وقتی به سی سال پیش بازگردیم و خودمان را در اوایل دهه نود میلادی (اوایل دهه هفتاد شمسی) تصور کنیم، خیلی سخت میشود وجود دنیایی همچون دنیای امروز را از نگاه خودمان یا دیگرانی که در آن زمان میزیستند، پیشبینی کرد. تغییرات به حدی سریع و چشمگیر بوده و شرایط به اندازهای پیچیده شده که آن موقع دیدن امروز کاری بسیار دشوار و شاید نشدنی بود. اما اکنون که به دهه سوم قرن ۲۱ رسیدهایم، پیشبینی سی سال بعد، خیلی نشدنیتر و غیرقابلتصورتر از قبل شده. اما کوین کلی که خود جزو متولدین دهه شصت میلادی و از جمله شاهدان تغییرات فناورانه و سبک زندگی افراد در این مدت بوده است، در کتاب آینده نزدیک تلاش کرده با توجه به تجارب و دانشی که در این زمینه اندوخته، روند سی سال آینده دنیای انسانها را بهنوعی پیشبینی کند.
کتاب آینده نزدیک که عنوان اصلی آن اجتنابناپذیر است، روند زندگی آینده بشر را در دوازده فصل و از دوازده دیدگاه متفاوت مورد بررسی و کنکاش قرار داده. از جمله موضوعاتی که کوین کلی به آنها پرداخته، میتوان به آینده هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، رباتیک، فضای ابری، گجتهای پوشیدنی، شبکههای اجتماعی، قانون کپیرایت و قانون مالکیت اشاره کرد.
نویسنده برعکس نویسندگانی همچون یووال نوح هراری، نگاهی خوشبینانه به آینده بشر و حاکم شدن هوش مصنوعی و رباتها بر زندگی و کسبوکار انسانها دارد و معتقد است ظهور، پیشرفت و گسترش این فناوریها به نفع بشر خواهد بود و زندگی و رفاه بیشتری را برای او به ارمغان خواهد آورد.
او در مورد نقش فناوری در زندگی بشر و سرعت و نوع تغییرات اینطور توضیح میدهد:
در مرکز هر تغییر چشمگیری در جهان امروزمان نوعی فناوری جای گرفته است. فناوری موتور شتابدهنده زندگی بشر است. هر چیزی که میسازیم همین فناوری آن را همواره در فرایند بهترشدن میگذارد. هر چیزی به چیز دیگری تبدیل میشود و همزمان از «امکان» به «بودن» تبدیل میشود. همه چیز در تغییر پیوسته است. هیچ چیزی پایانیافته نیست. هیچ چیزی کامل شده نیست. جهان مدرن بر پاشنهٔ این تغییر پایانناپذیر میچرخد.
تغییر پیوسته معنایی فراتر از «همه چیز متفاوت خواهد بود» دارد. به این معنی است که اکنون فرایندها، یعنی همان موتورهای تغییر پیوسته، بیش از محصولات اهمیت دارند. بزرگترین اختراعمان در ۲۰۰ سال گذشته نه یک گجت یا ابزار ویژه، بلکه ساخت فرایند علمی بوده است. پس از ساخت روش علمی بهسرعت توانستیم هزاران چیز دیگر بسازیم که به روشی دیگر نمیتوانستیم به آنها پی ببریم. این فرایند علمی تغییر و بهبود پیوسته یک میلیون بار بهتر از اختراع هر محصول ویژهای بود، چون با گذشت سدهها پس از اختراعش، با بهرهگیری از آن توانستیم میلیونها محصول جدید بسازیم. اگر فرایند رو به پیشرفت درستی را انتخاب کنید، مزایای پیوستهای برایتان میسازد. در روزگار نوینمان، فرایندها از محصولات ارزشمندترند.
