قبلاً کتاب گزینه ب را معرفی و جملاتی از آن را برایتان بازگو کردم. نویسنده در بخشی از این کتاب به شادیهای کوچک پرداخته و از دلیل کمبود آن در زندگیمان گفته است.
بهتر دیدم این بخش از کتاب را در پستی مجزا با شما به اشتراک بگذارم.
شریل سندبرگ نویسنده کتاب میگوید:
تمام توجهمان را به تهدیدهای احتمالی معطوف میکنیم و فرصتهای لبخند زدن را از دست میدهیم. دقیقاً همان طور که اختصاص دادن عناوینی به اتفاقات منفی میتواند سبب شود آنها را درک کنیم، انجام دادن این کار در مورد اتفاقات مثبت هم به همین اندازه مؤثر است. نوشتن تجارب شادیآور حتی فقط به مدت سه روز، میتواند باعث بهبود حالت روحی فرد شود و تعداد دفعات مراجعه او به مراکز درمانی را ظرف مدت سه ماه آینده کاهش دهد. ما میتوانیم از کوچکترین اتفاقات روزمره، مانند خوشمزگی سیبزمینی سرخکرده به خصوص وقتی از بشقاب شخص دیگری میقاپیم، لذت ببریم. مادرم یکی از خوشبینترین افرادی است که میشناسم. او هر شب به مدت چند لحظه بابت راحتی بالشی که زیر سر خود دارد، شکرگزاری میکند.
همین طور که سنمان بالاتر میرود، خوشحالی را کمتر به صورت لحظات لذت و هیجان و بیشتر به صورت لحظات آرامش، معنی میکنیم. کشیش ورونیکا گوینز این مسئله را به صورت خلاصه این گونه بیان میکند: «آرامش، شادمانی است که در حال استراحت است و شادمانی، آرامشی است که در جنب و جوش است.» به اشتراک گذاشتن لحظات خوب با دیگران نیز سبب میشود احساسات مثبتمان در چند روز آینده افزایش پیدا کند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت، مطالب زیر را مطالعه کنید:
1 دیدگاه