جان سی مکسول از سه متغیر برای اولویتبندی کارهای خود استفاده میکند. سه متغیری که خودش آنها را ۳R میخواند (هر سه متغیر در زبان انگلیسی با حرف R شروع میشوند). همانطور که مکسول اشاره کرده، همراستایی این سه متغیر بازدهی او را در کارها به حداکثر میرساند.
این سه متغیر عبارتاند از:
Requirement
Return
Reward
معادل این سه در زبان فارسی به ترتیب عبارتاند از وظیفه، بازده و پاداش.
وظیفه همان کاری را شامل میشود که ما مجبوریم آن را به هر شکل ممکن انجام دهیم. شاید بتوان کارهای روزمره و شغل رسمیمان را جزو این دسته محسوب کرد.
بازده شامل کارهایی میشود که ما در آنها توانمند هستیم و از مهارت بالایی در آن زمینهها برخورداریم. به طوری که توانمندی و یادگیری و در نتیجه درآمد ما در این کارها بهتر و بیشتر از سایر کارهاست و نسبت به سایرین هم بازدهی بالایی در آنها داریم.
پاداش هم همان انجام کارهای مورد علاقه ماست. کارهایی که انجام آن برای ما همچون تفریح لذتبخش است و شادی بیشتری برایمان به همراه دارد.
در واقع اگر ما بتوانیم حوزه فعالیت خود را در ناحیه اشتراکی این سه متغیر انتخاب کنیم، در این صورت حداکثر کارایی و بازدهی را خواهیم داشت و طبیعتاً در زمینه مورد نظر به موفقیتهای بزرگی دست خواهیم یافت.
انجام دادن کاری که هم انجام وظیفه باشد، هم به ما انرژی بدهد و هم باعث کسب پاداش درونی و بیرونی برایمان شود، بهترین و لذتبخشترین کار زندگی خواهد بود و بیشترین دستاورد را برایمان به همراه خواهد داشت.
از این رو همانطور که جان سی ماکسول هم اشاره کرده این سه متغیر میتواند جهت اولویتبندی کارها مورد استفاده قرار گیرد و در نهایت هم باعث کسب دستاوردهای بزرگ شود.
بنابراین بهتر است در جستجوی این محدوده در زندگی خودمان باشیم. شاید جستجو و یافتن آن انرژی و زمان قابل توجهی از ما بگیرد ولی مطمئنا میتواند باعث تحولات بزرگ و مثبتی در زندگیمان شود.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
نکتهای مهم در روند ایجاد تغییرات مثبت و ماندگار در زندگی