ما همواره و در موقعیتهای مختلف زندگی در دو راهی میان انتخاب گزینه پیشفرض و یا تغییر آن در خصوص موضوعات مختلف قرار داریم.
وقتی به مسافرت میرویم، اینکه همان هتل قبلی را انتخاب کنیم که از خدمات آن راضی بودیم یا به سراغ یک هتل دیگر برویم که شاید بهتر یا بدتر از گزینه قبلیمان باشد؟
وقتی با دوستی به یک رستوران آشنا میرویم، همان غذای قبلی را که تا حدودی مورد رضایتمان بود انتخاب کنیم یا غذای دیگری را انتخاب کنیم که احتمال دارد بهتر یا بدتر از قبلی باشد؟
سهامی را که برایمان سود ده بودهاند حفظ کنیم یا سهام جدیدی بخریم که احتمال دارد سود بیشتری نصیبمان کند ده یا ضرر ده باشند؟
از این دست مثالها و نمونهها در زندگی فراوان هست و هر کسی بسته به ترجیحات شخصی و شرایط خاص خودش یا گزینه پیش فرض را حفظ میکند و یا در نهایت به خودش جرئت میدهد و گزینه دیگری را به غیر از گزینه پیشفرض انتخاب میکند.
اما معمولاً دشواری انتخاب گزینه جدید بیشتر از دشواری حفظ گزینه پیشفرض است و افراد ترجیح میدهند همان گزینه پیشفرض را حفظ کنند.
محققان آزمایشی را در این خصوص انجام دادند. آنها در این آزمایش دو نفر به نامهای پل و جرج را به افراد معرفی کردند.
پل در شرکت الف سهام دارد. در طول یک سال گذشته در نظر داشت سهامش را به سهام شرکت ب عوض کند، اما تصمیمی بر خلاف آن گرفت. او حالا متوجه شده است که اگر سهامش را با سهام شرکت ب عوض میکرد، ۱۲۰۰ دلار سود کرده بود.
جرج هم در شرکت ب سهام داشت. در طول سال گذشته او سهامش را با سهام شرکت الف عوض کرد. وی حالا متوجه شده است که اگر سهام شرکت ب را نگه داشته بود تا به حال ۱۲۰۰ دلار سود کرده بود.
در نهایت از این افراد پرسیده شد که کدامیک پشیمانی بیشتری حس میکند؟
۸ درصد از شرکتکنندگان گفتند پل و ۹۲ درصد گفتند جرج.
موقعیت هر دو سرمایهگذار یکسان است. در حال حاضر هر دو سهام شرکت الف را در اختیار دارند. اگر سهامشان را با سهام شرکت ب عوض کرده بودند هر دو به یک اندازه سود میبردند.
تنها تفاوت این است که جرج با یک حرکت به اینجایی که اکنون هست رسیده است اما پل با انجام ندادن هیچ حرکتی، در این موقعیت قرار داد.
بر این اساس به نظر میرسد افراد به نتایجی که در نتیجه حرکتی به وجود آمده است، واکنش احساسی بیشتری نشان میدهند تا در مقابل نتیجه مشابهی که هیچ حرکتی برای آن صورت نگرفته است.
این موضوع در مورد بردها متفاوتتر است. به این صورت که اگر افراد اقدامی کنند و به موفقیت برسند، شیرینی و خوشحالی آن برایشان بیشتر از موقعیتی خواهد بود که هیچ اقدامی نکنند و به موفقیتی دست یابند.
این عدم تقارن در مورد باختها شدیدتر است؛ و به همین دلیل هم انسانها همیشه از تغییر گزینه پیشفرض میترسند و تمایل به حفظ گزینههای قبلی دارند.
به نظرم بهترین روش این هست که در هنگام انجام انتخابهای مهم و تأثیرگذار در زندگی به حدی با دقت و آگاهی بالا دست به انتخاب بزنیم که وقتی بعدها به آن انتخابمان مراجعه میکنیم، بتوانیم بگوییم که در آن زمان بهترین انتخاب خودم را انجام دادهام و تحت آن شرایط نمیتوانستم انتخاب بهتری داشته باشم.
در این صورت زندگی و تغییر گزینهها شاید برای ما آسانتر و با دشواری کمتری اتفاق بیفتد و در آینده هم درد و پشیمانی کمتری را احساس کنیم.
عضویت در کانال تلگرامی روزنوشته ها
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
چگونه درد و رنج حاصل از هزینه کردن را مدیریت کنیم؟