برای همه ما در مقاطع مختلف زندگی موقعیتهایی وجود داشته که دچار ترس از شکست شدهایم. موقعیتهایی که بسیار تعیینکننده بودهاند. این موقعیتها همیشه وجود داشتهاند و در آینده هم پیش خواهند آمد.
ترس از شکست در چنین موقعیتهای حساسی علاوه بر اینکه کمکی به پیشبرد هرچه بهتر کارها نمیکند بلکه امکان دارد به دلیل استرس و فشار روحی ناشی از آن باعث بدتر شدن اوضاع و از دست رفتن موقعیت هم بشود.
برای مثال فردی را در نظر بگیرید که برای مصاحبه جهت به دست آوردن یک سمت جدید و شغل بهتر اقدام کرده است. این فرد همواره قبل و در حین مصاحبه ترس زیادی از پذیرفته نشدن و رد شدن دارد.
در ادامه چهار روش را برای غلبه بر این نوع ترسها توضیح خواهم داد.
۱. بازتعریف شکست
در پس بسیاری از ترس از شکستها، نگرانی از انجام اشتباه کارها، احمق به نظر رسیدن در مقابل دیگران یا عملکرد دور از انتظارات وجود دارد که همگی در نهایت به نتیجهای ناخوشایند منتهی میشوند.
در موقعیتهایی که ترس از شکست قبل از اقدام به سراغ فرد میآید، روشهایی برای غلبه بر ترس و استرس وجود دارد.
یکی از راهحلهایی که برای غلبه بر این ترس از شکست ارائه میشود، بازتعریف شکست و پیروزی است.
برای نمونه در مثال مربوط به انجام مصاحبه برای به دست آوردن موقعیت شغلی و جایگاه سازمانی بهتر این احتمال وجود دارد که ترس از عملکرد ضعیف در مصاحبه باعث به هم خوردن تمرکز و عدم کسب موفقیت شود.
درحالیکه میتوان با ارائه تعریف متفاوتی از شکست همچون عدم پاسخ مناسب به سؤالات پرسیده شده بر اساس تواناییهای فردی و یا تعریف موفقیت بهصورت ارائه بهترین پاسخ برای هرکدام از سؤالات بر اساس تواناییهای فردی و بهصورت مستقل از قضاوتها و عوامل بیرونی دیدگاه بهتری نسبت به مصاحبه پیدا کرده و عملکرد بهتری داشت.
در این صورت با تغییر مدل ذهنی و دیدگاه نسبت به شکست و موفقیت، فرد حتی در صورت پذیرفته نشدن در مصاحبه هم میتواند عملکرد خود را مورد سنجش قرار داده و احتمالاً در مورد آن احساس موفقیت کند.
علاوه بر این، با این کار از فشار و استرس ناشی از انجام مصاحبه و قضاوتهای دیگران هم به میزان زیادی کاسته خواهد شد.
۲. تعریف اهداف قابل دستیابی (نه اهداف اجتنابی)
اهداف را میتوان به دو دسته اهداف قابل دستیابی و اهداف اجتنابی تقسیم کرد. به این شکل که اهداف قابل دستیابی بر اساس امکان دستیابی به یک هدف و دستاورد مثبت طراحی میشود، درحالیکه اهداف اجتنابی بر اساس جلوگیری از یک رویداد منفی یا از دست دادن یک دارایی تعریف میشود.
روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که تعریف یک هدف قابل دستیابی یا بازتعریف یک هدف اجتنابی از یک دیدگاه مثبتاندیشانه، میتواند تأثیرات مثبت زیادی در روند تلاش و حرکت در جهت دستیابی به آن هدف داشته باشد.
بهعنوانمثال در فرایند انجام مصاحبه درصورتیکه هدف فرد دستیابی به شغل و جایگاه بهتر و لذت بردن از جایگاهش باشد، نسبت به زمانی که هدفش ممانعت از شکست و چشیدن طعم تلخ ناکامی است، احتمال بیشتری برای موفقیت خواهد داشت.
۳. تهیه لیست ترسها
تیم فریس توصیه میکند که افراد یک لیست از کارهایی که از انجام آنها میترسند و نتیجه انجام آن کارها، تهیه کنند.
بهعنوانمثال در قبل از جلسه مصاحبه بهتر است فرد سه لیست تهیه کند که توضیح مربوط به هرکدام از لیستها در ادامه میآید.
لیست اول، اتفاقات و سناریوهایی که در صورت عدم کسب موفقیت در جلسه مصاحبه اتفاق خواهد افتاد.
لیست دوم، کارهایی که فرد میتواند برای جلوگیری از شکست در مصاحبه انجام دهد.
لیست سوم، کارهایی که بعد از شکست در مصاحبه میتواند انجام دهد.
همچنین بهتر است فرد مزایای تلاش در جهت دستیابی به موفقیت و همچنین هزینههای شکست را ثبت کند.
این کارها باعث خواهند شد تا فرد نسبت به موقعیت حال حاضر و آینده خودآگاهتر شده و به مقدار زیادی از عصبی بودن و فشار روحی که وجود دارد بکاهد.
۴. تمرکز بر یادگیری
اتفاقات همیشه بهدلخواه و بر اساس خواستههای ما روی نمیدهند ولی اگر ما آمادگی کافی برای استفاده از موقعیتها را داشته باشیم، بیشترین ارزش را در جریان اتفاقات و رویدادهای مختلف زندگی کسب خواهیم کرد و بیشترین یادگیری را در جریان آنها خواهیم داشت.
در مثال مصاحبه اگر فرد مصاحبهشونده بجای تمرکز بر شکست در مصاحبه بر موقعیتهای ممکن در شغل حاضر، دستاوردهای حاصل از تلاش بیشتر در آن موقعیت و همچنین موقعیتهای مشابه موجود در سایر سازمانها تمرکز کند، از استرس و فشار روحی ناشی از مصاحبه کاسته شده و بر سایر موقعیتها تمرکز خواهد کرد. این باعث عملکرد بهتر در مصاحبه و تلاش در جهت کسب جایگاههای بهتر در صورت عدم کسب موفقیت در مصاحبه خواهد شد.
جمعبندی
موارد گفتهشده میتوانند کمک شایانی در غلبه بر ترس، استرس و فشار ناشی از قرارگیری در موقعیتهای خاص بکنند.
موضوعی که باید به آن توجه داشت این است که وجود ترس برای برداشتن گامهای جدید در زندگی لازم و ضروری است و نبود ترس نشانهای از این است که فرد از ناحیه آسایش و آرامش خود خارج نشده است و تا زمانی که از این ناحیه خارج نشویم، نخواهیم توانست پیشرفت و رشد چشمگیری در زندگی و کسب و کارمان تجربه کنیم.
پینوشت: منبع این پست مقالهای از Harvard Business Review است.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
بهترین نوع نگرش به شکستهای زندگی چیست؟
ترس از شکست یا ترس از انتقاد ؟
شفافیت در هدفگذاری گامی در جهت داشتن زندگی شاد و پربار
2 دیدگاه