استیون لویت، اقتصاددان آمریکایی، در کتاب اقتصاد ناهنجاریهای پنهان اجتماعی تلاش کرده تا با تلفیق اقتصاد، علوم اجتماعی و علم آمار و داده، از دیدگاهی جدید و متفاوت به رویدادها و روندهای مختلف اجتماعی نگاه کند و از این طریق به مخاطب خود نشان دهد که هر آنچه در جامعه پذیرفته شده و یا کارشناسان امر بر آن اصرار دارند، لزوماً درست و بر پایه مطالعات و مستندات علمی و معتبر نیست.
استیون لویت که خود استاد دانشگاه شیکاگو هم هست، سعیاش در این کتاب بر این بوده تا با تکیه بر اطلاعات و دادههای موجود، ابعاد جدیدی از کاربردهای علم اقتصاد را در تحلیل رویدادهای اجتماعی به نمایش بگذارد. در واقع لویت در این کتاب بر این مسئله متمرکز بوده که نشان دهد با استفاده از ابزارهای علم اقتصاد و دادههایی که چندان توجهی به آنها نمیشود، میتوان رفتارهای فردی و اجتماعی را، حتی اگر پنهانی باشند، تجزیه و تحلیل کرده و به نتایج معتبر، کاربردی و مفیدی دست یافت.
روایت داستانگونه اطلاعات و یافتههای علمی و همچنین نگاه نقادانه به موضوعات و مسائلی که به نظر چندان مبهم و نادرست نیستند، باعث شده کتاب بسیار جذاب و گیرا باشد.
کتاب ناهنجاریهای پنهان اجتماعی با این نگاه نوشته شده که انگیزهها پایه زندگی مدرن هستند و فهمیدن آنها یا اغلب کنجکاوی درباره آنها، تقریبا کلید حل همه معماهاست از جرائم توام با خشونت گرفته تا تقلب در ورزش و قرار ملاقاتهای اینترنتی.
مواردی که در فصلهای مختلف کتاب، به شکلی علمی و با اتکا به آمارها و دادههای موجود به آنها پرداخته شده، عبارتند از:
- نگرش متعارف غالباً اشتباه است.
- غالبا تغییرات شدید، علتهای دور از ذهن و ظریفی دارند.
- کارشناسان – از جرمشناسان تا کارگزاران بنگاه مسکن – از مزیت اطلاعاتیشان استفاده میکنند تا کارشان را پیش ببرند.
- دانستن اینکه چه چیزی را اندازه بگیریم و چگونه اندازه بگیریم، دنیای پیچیده را سادهتر میکند.
اگرچه برخی از موضوعات مطرح شده در فصلهای مختلف و سؤالات پاسخ داده شده از بافت و فرهنگ ما دور و برای مخاطبان ایرانی شاید ناشناخته و غریب باشند، اما این باعث نمیشود که مطالعه کتاب آموزنده و لذتبخش نباشد. به خصوص اینکه نوع روایت و موارد مورد اشاره، غیرتخصصی و بر اساس سلیقه و دانش مخاطب عام انتخاب شده است.
بخشهایی از کتاب ناهنجاریهای پنهان اجتماعی
اصول اخلاقی روشی را که مردم دوست دارند امور دنیا به آن گونه اداره شود نشان میدهد، درحالیکه اقتصاد نشان میدهد که دنیا واقعاً چگونه کار میکند. اقتصاد بیش از هر چیزی علم اندازهگیری است و شامل مجموعهای از ابزارهای فوقالعاده قدرتمند و نرم و انعطافپذیری است که میتواند به صورت معتبری انبوهی از اطلاعات را ارزیابی و اثر هر عامل را به تنهایی، یا حتی اثر کل را تعیین کند. در حقیقت «اقتصاد» یک کشور نیز همینگونه است: انبوهی از اطلاعات درباره شغلها و مسکن و بانکداری و سرمایهگذاری. اما ابزارهای علم اقتصاد میتواند درست به همان سادگی درباره موضوعاتی که بیشتر، بله بیشتر، جالب هستند نیز به کار گرفته شود.
* * *
اقتصاد، در اصل، مطالعه انگیزههاست: چگونه مردم چیزی را که می خواهند یا نیاز دارند، بهویژه هنگامی که سایر مردم نیز همان چیز را می خواهند یا نیاز دارند، به دست میآورند. اقتصاددانان عاشق انگیزهها هستند. آنها دوست دارند که درباره انگیزهها خیالپردازی کنند، تعمیمشان بدهند، مطالعه و بالا و پایینشان کنند. یک اقتصاددان نوعی اعتقاد دارد که دنیا هنوز نتوانسته مشکلی بیافریند که او نتواند حلش کند، به شرط اینکه دستانش برای طراحی یک انگیزه مناسب باز گذاشته شود.
* * *
ما اینگونه آموختهایم که علت را چیزهایی بدانیم که میتوانیم آنها را لمس یا حس کنیم، نه چیزهایی که نامحسوستر یا پدیدههای پیچیدهای هستند. بهویژه ما به علتهای مشهود و مشخص اعتقاد داریم: ماری دوست شما را می گزد، او از درد فریاد میکند، سپس میمیرد. نتیجه میگیرید که نیش مار باید او را کشته باشد. بسیاری از اوقات، چنین محاسبهای درست است. اما هنگامی که علت و معلول مطرح باشد، اغلب امکان اشتباه هم وجود دارد. امروزه ما به گذشتگان که به روابط علّی غلط یا عجیبوغریب اعتقاد داشتند پوزخند میزنیم – مثلاً جنگجویی که اعتقاد داشت علت پیروزیش در صحنه نبرد تجاوز به زنی باکره بوده است. اما ما هم برای معلولها علتهای نادرست جستجو میکنیم و آن معمولاً هنگامی است که کارشناسی به موضوعی علاقه پنهانی دارد و با اصرار زیاد درباره پذیرش آن پافشاری میکند.
* * *
کارشناسی که اصولاً پایه بحثهایش اختلافنظر با دیگران است و خودستاست، غالباً خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد. کارشناسی اگر بخواهد که نظریه شخصیاش را تبدیل به یک نظریه عمومی بکند، باید خیلی محکم و استوار باشد. بهترین شانس او برای این کار این است که احساسات مردم را برانگیزد، زیرا احساسات، دشمن بحثهای عقلانی است. و از میان همه احساسات، احساس ترس از بقیه قویتر است.
* * *
پینوشت: من کتاب اقتصاد ناهنجاریهای پنهان اجتماعی اثر استیون لویت و استیون دابنر را با ترجمه آقای سعید مشیری مطالعه کردم که نشر نی آن را منتشر کرده است.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | نقطه شروع نوشته مالکوم گلدول
معرفی کتاب | آینده نزدیک نوشته کوین کلی
معرفی کتاب | حرفهایی با دخترم درباره اقتصاد از یانیس واروفاکیس