جامعه شناسی خودمانی نوشته دکتر حسن نراقی، کتابی است پرفروش که با استقبال کمنظیر مخاطبان ایرانی مواجه شده است. همین رفتار خود میتواند نشان از ترجیحات و علایق خاص جامعه ایرانی داشته باشد. دکتر حسن نراقی در این کتاب به زبانی ساده، روان، موجز و خودمانی مصادیق و نمونههای مختلف رفتارها و کنشهای نادرست و نامناسب رایج میان ایرانیان را تشریح کرده است. او در این کتاب صرفاً در پی بیان مشکلات رفتاری در جامعه ایرانی بوده و سراغ ریشهیابی یا علاج این مشکلات نرفته است.
در کنار استقبال خوبی که مخاطبان از این کتاب به عمل آوردهاند، انتقاداتی هم به آن وارد شده. از جمله مهمترین انتقادات بر نامگذاری کتاب است. منتقدان که اکثر آنان هم از قشر تحصیلکرده و دانشگاهی هستند، معتقدند در محتوای کتاب بههیچوجه رویکردی جامعهشناسانه وجود ندارد و نویسنده صرفاً سعی کرده نگاهی به رفتارهای غالب و متداول جامعه ایرانی داشته باشد.
دکتر حسن نراقی در ابتدای ویراست دوم کتاب، با نگاشتن متنی نسبتاً طولانی از تحسینها و تعریفهای صورت گرفته از کتابش تشکر کرده و به برخی از نقدهای وارد به کتاب هم پاسخ داده است. از جمله این نقد که کتاب صرفاً دربردارنده و بیانکننده بخشی از مشکلات رفتاری جامعه ایرانی است و کاری به ارائه راهکار برای حل این مشکلات ندارد. او در پاسخ به این مسئله معتقد است یک بیمار تا زمانی که متوجه بیماری خود نشود، نخواهد توانست اقدامی در جهت درمان آن انجام دهد. به همین دلیل خود را در مقام تشخیصدهنده و اعترافکننده به درد معرفی میکند و انتظار دارد دیگرانی بیایند و علاج درد را تشخیص دهند.
نویسنده همچنین در مقدمه کتاب تأکید میکند که مطالب کتاب بیشتر جنبه درد دل دارند و اینکه او بههیچوجه مدعی تحقیقی و علمی بودن اثر نیست.
به نظرم مطالعه این کتاب درصورتیکه با رویکرد نگاهی نقادانه به اعمال و رفتارهای شخصی و با هدف اصلاح افکار و کنشهای فردی باشد، میتواند تا حدودی مفید و مثمرثمر واقع شود. خواننده معمولاً در چنین موقعیتهایی ترغیب میشود تا در پی کنکاش و نقد رفتارها و ایرادگیری از اعمال دیگرانی بهجز خود باشد. در حالی که مطالعه کتاب با چنین رویکردی شاید دستاورد چندانی در پی نداشته باشد.
در ادامه بخشهایی از کتاب را برایتان نقل میکنم:
یکی از دردهای مملکت این است که حتی تحصیلکردههایمان خیلی با تاریخ میانه خوبی ندارند (اگر یادتان باشد در دورههای دبیرستان هم نه تاریخ و نه معلم تاریخ معمولاً جدی گرفته نمیشدند.) مسخرهتر از این نمیشود که یک نفر بهاصطلاح مدعی، یک نفر تحصیلکرده، نداند از دو یا سه نسل قبلش پدرش کیست.
ما ایرانیها علاقه چندانی به روبرو شدن با حقایقی که به هر دلیلی مطابق میل و سلیقهمان نباشد نداریم. از بیماری صعبالعلاجی که خدای نکرده گریبان خود و یا عزیزی از اطرافیانمان را گرفته تا معضلات و مشکلات اجتماعیمان ترجیح میدهیم در بهترین حالت با سکوت بهآسانی از کنار آن بگذریم و به این منظور در حادترین شرایط حاکم با «انشاءالله» و «به امید خدا» و در اوج بیعلاجی «هر چی خداوند مقدر کرده باشد»، صورتمسئله را پاک میکنیم؛ غافل از اینکه به استناد دهها توصیه مسلم انجام اینگونه امور را خداوند به عهده خود ما قرار داده و قرار هم نیست اگر کوشش در رفع معضل نکنیم خود بخود حل شود.
حوادث بزرگ هرگز نمیتوانند یکشبه شکل بگیرند، و یا یک عامل مشخص را بهانهای برای وقوع آنها معرفی کرد. حوادث بزرگ حاصل میلیونها و بلکه میلیاردها حادثه کوچک و بزرگ دیگر هستند که روزانه در اطراف همگی ما اتفاق میافتد و ما بیاعتنا از آن عبور میکنیم و این است که در هر حال و همین امروز در اعداد یکی از نادرستترین و دروغگوترین ملل جهان به شمار میآییم.
پینوشت: کتاب جامعه شناسی خودمانی با عنوان دوم چرا درماندهایم؟ توسط نشر اختران منتشر شده است.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | فلسفه ای برای زندگی نوشته ویلیام بی. اروین