ بلکه درباره استفاده از مجموعه ابزارها و تکنیکها برای تفکر اثربخشتر است. تفکر انتقادی بهره هوشی را بالا نخواهد برد، اما به افراد کمک میکند تا هر میزان هوشی را که دارند به کار گیرند تا راهحلهای سطح بالاتری ایجاد کنند. تفکر انتقادی همه حصارها را برای همه برمیدارد و هم عملکرد کلی افراد و هم عملکرد سازمانها را بهبود میبخشد.
کتاب شامل سیوچهار فصل در قالب پنج بخش هست:
در بخش اول به معرفی و بیان چارچوبهای تفکر نقادانه و تعاریف و اصطلاحات مرتبط با آن پرداخته شده.
شفافیت اولین و مهمترین مرحله تفکر انتقادی هست. با همین نگاه در بخش دوم در مورد فهم موضوع، مسئله، هدف یا مقصود یک مسئله توضیح داده شده است.
بعد از ایجاد شفافیت در مورد مسئله و مشکل موجود، باید در پی ایده، راهحل و راهکار برای حل مسئله باشیم. نویسنده در بخش سوم روشهای دستیابی به راهحل در حل مسائل را توضیح داده است.
در بخش چهارم هم روشهای خلاقانهای همچون تفکر خارج از چارچوب، تفکر ربایشی و تفکر غیرممکن برای دستیابی به راهحلهای جدید معرفی شدهاند.
در نهایت بخش پنجم مربوط به روشهای تصمیمگیری برای انتخاب راهحل و ریسکهای ناشی از آن است.
در ادامه، پاراگرافهایی از کتاب را نقل میکنم:
ذهن شما در تلاش برای سادهسازی چیزهایی است که در اطراف شما است؛ لذا چیزهایی را که به نظر مهم نمیآیند، و یا فکر میکند که میداند را دور میاندازد. مشکل اینجاست که ذهن شما به شما نمیگوید که در حال دور انداختن بعضی چیزهاست؛ فقط آنها را دور میاندازد.
چرا؟ یکی از بهترین سؤالاتی است که شما میتوانید در طول فرایند تفکر انتقادی بپرسید. پرسیدن از چرایی به سؤالاتی منجر میشود که برای ما دانش فراهم میکند و به وسیله آن به ما گزینههای انتخاب میدهد و همانگونه که سر فرانسیس بیکن میگوید، «دانش، قدرت است». دانش به ما اجازه میدهد تا خلاقتر بوده، مسائل را حل کرده و تصمیمات بهتری بگیریم.
متأسفانه، اکثر رخدادهایی که در زندگی ما اتفاق میافتند، سیاهوسفید یا صفر و یک نیستند. زندگی ما پر از شاید، بستگی دارد و گاهی اوقات است. حتی عبارتهایی که در آنها از واژه همیشه یا هرگز استفاده میکنیم، معمولاً مطلق نیستند؛ ما عموماً منظورمان «تقریباً همیشه» و «تقریباً هرگز» است.
وقتی شما چیزی را بارها و بارها بشنوید، ممکن است بهاشتباه فکر کنید که واقعیت است. وقتی کسی که دارای اعتبار است، چیزی بگوید، ممکن است شما گمان کنید که حرف او واقعیت است.
وقتی کسی از واژههایی مانند همیشه، هرگز، هیچکدام یا همه استفاده میکند، باید تعجب کرد. گزارههایی که این واژهها در خود دارند، دلالت بر واقعی بودن این جملات دارند، اما اغلب واقعی نیستند.
پینوشت: کتاب تفکر هوشمندانه را آقایان محمدمهدی محمودی و محمدصابر مرشد به فارسی ترجمه کرده و توسط انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) منتشر شده است.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
تفکر نقادانه چیست؟ | توانمندیهای یک متفکر نقاد