در یادداشت قبلی در مورد شکل استاندارد یک استدلال و چگونگی تشخیص آن توضیح دادم. در ادامه مجموعه یادداشتهای در مسیر تفکر نقادانه، این بار قصد دارم نکاتی در مورد اینکه استدلال معتبر چیست؟ و چگونه میتوان یک استدلال معتبر را تشخیص داد؟ شرح دهم.
از جمله مشخصههای مهم یک استدلال این است که نتیجه و ادعای اصلی حاصل فرضهای اولیه است. مثلاً دو استدلالی را که در ادامه میآیند، در نظر بگیرید:
استدلال اول: ازآنجاییکه ما کمتر از ۵۰ کیلومتر با مقصد فاصله داریم، پس مسیری که خواهیم پیمود کمتر از ۲۰۰ کیلومتر است.
استدلال دوم: ازآنجاییکه ما کمتر از ۲۰۰ کیلومتر با مقصد فاصله داریم، پس مسیری که خواهیم پیمود کمتر از ۵۰ کیلومتر است.
در استدلال اول نتیجه از فرض اولیه به دست آمده است درحالیکه در استدلال دوم، نتیجه بهدستآمده، حاصل مقدمه مطرحشده نیست. در واقع در استدلال اول اگر مقدمه صحیح باشد، نتیجه هم درست خواهد بود؛ اما در استدلال دوم، حتی اگر مقدمه هم صحیح باشد، نمیتوان گفت همیشه نتیجه صحیح خواهد بود. برای مثال ممکن است ما ۱۰۰ کیلومتر با مقصد نهایی فاصله داشته باشیم که در این صورت مقدمه صحیح است ولی نتیجه ادعایی صحت ندارد؛ اما درصورتیکه فاصله ما تا مقصد ۳۰ کیلومتر باشد، نتیجه هم صحیح خواهد بود.
بر این اساس استدلال اول یک استدلال معتبر است ولی استدلال دوم یک استدلال نامعتبر است.
در واقع اگر و فقط اگر در صورت صحیح و برقرار بودن تمامی فرضهای مطرحشده، تحت هیچ شرایطی نتیجه و ادعای نهایی از نظر منطقی نادرست نباشد، استدلال یک استدلال معتبر خواهد بود.
هنگام بررسی یک استدلال بایستی علاوه بر معتبر بودن استدلال به معقول بودن آن هم توجه کنیم. استدلال زیر را در نظر بگیرید:
فرض ۱: همه ماهیها پرواز میکنند.
فرض ۲: هر موجودی که پرواز کند، شنا هم میکند.
نتیجه: همه ماهیها شنا میکنند.
این یک استدلال با دو فرض ابتدایی و یک نتیجه هست. با توجه به اینکه نتیجه گرفتهشده بر اساس دو فرض ابتدایی یک نتیجه درست و منطقی هست، این استدلال یک استدلال معتبر تلقی میشود؛ اما ازآنجاییکه در دنیای واقعی ماهیها پرواز نمیکنند و همه موجوداتی هم که پرواز میکنند، شنا بلد نیستند پس کل استدلال یک استدلال معقول نیست.
بنابراین اعتبار داشتن یک استدلال دلیل بر معقول و مستدل بودن فرضیات و نتایج بهدستآمده از آن نیست. بلکه در بررسی اعتبار استدلال صرفاً صحت منطقی استدلال مورد سنجش قرار میگیرد. تمام آنچه از معتبر بودن یک استدلال میتوان برداشت کرد این است که اگر فرضیات درست باشند، استدلال بهدستآمده هم درست و معتبر خواهد بود.
از طرفی امکان دارد استدلالهایی معقول باشند ولی معتبر نباشند. برای مثال استدلال زیر را در نظر بگیرید:
فرض ۱: من با فرزاد دوست هستم.
فرض ۲: فرزاد با یاسر دوست است.
نتیجه: پس من با یاسر دوست هستم.
احتمالاً هر سه گزاره واقعیت داشته باشند که در این صورت استدلال معقول هست؛ و اگر واقعیت نداشته باشند، استدلال نادرست هست؛ اما از نظر اعتبار، این استدلال یک استدلال معتبر نیست. چون از نظر منطقی نمیتوان با توجه به دو فرض اول به نتیجه گفتهشده دست یافت.
یا این استدلال را در نظر بگیرید:
چون تهران پایتخت ایران است، پس پکن هم پایتخت چین هست.
این هم یک استدلال معقول هست اما معتبر نیست.
بنابراین تمام حالات زیر در مورد یک استدلال معتبر صدق میکنند:
۱. فرضها و نتیجه یک استدلال نامعتبر میتوانند درست باشند.
۲. یک استدلال معتبر نبایستی یک استدلال با فرضیات درست و نتیجه درست در نظر گرفته شود.
۳. فرضیات و نتیجه یک استدلال معتبر میتوانند نادرست باشند.
۴. یک استدلال معتبر با فرضیات نادرست میتواند به نتیجه درست منتهی شود.
در نهایت برای اینکه یک استدلال درست (Sound) باشد بایستی هم شرایط اعتبار و هم شرایط عقلانیت و مستدل بودن را داشته باشد.
میتوانید روی این لینک بزنید و وارد کانال تلگرامی یادداشتها شوید
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
تفکر نقادانه چیست؟ | توانمندیهای یک متفکر نقاد