معرفی کتاب | آنسان که انسان می اندیشد نوشته جیمز آلن

معرفی کتاب | آنسان که انسان می اندیشد نوشته جیمز آلن

موضوع اصلی کتاب آنسان که انسان می اندیشد نوشته جیمز آلن، اندیشه و تأثیرات مهمی است که بر زندگی و شخصیت ما انسان‌ها می‌گذارد. نویسنده معتقد است با مطالعه و عمل به توصیه‌ها و پیشنهادات این کتاب می‌توان یک زندگی بر پایه آگاهی و سعادت بنا نهاد.

بسیاری معتقدند، کتاب آنسان که انسان می اندیشد سنگ بنای جنبش خودیاری و تفکر نوین و همچنین الهام‌بخش بسیاری از نویسندگان و استادان انگیزشی از جمله جیم ران، دنیس ویتلی و جان مکسول بوده است.

نویسنده کتاب، جیمز آلن متولد سال ۱۸۶۴ در شهر لیسستر انگلستان، بنیان‌گذار جنبش خودیاری و تفکر نوین است. او در پانزده‌سالگی پدرش را از دست داد و مجبور شد برای گذران زندگی و کسب درآمد ترک تحصیل کند. تا سن سی‌وهشت‌سالگی در مؤسسات مختلف به منشی‌گری مشغول بود و در سی‌وهشت‌سالگی تحت تأثیر آثار نویسنده بزرگ روس لئو تولستوی شروع به نویسندگی کرد و توانست طی نه سال نوزده عنوان کتاب منتشر کند. موضوع اکثر کتاب‌های او در خصوص به خدمت گرفتن نیروی اندیشه جهت رشد شخصی و بهبود شرایط زندگی است.

کتاب آنسان که انسان می اندیشد در سال ۱۹۰۲ نوشته و منتشر شده است. همان‌طور که اشاره شد، موضوع محوری این کتاب تأثیر اندیشه بر جسم و روح آدمی و جنبه‌های مختلف زندگی و در نهایت بهبود و توسعه فردی از طریق رشد و پرورش آن است.

در ادامه بخش‌هایی از کتاب را نقل می‌کنم.

 

انسان به معنای واقعی کلمه، آنسان است که می‌اندیشد و شخصیت او حاصل جمع افکار اوست.

 

یک شخصیت شریف و متعالی به‌واسطه بخت و اقبال شکل نمی‌گیرد، بلکه حاصل تلاشی مستمر در راستای تفکر صحیح و معلول پرورش درازمدت در جوار افکار متعالی است.

 

اندیشه و شخصیت یکی هستند و همان‌گونه که شخصیت به‌واسطه محیط و شرایط نمود می‌یابد و آشکار می‌شود، شرایط محیط زندگی انسان هم همواره با احوال درونی او هماهنگ و مرتبط است.

 

انسان مادامی که خود را بنده شرایط بیرونی بداند اسیر دست روزگار خواهد بود، اما وقتی دریابد که نیرویی خلاق و سازنده است و می‌تواند به خاک و بذرهای نهانی وجودش که شرایط از آن جوانه می‌زند فرمان دهد، ارباب و حاکم بر حق زندگی خودش می‌شود.

 

افکار و آرزوهایی که انسان در سر می‌پروراند (خواه پست و حقیر باشند، خواه متعالی) عاقبت در زندگی او به بار خواهند نشست.

 

انسان‌ها آن چیزی را که خواهان آن هستند جذب نمی‌کنند، بلکه آن چیزی را جذب می‌کنند که همسان با خودشان است.

 

انسان‌ها تا زمانی که افکار ناسالم داشته باشند، خونشان آلوده و مسموم خواهد بود. زندگی و بدن سالم، از دلی پاک و سالم نشئت می‌گیرد و زندگی و بدنی ناسالم و مسموم، از ذهنی مسموم.

 

درست همان‌طور که یک مرد ضعیف‌الجثه با تمرین‌های بدنی مستمر می‌تواند خود را قوی کند، اندیشه هم با تفکر صحیح و مستمر تقویت می‌شود.

 

تمام امور انسان با تلاش نتیجه‌بخش خواهد شد. نتیجه بسته به میزان تلاش است. بخت و اقبالی در میان نیست.

 

آرامش خاطر، یکی از گوهرهای زیبای خرد و حاصل تلاشی مستمر در زمینه خویشتن‌داری و تسلط بر نفس است. این ویژگی حاکی از پختگی و بلوغ فکری، و آگاهی عمیق از قوانین و عملکرد اندیشه است.

 

پی‌نوشت: من کتاب ۶۸ صفحه‌ای آنسان که انسان می اندیشد را که توسط نشر آریاگهر منتشر شده، با ترجمه امیرحسن مکی مطالعه کردم. همین کتاب قبلاً توسط خانم گیتی خوشدل و با عنوان «تو همانی که می‌اندیشی» توسط انتشارات قطره در سال ۸۲ منتشر شده است.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

معرفی کتاب | نقشه راه موفقیت نوشته جان سی مکسول

معرفی کتاب | تمرین نیروی حال نوشته اکهارت تله

معرفی کتاب | دیگردوستی مؤثر نوشته پیتر سینگر

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *