اولین دلیل شما برای خواندن این یادداشت چیست؟
اولین دلیل شما برای انجام هر کدام از کارهای مهم و غیر مهم زندگیتان چیست؟
آیا تا به حال به اولین دلیل تصمیمات و اقدامات خودتان فکر کردهاید؟
یادم هست زمان دبستان که معلممان احکام وضو و نماز را به ما یاد میداد، گفت اول باید نیت کنیم. بعد از آن هم چند بار بحث نیت را پیش کشید و از اهمیت آن برایمان گفت.
ولی ما آخرش نفهمیدیم نیت چیست؛ شاید هم معلممان خوب توضیح نداد.
همین معلم وقتی دید با توضیح دادن راه به جایی نمیبرد، گفت همین که قبل از وضو یا نماز در دلتان بگویید که کارتان را برای رضای خدا انجام میدهید، نیتتان را کردهاید و میتوانید بروید مرحله بعد.
بعدها فهمیدم که نیت خیلی مهمتر از تکرار یک عبارت یا جمله و مهمترین مرحله و همان دلیل اصلی انجام هر کاری است.
وقتی کسی از ما میپرسد که چرا یک کار را انجام میدهیم، اولین دلیلی که در ذهن ما برجسته میشود و ناخودآگاه خودش را به ما نشان میدهد، همان مهمترین و اصلیترین دلیل است که تأثیری مهم در ادامه راهمان دارد.
اصلاً به نظرم بقیه دلایل، بدون دلیل اول هیچ ارزشی ندارند و اگر همان دلیل اول نباشد ما خیلی از کارها را انجام نخواهیم داد.
در واقع اولین دلیل، اصلیترین دلیل هم هست. دلایل بعدی برای توضیح دادن به دیگران و توجیه کردن آنهاست. مهم همان دلیل اول است.
چرا کتاب میخوانم؟
چرا وبلاگ مینویسم؟
چرا سر کار میروم؟
چرا ارتباط بیشتر و صمیمیتری با آن دوستم دارم؟
چرا به رئیسم بیشتر احترام میگذارم؟
چرا متمم میخوانم؟
چرا بعضیها را بیشتر دوست دارم؟
چرا به بعضیها بیشتر احترام میگذارم؟
چرا تمایل بیشتری به برقراری ارتباط با بعضی افراد دارم و نسبت به بعضیهای دیگر بیتوجهم؟
چرا با یک دوست برخورد گرمتر و صمیمیتر و با دیگری برخورد سردتری دارم؟
هر کدام از این کارها یک دلیل اصلی دارند. همان اولین دلیلی که به ذهنمان میرسد.
چقدر خوب خواهد شد اگر هرکدام از ما یک بار دلیل اصلی همه کارهایمان را از خودمان بپرسیم و بعد از آن هم نسبت به اولین دلیلها حساس باشیم و توجه ویژهای به آنها بکنیم.
همین دلایل نقش اصلی را در مسیر زندگی و موفقیت و یا شکست ما خواهند داشت. در دل این اولین دلایل واقعیتها و رازهای مهمی نهفته است.
واقعیتهایی در مورد افکار ما،
واقعیتهایی در مورد اهداف ما،
واقعیتهایی در مورد درون ما،
واقعیتهایی در مورد ذات ما،
واقعیتهایی در مورد مسیر ما،
واقعیتهایی در مورد فلسفه زندگی ما،
واقعیتهایی در مورد ارزشهای درونی ما،
واقعیتهایی در مورد اعتقادات ما،
که جز خودمان هیچ کس دیگری توان تشخیص آنها را نخواهد داشت.
ای کاش یک بار بنشینیم و در مورد دلیل اول هر کدام از کارهایی که در زندگی روزمرهمان انجام میدهیم بیندیشیم و آنها را مکتوب کنیم.
در صورت داشتن صداقت، با انجام این کار بهترین و بیشترین شناخت را از خودمان و روحیاتمان به دست خواهیم آورد.
شاید دلیل بسیاری از مشکلات و معضلات زندگیمان را هم توانستیم از دل این دلایل بیرون بکشیم.
دلیل خیلی از دلسردیها و نداشتن انگیزهها،
دلیل خیلی از موفقیتها و شکستها،
دلیل اینکه چرا اکنون در این نقطه ایستادهایم،
دلیل اینکه از زندگی خودمان راضی هستیم یا نه.
بعد از یافتن این دلایل میتوانیم تصمیمات بهتری بگیریم و انتخابهای اثربخشتری داشته باشیم و بر این اساس مسیر مناسبتری را برگزینیم.
پیشنهاد میکنم بعد از مطالعه این یادداشت، مطالب زیر را هم بخوانید:
1 دیدگاه