معرفی کتاب | حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد از یانیس واروفاکیس

حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد از یانیس واروفاکیس

تابه‌حال در اینجا کتابی مرتبط با اقتصاد معرفی نکرده‌ام. کتاب حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد را به توصیه یکی از دوستان مطالعه کردم و برخلاف آن چه احتمالاً بسیاری از افراد نه چندان آشنا با دانش اقتصاد و مباحث تخصصی اقتصادی انتظار داشته باشند، کتاب بیش از حد تخصصی و خسته‌کننده نیست و مطالعه آن برای هرکسی که مشغول زندگی در جوامع امروزی و سروکله زدن با سیستم اقتصادی مدرن هست، می‌تواند مفید و تأثیرگذار باشد.

نویسنده کتاب، یانیس واروفاکیس اقتصاددان مشهوری است که قبلاً وزیر دارایی یونان بوده. او در این کتاب تلاش کرده اقتصاد و داستان شکل‌گیری آن را از اوایل زندگی بشر تا به امروز به شکلی ساده، روان و شیرین روایت کند و در نهایت ریشه‌ها و دلایل نابرابری‌های حاکم بر جوامع امروزی و مشکلات متعددی که این روزها با آن مواجه هستیم را به زبانی ساده بیان کند.

واروفاکیس بنا به ادعای خودش این کتاب را در نه روز نوشته و ساده‌ترین کتابی است که بدون رعایت اصول نگارش کتاب‌های علمی و دانشگاهی منتشر کرده است. او دو دلیل برای نگارش این کتاب برمی‌شمارد:

دلیل اول تلاش برای متقاعد کردن خوانندگان کتاب نسبت به این موضوع که اقتصاددان‌های حاکم بر اقتصاد جوامع ما آن‌قدرها هم که فکر می‌کنیم متخصص نیستند و همیشه تصمیمات اصولی و به نفع اکثریت اتخاذ نمی‌کنند. به همین خاطر ما نباید به‌راحتی تسلیم متخصصان خودخوانده اقتصادی شویم و کل زندگی‌مان را به دست مطامع و منافع شخصی و گروهی آنان بسپاریم.

دلیل دوم هم همان‌طور که از عنوان کتاب برمی‌آید آشنا کردن دخترش سِنیا با اصول اقتصادی حاکم بر جهان مدرن امروزی به زبانی ساده بوده است. دختری که هزاران کیلومتر دورتر از پدر و در استرالیا زندگی می‌کند و شاید هیچ‌وقت فرصتی پیش نیاید که بتواند به شکلی حضوری این موضوعات را برای او توضیح دهد.

به نظرم کتاب، به زبانی ساده و روان نگاشته شده و با توجه به داستان‌ها و تمثیل‌های ملموس و قابل درکی که در میانه بحث‌ها روایت می‌شود، خواندن آن برای هر کسی می‌تواند لذت‌بخش و آموزنده باشد. از طرفی بسیاری از ما به‌عنوان افرادی نه‌چندان متخصص در زمینه اقتصاد به خاطرِ نداشتن دانشی ابتدایی در خصوص اصول اقتصادی همیشه ناچار از پذیرش بسیاری از ادعاهای بی‌پایه‌واساس افراد به‌ظاهر متخصص و کنار آمدن با کمبودهای حاصل از ناکارآمدی سیستم‌ها و تصمیمات غیراصولی مدیران هستیم. ولی شاید با آشنایی ابتدایی که از طریق این کتاب و کتاب‌های مشابه می‌توانیم به دست آوریم، بتوانیم تا حدی با شرایط حاکم بر جامعه و کسب‌وکارها آشنا شویم و در مواقع لازم بتوانیم مسیرهای بهتری را برای خود انتخاب کرده و تصمیمات اصولی‌تری بگیریم.

 

بخش‌هایی از کتاب حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد

 

شرایط جغرافیایی مقدری موجب شد که آفریقا، استرالیا و آمریکا به دست اروپاییان استعمار شوند. این هیچ ربطی به دی.ان.ای. شخصیت و یا هوش ندارد. اگر بخواهیم ساده‌تر اما دقیق‌تر بگوییم، کاملاً به‌خاطر شکل و موقعیت قاره‌های متفاوت بود. اما نوع دیگری از نابرابری هم هست که نمی‌توان آن را با جغرافیا توضیح داد: نابرابری درون یک اجتماع یا کشور. برای درک این نوع از نابرابری، باید درباره اقتصاد حرف بزنیم.

* * *

همین‌که بزرگ شوی و پستی و بلندی‌های اقتصاد را بیشتر تجربه کنی، متوجه ریاکاری تکان‌دهنده‌ای خواهی شد: در خلال روزهای خوب، بانکداران، کارفرمایان – در کل افراد پول‌دار – تمایل دارند مخالف دولت باشند. آنها دولت را به‌عنوان «ترمزی در راه توسعه»، «انگلی» که از بخش خصوصی از طریق مالیات تغذیه می‌کند و «دشمن آزادی و کارآفرینی» می‌خوانند و نقد می‌کنند. زیرک‌ترینشان با این ادعاها که «چیزی به نام جامعه وجود ندارد و فقط افراد و خانواده‌ها وجود دارند» یا «جامعه به‌قدر کافی خوب تعریف نشده تا دولت بخواهد به آن خدمات بدهد»، تا جایی پیش می‌روند که بگویند دولت هیچ‌گونه حق اخلاقی یا مسئولیتی برای خدمت به جامعه ندارد. اما، وقتی فروپاشی اقتصادی به‌خاطر اعمال خودشان رخ می‌دهد، همان‌ها که با شور و حرارت بسیاری در مخالفت با مداخله اساسی دولت در اقتصاد سخنرانی‌های آتشین کرده بودند ناگهان خواهان کمک دولت می‌شوند. آنها نعره می‌زنند «پس این دولت کجاست تا به داد ما برسد؟»

* * *

وقتی می‌بینی قدرتمندان یا سخن‌گویانشان حکومت را شیطانی می‌خوانند و دولت و بدهی عمومی را به سخره می‌گیرند، به یاد داشته باش که آنها به دولت به همان شدتی نیاز دارند که به کلیه و شش‌هایشان.

* * *

همان‌طور که جان استوارت میل، فیلسوف و اقتصادسیاسی‌دان انگلیسی، در سال ۱۸۳۱ به ما هشدار می‌داد: «بهتر است یک انسان ناخشنود باشی تا یک خوک خشنود، بهتر است سقراط ناخرسند باشی تا احمق خوشحال. و اگر فرد احمق یا خوک نظر دیگری دارند به این دلیل است که آنها ماجرا را از طریق خودشان می‌بینند». به بیان دیگر، نادانی شاید موهبت باشد اما شادکامی اصیل نیاز به چیزی کاملاً خلاف این دارد.

* * *

پی‌نوشت: کتاب حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد نوشته یانیس واروفاکیس را آقای فرهاد اکبرزاده به فارسی ترجمه و نشر بان آن را منتشر کرده است.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

معرفی کتاب | اخبار را دنبال نکنید اثر رولف دوبلی

معرفی کتاب | قوانین طبیعت انسان اثر رابرت گرین

معرفی کتاب | چرا کار می‌کنیم؟ نوشته بری شوارتز

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *