برای تجربه یک زندگی خوب، آثار داستانی بخوانیم یا آثار غیرداستانی؟

همواره تأکید می‌شود که هدف‌گذاری و ترسیم چشم‌اندازهای اصلی زندگی جزو اصول اولیه حرکت به سمت موفقیت و رسیدن به حداکثر رضایت در زندگی است.

بعد از انتخاب اهداف، تعیین مسیر برای حرکت به سمت آن‌ها، کسب آمادگی لازم برای این منظور و همچنین پیش‌بینی موانع پیش رو، دومین نیازمندی اصلی حرکت به سمت موفقیت هستند.

شکی نیست که مطالعه اولین سلاح و ابزار ما برای یادگیری و کسب آمادگی برای حرکت در مسیر دستیابی به مقاصد زندگی‌مان است.

با مطالعه است که ما می‌آموزیم چگونه هدف‌گذاری کنیم، کدام اهداف برای ما مناسب‌تر و ایده‌آل‌تر هستند و همچنین چگونه می‌توانیم به بهترین شکل ممکن به آن اهداف دست‌ پیدا کنیم.

اما با مطالعه چه کتاب‌ها و آثاری می‌توانیم به بهترین شکل ممکن به این خواسته‌ها و نیازمندی‌ها دست‌یابیم؟

کتاب‌ها در کل به دو دسته تقسیم می‌شوند: آثار داستانی و آثار غیرداستانی

آثار داستانی کتاب‌هایی ریشه گرفته از خیال نویسندگانشان هستند و شامل رمان، داستان کوتاه، شعر و جملات ادبی می‌شوند.

آثار غیرداستانی کتاب‌هایی هستند که از دنیای واقعی و اتفاقات حادث‌شده در آن سخن می‌گویند و معمولاً بر اساس یک سری واقعیات و اصول نوشته‌شده‌اند. زندگی‌نامه‌ها، آثار علمی، مقالات پژوهشی و یادداشت‌ها، جزو آثار غیرداستانی هستند.

موضوع اصلی، تأثیر هرکدام از این آثار در زندگی و افکار ما و اهمیتشان در کسب موفقیت در زندگی است.

کدام‌یک از این دسته آثار می‌توانند تأثیر پررنگ‌تر و بزرگ‌تری در کسب موفقیت ما داشته باشند؟

همان‌طور که در بالا هم عنوان شد، گام اول در کسب موفقیت و رسیدن به رضایت درونی، تعیین اهداف و چشم‌اندازهای مشخص در زندگی است.

یقیناً برای این منظور آثار داستانی نمی‌توانند منبعی قابل‌اتکا و اطمینان‌بخش باشند.

ازآنجایی‌که آثار داستانی صرفاً زاییده خیال نویسندگانشان هستند و از افکار و تخیلات شخصی آفرینندگانشان نشئت‌گرفته‌اند، نمی‌توانند برای تعیین اهداف و چشم‌انداز نهایی مبنای درست و کاملی باشند.

البته فردی که آن اثر را به وجود آورده، شاید یک نابغه باشد ولی اصولاً افکار، سلایق و دیدگاه‌های یک شخص را نمی‌توان مبنا و راهنمایی برای تعیین مسیر تمام زندگی قرار داد.

بهترین مرجع و راهنما برای این منظور، آثار غیرداستانی و مستند هستند که بر اساس اصول، مطالعات، تحقیقات و تجارب مشخصی نوشته شده باشند.

اما بعد از تعیین و ترسیم اهداف و چشم‌اندازهای زندگی، نیاز بعدی کسب آمادگی برای حرکت در مسیر و آشنایی با موانع و مشکلات موجود در آن برای داشتن بهترین عملکرد در مواجهه با آن‌هاست.

با توجه به اینکه هر کسی از مسیرها و روش‌های منحصربه‌فرد خود به مقاصد مشخص‌شده دست می‌یابد، تجربه و آمادگی ذهنی برای غلبه بر موانع و مشکلات لازمه اصلی کسب موفقیت هستند.

برای این منظور مطمئناً آثار داستانی می‌توانند بیشترین و مفیدترین تجارب را در اختیار ما بگذارند و انواع و اقسام روش‌های غلبه بر مشکلات و موانع موجود را به ما بیاموزند.

هر زندگی‌نامه، شعر، قصه، رمان و داستانی حاوی تجارب زیسته و افکار و تخیلات یک نویسنده است که می‌تواند منبعی ارزشمند برای یادگیری و کسب تجارب یک‌عمر زندگی افراد موفق و نابغه باشد که به‌راحتی با مطالعه قابل یادگیری و استفاده هستند.

با توجه به این موارد، به نظر مطالعه آثار داستانی و غیرداستانی همچون دو بال یک پرنده برای داشتن یک زندگی کم عیب و نقص و سرشار از موفقیت در این دنیا لازم و ضروری هستند که در صورت همراه شدن باهمدیگر، بهترین تجارب و آموخته‌ها را برای ما به ارمغان خواهند آورد. ازاین‌رو بهتر است همیشه مجموعه‌ای از آثار متنوع را در سبد مطالعاتی خودمان داشته باشیم تا بتوانیم یک زندگی ایده‌آل را تجربه کنیم.

 

شاید دوست داشته باشید این مطالب را هم بخوانید:

زندگی غیرمنطقی و انتظارات منطقی ما | یکی از قوانین قصه گویی

تعدد اهداف مانعی در مسیر موفقیت | اصل گرایی در زندگی

آموختن درماندگی مشکل بزرگ آدمی

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

5 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *