برنه براون، متولد سال ۱۹۶۵ یکی از اساتید پژوهشگر دانشگاه هوستون است. او طی دو دهه گذشته در زمینه شجاعت، آسیبپذیری، شرم و همدلی تحقیقاتی انجام داده و نویسندهی پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز است. پنج کتاب پرفروش وی زندگی شجاعانه، جرئت بسیار، زندگی با تمام وجود، زندگی تابآورانه و شجاعت رهبری نام دارند.
اخیراً در حال مطالعه کتاب زندگی شجاعانه از برنه براون بودم که بخش مربوط به کمال گرایی و دیدگاه او در این خصوص برایم آموزنده و تأملبرانگیز بود. از این رو تصمیم گرفتم بخشی از آن را با شما هم به اشتراک بگذارم:
کمال گرایی تلاش برای متعالی شدن نیست. کمال گرایی موفقیت و رشد از راه درست نیست. کمال گرایی حرکتی دفاعی است. فکر میکنیم اگر کارها را خوب انجام بدهیم و از نظر دیگران بی نقص باشیم، میتوانیم از درد سرزنش شدن، داوری شدن و شرم بگریزیم یا از شدت آنها بکاهیم. کمال گرایی سپر بیست تنی است که با خود حمل میکنیم به امید اینکه از ما محافظت کند. حال آنکه چیزی است که نمیگذارد دیده شویم.
کمال گرایی یک اقدام بهبود فردی نیست، بلکه در ذات خود، تلاش برای کسب تائید دیگران است.
بیشتر کمال گرایان برای موفقیتها و کارهایی که انجام دادهاند (در زمینه امتیاز و رتبه، آداب و سنن، پیروی از قانون، جلب رضایت مردم، وضع ظاهری و ورزش) تحسین شدهاند و همین امر به شخصیت آنها شکل داده است. آنها در جایی از مسیر زندگی خود این باور بسیار خطرناک و ویرانگر را پذیرفتهاند که «من چیزی جز کاری که انجام میدهم نیستم و خوب بودن من با خوب انجام دادن کارم ارتباط مستقیم دارد. راضی کن. انجام بده. کامل باش.»
در تلاش سالم، فرد بر خودش تمرکز دارد: «چگونه میتوانم پیشرفت کنم؟»
اما در کمال گرایی تمرکز فرد بر دیگران است: «آنها چه فکری خواهند کرد؟»
کمال گرایی نه تنها کلید موفقیت نیست بلکه بر اساس نتایج تحقیق، از رسیدن به آن جلوگیری هم میکند. کمال گرایی با افسردگی، اضطراب، اعتیاد و فلج شدن زندگی یا از دست دادن فرصتها مرتبط است. ترس از شکست، اشتباه کردن، انتظارات مردم را برآورده نکردن و مورد انتقاد قرار گرفتن ما را خارج از گودی نگه میدارد که مختص رقابت و تلاش سالم است.
من این کتاب را با ترجمه آزاده رادنژاد، افسانه حجتی طباطبائی و فرح رادنژاد از انتشارات آموزه مطالعه کردم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
دو رویکرد برای افزایش اعتماد به نفس و رضایت از زندگی
فاصله میان آنچه انجام میدهیم و آنچه قادر به انجام دادنش هستیم
چقدر این مطلب خوب بود…
البته نیاز به خوشنود کردن دیگران همیشه در ما هست (مثل الان که من با نوشتن این کامنت دوست دارم نویسنده مطلب رو خوشحال کنم (-: ) اما باید کنترل بشه.
حمیدرضاجان،
البته که جلب رضایت و خشنودی دیگران برای ما خوشایند هست و حس خوبی بهمون میده ولی به نظرم در صورتی که این هدف رو همسو با اهداف بزرگتر خودمون در نظر بگیریم، میتونیم در کنار حس خوب موفقیتهای بزرگی رو هم تجربه کنیم.
در ضمن ممنونم از اینکه به فکر خوشحالی من بودی (;