این انتقال بهسوی فرایندها به این معنی است که تغییر پیوسته سرنوشت همه چیزهایی است که میسازیم. از جهان اسمهای ثابت جدا میشویم و بهسوی فعلهای متغیر حرکت میکنیم. در ۳۰ سال آینده به این کار ادامه میدهیم و چیزهای ثابتی مانند خودرو یا کفش را برمیداریم و آنها را به افعالی ناملموس تبدیل میکنیم. محصولات به خدمات و فرایندها تبدیل خواهند شد. خودرو که فناوریهای پیشرفتهای به آن افزوده خواهد شد، به یک خدمت حملونقل تبدیل میشود، یعنی بهروزرسانی پیوستهٔ قطعاتی که بهسرعت با چگونگی استفاده مشتریان، بازخوردها، رقبا، اختراعات و فناوریهای پوشیدنی سازگار میشوند.
همچنین در مورد سرعت تغییرات و نحوه مواجههمان با این تغییرات مینویسد:
همه ما، تکتک ما، در آینده و تا ابد افراد تازهکاری خواهیم بود که برای حرکت کردن پابهپای این تغییرات در تلاشیم. دلیلش این است: نخست اینکه بیشتر فناوریهای مهمی که ۳۰ سال دیگر زندگی را در سلطه خود میگیرند، هنوز اختراع نشدهاند، پس تازهکار بودنمان در روبهرو شدن با آنها طبیعی است. دوم اینکه چون این فناوریهای جدید بهروزرسانیهای پیوسته نیاز دارند، تازهکار میمانیم. سوم اینکه چرخهٔ منسوخ شدن شتاب میگیرد (طول عمر میانگین یک برنامه کاربردی گوشی هوشمند ۳۰ روز است!). جایگزین شدن سریع این نرمافزارها به شما زمان لازم را برای حرفهای شدن نمیدهد. تازهکار ابدی پیشفرض جدید برای همه است و اهمیتی ندارد که چه اندازه سن یا تجربه دارید.
از نظر کوین کلی تفاوت اصلی ما با اجدادمان این است که فقط به بقا راضی نیستیم، بلکه به شدت مشغول ساخت خواستههایی هستیم که باید ارضایشان کنیم و خواستههای جدیدی میسازیم که هرگز آنها را نداشتهایم. این ناخشنودی آغازگر نبوغ و رشدمان است.
نویسنده جایگزینی انسان با ربات را اجتنابناپذیر میداند و آن را اینطور توصیف میکند:
رباتها اجتنابناپذیرند و جایگزینی مشاغل دیر یا زود رخ میدهد. عامل این انقلاب موج دومی از اتوماسیون است که هوش مصنوعی، حسگرهای ارزان، یادگیری ماشین و هوشمندی توزیعشده پایههای آن هستند. این اتوماسیون گسترده همه مشاغل و از کارهای فیزیکی تا کارهای تخصصی را در برمیگیرد.
…
اتوماسیون جایگزین کارهای متداول هر شغلی میشود که به دانش و اطلاعات بسیار وابسته است. مهم نیست که پزشک، مترجم، ویراستار، وکیل، معمار، گزارشگر یا حتی برنامهنویس باشید: رباتها شغلتان را جانانه تصاحب میکنند.
…
یگانه کاری که انسانها میتوانند انجام دهند، ولی رباتها نمیتوانند (دستکم برای مدتی طولانی) تصمیمگیری درباره کارهایی است که انسانها دوست دارند انجام دهند. این بازی با واژهها نیست، اختراعات پیشین خواستههایمان را شکل میدهند و این خواستهها به اختراعات جدیدی میانجامند و این چرخه ادامه مییابد.
پاراگرافهایی از کتاب آینده نزدیک
اکنون ما از حالت روزانه وارد حالت آنی شدهایم. اگر به کسی پیام بدهیم انتظار داریم همان لحظه به ما پاسخ دهد. اگر پولی خرج کنیم انتظار داریم موجودی حسابمان همان لحظه بهروزرسانی شود. چرا پاسخ آزمایشهای پزشکی در لحظه ارائه نمیشود و چند روز طول میکشد؟ چرا نمیتوانیم نمرهٔ آزمونهایمان را همان لحظه ببینیم؟ در اخبار میخواهیم رویدادهای همین لحظه و نه یک ساعت گذشته را بدانیم. اگر چیزی آنی نباشد برایمان وجود ندارد و پیامدش این است که برای آنی بودن، همه چیز باید جریان یابد و این نکته مهمی است.
