کتاب پنج رکن تفکر مؤثر با عنوان اصلی The 5 Elements of Effective Thinking نوشته ادوارد برگر و مایکل استاربرد است که در آن به پنج عامل مهم و تأثیرگذار در تفکر مؤثر و یادگیری پرداخته شده. پنج عامل اشاره شده در این کتاب عواملی هستند که توجه به هر کدام از آنها لازمه داشتن تفکری کامل و جامع در موضوعات و زمینههای مختلف است.
همانطور که نویسندگان در ابتدای کتاب اشاره میکنند، روشهای تفکر مؤثر، توصیفشدنی، آموزش دادنی و آموختنی است. این روشها موهبت مادرزادی و در اختیار عدهای خاص نیست؛ یا چنان اسرارآمیز نیست که تنها نوابغ بتوانند بر آنها تسلط یابند. همه میتوانند آنها را بیاموزند و به کار بندند و موضوع این کتاب هم در این باره است.
پنج عاملی که در این کتاب به آنها پرداخته شده عبارتاند از:
۱. یادگیری عمیق
درباره دانستهها و نادانستههای خود صادق باشید و از قلم افتادهها و خلأها را مشخص و آنها را پر کنید. فهم مراتبی دارد. شما میتوانید مراتب فهم خود را ارتقا دهید.
۲. نترسیدن از اشتباه کردن
موفق نشوید. عمداً به جواب غلط برسید تا به طور قطعی بهتر بفهمید. اشتباهات بهترین معلماناند. آنها فرصتهای نادیده و خلأها موجود فهم شما را آشکار میکنند. آنها جهت را به شما نشان میدهند و تخیل شما را بارور میکنند.
۳. سؤال کردن
همواره برای تشریح و گسترش فهم خود سؤال کنید. تمرکز بر سؤالات نادرست عمری را تباه میکند. ایدهها مبهماند. سؤال درست آنها را آشکار و به شما در کشف پیوندهای آنها کمک میکند، امری که در غیر این صورت نامرئی میماند.
۴. دنبال کردن جریان ایدهها
با نگاه به گذشته ببینید ایدهها از کجا آمدهاند و سپس با نگاه به آینده پیشبینی کنید که ایدههای جدید به کدام سمتوسو خواهند رفت.
ایده نو آغاز است نه پایان. ایدهها کمیاباند، از آنها نهایت استفاده را بکنید، پیگیری پیامد ایدههای کوچک منافع بسیاری دارد.
۵. استقبال از تغییر
تغییر همیشگی است و به شما امکان میدهد از زندگی و یادگیری حداکثر استفاده را ببرید.
نویسندگان در این کتاب به پیچیدگیها و جنبههای مختلف این پنج رکن پرداخته و راهکارها و روشهای کاربردی و مفید مختلفی برای بهکارگیری و پیادهسازی آنها در زندگی ارائه کردهاند.
رعایت این موارد علاوه بر اینکه میتواند باعث افزایش سطح تفکرات و تحلیلهای ما شود، بلکه به روند یادگیری ما هم عمق خواهد بخشید.
در ادامه بخشهایی از کتاب را نقل میکنم.
آموزش آن چیزی است که پس از فراموش شدن مطلب باقی میماند.
در هر کاری که میکنید، مهارت و دانش خود را درباره مفاهیم بنیادی و مطالب ساده بهبود دهید. یک بار کافی نیست. هنگام بررسی مجدد مبانی، به بینشی نو دست مییابید.
رویکرد عقل سلیم به عمق مطلب راه میبرد. بسیاری از ایدههای پیچیده، ظریف و ژرف از مشاهده بیاندازه واضح تجربههای ساده روزمره ناشی میشود.
صداقت و دقت درباره آنچه واقعاً میدانید و نمیدانید شما را وادار به شناخت خلأ فهمتان و رفع آنها میکند. یادگیری درست و پیشرفت در فصل مشترک آنچه واقعاً میدانید و آنچه هنوز نمیدانید اتفاق میافتد.
تشخیص و اقرار به عدم قطعیتها گامی بزرگ به سوی فهم قاطع و استوار است.
برخورد دور از تعصب با ایدههای خلاف انتظار، میتواند کلید کشف راهحلهای بدیع و فهم عمیق باشد.
فهم عمیق موضوعات ساده به معنای تسلط بر اصول، ایدهها و روشهای بنیادی و سپس خلق بنیاد قاطع و استواری است که روی آن بایستد.
موفقیت یعنی پافشاری بر فرایند مکرر شکست و درس گرفتن از آن.
فهم اینکه چه چیز و چرا درست نیست، دانش ارزشمندی است. این روش به اهمیت و ارزش مثبت اشتباه کردن به منزله ابزار پیشروی به سوی فهم عمیقتر دانش اعتبار میبخشد.
خلق سؤال، اگر نه بیشتر اما به اندازه جواب اهمیت دارد، زیرا طرح سؤال خوب توجه شما را به نکات درست جلب میکند.
بهترین راه آموختن مطلب درس دادن آن است.
تشخیص این نکته که واقعیت موجود لحظهای از یک تحول مداوم است، موجب میشود فهم شما با ساختار منسجمتر منطبق شود.
خلاقیت مهارتی آموختنی است، نه شاخصهای مادرزادی چون داشتن چشمان آبی. راز حل مسائل و دستیابی به ایدههای نو، نه یافتن الگوهای متفاوت، بلکه استفاده از راهبردهای متفاوت تفکر دگرگونکننده است.
من این کتاب ۱۳۴ صفحهای را که توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است، با ترجمه محمدعلی جعفری مطالعه کردم که به نظرم از ترجمه خوب و روانی برخوردار بود.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را بخوانید:
معرفی کتاب | مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه
معرفی کتاب | قلاب نوشته نیر ایال و رایان هوور
معرفی کتاب | چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه ها تشخیص دهیم؟
1 دیدگاه