جستار چیست ؟ | جستار از نظر محمد قائد

یکی از قالب‌های جذاب و محبوب که اخیراً در نثر فارسی هم طرفداران بسیاری پیدا کرده، جستار (essay) است.

البته جستار قبلاً هم وجود داشته و نویسندگان صاحب‌نامی همچون محمد قائد و شاهرخ مسکوب در این قالب می‌نوشته‌اند ولی به‌تازگی با این اسم شناخته شده و اتفاقاً استقبال خوبی هم از آن به عمل آمده است.

قبلاً در معرفی کتاب درهای نیمه باز، تعریف داریوش شایگان از جستار را ارائه کردم و توضیحاتی در مورد آن دادم.

در این نوشتار قصد دارم توضیحات بیشتری از این قالب نوشتاری، به‌خصوص نظرات محمد قائد را در مورد آن برایتان بازگو کنم.

وقتی کتاب دفترچه خاطرات و فراموشی را مطالعه می‌کردم، محمد قائد در مقدمه آن به موضوع جستار و تعریف و توضیح آن پرداخته بود. ازجمله اینکه:

مشخصه‌ای که essay را از دیگر انواع نوشته متمایز می‌کند گستردگی چشم‌انداز بحث و ارائه نظرات مختلف و حتی متضاد اما همواره با سبکروحی و پرهیز از دست زدن به قضاوت نهایی است. نویسنده ممکن است دیدگاه و اعتقاد خویش در باب موضوع مورد بحث را بیان کند، یا تنها به زیر و بالا کردن نظرات دیگران بپردازد. جدی گرفتن موضوع اما پرهیز از خشکی، و طرح نکات علمی و فنی به شکلی که برای خواننده عام نیز قابل درک باشد از خصوصیات این نوع نوشته است. پرداخت سرگرم‌کننده، برخورداری از فراز و فرود، دوری از استدلال‌های انتزاعی، استفاده از مثال و روایت و به‌کارگیری زبان ادبی پرنقش‌ونگار اما بی‌تکلف از دیگر جنبه‌های essay است.

محمد قائد برای تمایز قائل شدن بین مقاله و جستار، عبارت مقاله شخصی را برای جستار پیشنهاد می‌کند و از قول ادوارد هوگلند می‌گوید:

مقاله شخصی بیش از آنکه مانند مقاله عادی مجله به آموزش بپردازد، همراه با جانبداری و جهت‌گیری است و شخصیت سرد و گرم چشیده پشت آن باید بتواند از عهده پیش بردن بحث برآید. حتی اگر خیال کنیم نویسنده به ما می‌گوید که زمین مسطح است، شاید دلمان بخواهد به حرفش گوش بسپاریم و بگذاریم حاشیه برود و جوانب نظرش را بشکافد زیر روایت غریب او ازآنچه دیده است به نظرمان جذاب می‌رسد. حرف او جهت‌گیری دارد، اما از تعادل نیز عاری نیست. بخشی از اطلاعات موجود ما به‌مرور رنگ خواهد باخت، اما در هنر آنچه زنده می‌ماند روح آن است نه صرف واقعیت، و به‌رغم چهار قرن تغییرات تکنولوژیک و اجتماعی، برخورد انسانی و ملموس مونتنی همچنان برای ما کشش دار است.

درنهایت اینکه جستار نوشته‌ای است مرکب از احساس و منطق نویسنده که در آن از دیدگاه او به دنیا و اتفاقات اطراف نگریسته می‌شود.

همین دیدگاه خاص نویسنده است که جستار را جذاب و خواندنی می‌کند.

جستار اصولاً منبع و رفرنسی ندارد و خواننده جستار به دنبال استدلال نیست.

آنچه برای خواننده جذابیت دارد و او را شیفته خود می‌کند، نگاه جدید نویسنده، هم‌نشینی با او و لذت بردن از نظرات و روایت منحصربه‌فرد و خاصش است.

کافی است نویسنده در ابتدا یک روزنه برای نگاه کردن به یک موضوع یا اتفاقی خاص بیابد و شروع به روایت مواردی کند که مرتبط با آن موضوع یا اتفاق در ذهن دارد، به‌این‌ترتیب خواننده هم با او همراه خواهد شد و گام‌به‌گام در کنار او پیش خواهد رفت تا با علاقه اکتشافات و نظرات او را بشنود، حس کند و از آن لذت ببرد.

 

مطالب پیشنهادی برای مطالعه:

چگونه یک نویسنده خوب شویم؟

۱۰ اصل مهم در نویسندگی

سه گام برای نوشتن روزانه

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

9 دیدگاه

  1. تعریف جامعی بود از جستار.
    این نوع نوشتن (جستار) برای من خیلی جذابه. حتما یکی از مراجع من درباره جستار مطلب شما خواهد بود.

    1. تعریف محمد قائد برای من هم بسیار آموزنده و راهگشا بود و برای همین تصمیم گرفتم که آن را در قالب یک یادداشت مستقل منتشر کنم.
      این نوع نوشتار برای من هم بسیار جذاب است. مخصوصا اینکه نوشته یک حالت جستجوگرانه دارد و نویسنده به دنبال چیزی است که شاید در انتهای نوشتار هم به آن دست نیابد ولی شیرینی این جستجو بر لذت نوشتن می‌افزاید. مخاطب هم از همراه شدن با نویسنده در این سفر جستجوگرانه سرخوش می‌شود و از آن استقبال می‌کند.

  2. بسیار جالب و آموزنده بود.
    در باب جستار چندین پست تلگرامی خوانده بودم ولی هیچ کدام چنین مختصر و مفید و شفاف نبود.
    پیروز باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *