خیلی وقت بود که میخواستم کتاب تصمیم گیری نوشته یونا لرر را مطالعه کنم، حتی یک بار هم شروع کردم و حدود شصت صفحه از آن را خواندم اما احساس کردم که یک سری حرفهای تکراری و کلیشهای در آن زده شده و رهایش کردم تا اینکه اخیراً به سراغش رفتم. چون چند نفر از افرادی که قبولشان داشتم این کتاب را معرفی کرده بودند و میدانستم که ارزش صرف وقت و مطالعه را دارد. در نهایت بعد از اینکه صفحه آخر کتاب را خواندم، به همین نتیجه رسیدم و خیلی خوشحال بودم از اینکه این کتاب را دوباره شروع کردم به خواندن و این بار تا انتهای کتاب پیش رفتم و از محتوای آن لذت بردم.
عنوان اصلی این کتاب «ما چگونه تصمیم میگیریم» هست ولی در ترجمه فارسی صرفاً به واژه تصمیم گیری اکتفا شده. نویسنده در این کتاب به شکلی کلی تلاش کرده تا به دو سؤال مهم پاسخ دهد: انسان چگونه تصمیم میگیرد و مکانیزم انجام این کار در ذهن او چگونه است؟ و چطور میتوان تصمیمات بهتری گرفت؟
کتاب تصمیم گیری در مجموع شامل هشت بخش است که هر کدام از آنها با داستانی مفصل شروع میشود و نویسنده تلاش کرده تا مفهوم مدنظر خود در هر بخش را به خوبی در آن داستان منعکس کند. بعد از تعریف داستان نوبت به اشاره به مطالعات و تحقیقات دانشگاهی انجام شده در خصوص آن موضوع خاص میرسد و مسئله از جوانب مختلف مورد بررسی قرار میگیرد.
موضوعات و مطالب مطرح شده در فصلهای مختلف این کتاب به قدری غنی، پربار و جذاب هستند که به نظرم هر بخش از آن میتوانست خود موضوع یک کتاب مستقل باشد. نقطه قوت دیگر این کتاب این است که خواننده میتواند خیالش کاملا راحت باشد که در حال مطالعه یک کتاب علمی و به دور از اطلاعات و محتوای غیرعلمی یا شبهعلمی هست.
در ادامه سعی میکنم به برخی از موارد و موضوعات مطرح شده در کتاب به شکلی بسیار مختصر اشاره کنم:
- بر عکس آنچه سیستم آموزشی و جامعه به ما یاد داده، برای یادگیری، اشتباه کردن خیلی اثربخشتر و مفیدتر از کسب موفقیت و پیش رفتن بدون اشتباه و خطاست.
- برای گرفتن تصمیمات بهتر ما نیازمند یادگیری مهارت به کار گرفتن همزمان احساسات و عقلانیت و منطق خودمان هستیم و بدون وجود هر کدام از اینها گرفتن تصمیمات خوب امکانپذیر نخواهد بود.
- وقتی قند خون ما کاهش مییابد و یا از نظر ذهنی خسته میشویم، کیفیت تصمیماتمان به میزان قابل توجهی کاهش مییابد و بیشتر مستعد ارتکاب خطا و گرفتن تصمیمات هیجانی میشویم.
- برای گرفتن تصمیمات دشوار بهترین راه این نیست که مدتی طولانی متمرکز بر آن موضوع بمانیم. بلکه روش اثربخشتر این است که برای مدتی مغز را به حال خود رها کنیم تا در پشت صحنه برای خود فکر کند و گزینه بهتر را برایمان انتخاب کند.
پینوشت: من کتاب تصمیم گیری نوشته یونا لرر را با ترجمه اصغر اندرودی مطالعه کردم که توسط نشر دایره منتشر شده است.
پینشهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | A Thousand Brains نوشته جف هاوکینز