* * *
امروزه کتابهای الکترونیکی تغییرپذیری ویکیپدیا را ندارند. ولی سرانجام و در آینده نزدیک متن کتابهای الکترونیکی آزاد میشود و سرشت حقیقی کتابها به شکوفایی میرسد. متوجه میشویم که کتابها هرگز نباید فهرستی از شمارههای تلفن، کاتالوگ یا آموزش را در برمیگرفتند. اینها کارهاییاند که صفحات نمایش بسیار بهتر انجام میدهند. برای کارهایی مانند بهروزرسانی و جستجو نه کاغذ و نه متن مناسب نیستند. کتابها همیشه میخواستند که حاشیهنویسی، علامتگذاری، خطکشی، نشانهگذاری، خلاصهسازی، ارجاع دوسویه، ابرپیوند و اشتراکگذاری شوند و با آنها گفتگو شود. دیجیتالی بودن به آنها اجازه انجام همه این کارها و بسیار بیشتر از آنها را میدهد.
* * *
توجهمان یگانه منبع ارزشمندی است که خودمان بدون تمرین آن را تولید میکنیم. عرضه آن کم است و همه بخشی از آن را میخواهند. میتوانید از خوابتان چشمپوشی کنید و باز هم فقط ۲۴ ساعت در روز گنجایش توجه دارید. هرگز هیچ چیز، نه پول و نه فناوری، نمیتواند این مقدار را افزایش دهد؛ بنابراین، بیشینه گنجایش توجهمان مقدار ثابتی است. با اینکه همه چیزهای دیگر رو به فزونی گذاشتهاند، در سرشت توجه تنگنایی وجود دارد. ازآنجاییکه آخرین چیز کمیاب است، توجهمان به هر سویی برود، پول هم به همان سو میرود.
ولی با وجود ارزشمند بودنش، توجهمان به نسبت ارزان است، تا اندازهای دلیلش این است که باید هر روز هر جور که شده آن را مصرف کنیم. نمیتوانیم توجهمان را ذخیره یا انبار کنیم. باید هر ثانیه و هر لحظهٔ آن را استفاده کنیم.
* * *
فناوری با گذشت زمان بهسوی رایگان شدن میرود. چنین رویدادی به فراوانی کالاها میانجامد. شاید در آغاز باورش سخت باشد که فناوری به رایگان بودن گرایش دارد، ولی بیشتر چیزهایی که میسازیم همین وضعیت را دارند. با گذشت زمان و اگر این فناوری به اندازه کافی بد بودنش پافشاری کند هزینهاش بهسوی صفر میرود (ولی هرگز به صفر نمیرسد). با گذشت زمان، هر کارکرد مشخص فناورانه طوری رفتار میکند که انگار رایگان است. این شیب حرکتی بهسوی رایگان شدن برای چیزهای سادهای مانند غذاها و اجناس (کالاهای مصرفی) و چیزهای پیچیدهای مانند دستگاهها و همچنین خدمات و چیزهای ناملموس درست است.
* * *
کل اقتصاد جهانی از ماده بهسوی بیتهای ناملموس حرکت میکند. از مالکیت فاصله میگیرد و بهسوی دسترسی میرود. خودش را از ارزش کپیها دور میکند و بهسوی ارزش شبکهها میرود. بهسوی بازآرایی پیوسته، فزاینده و اجتنابناپذیر میرود. قوانین بهکندی با این تغییرات هماهنگ میشوند، ولی سرانجام هماهنگ میشوند.
* * *
پینوشت: من کتاب آینده نزدیک نوشته کوین کلی را با ترجمه آقای شایان تقینژاد مطالعه کردم که توسط انتشارات آموخته منتشر شده است.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | جهش اجتماعی نوشته ویلیام فون هیپل